داخلی
»سخن هفته
سید عبدالله انوار: ابن سینایی دیگر
لیزنا؛ دکتر نورالله مرادی، استاد علم اطلاعات و دانش شناسی : جامعه علمی و فرهنگی کشور در اسفند امسال (۱۴۰۱) چندین تن از مشاهیر خود را از دست داد.
دکتر سید جواد طباطبایی، (متولد ۱۳۲۴ خورشیدی)، نظریهپرداز و استاد دانشگاه و پژوهشگر در حوزه فلسفه، تاریخ و سیاست، در نهم اسفند در غربت درگذشت. طباطبایی در مورد انحطاط اندیشه سیاسی ایران، در چند سده اخیر، صاحبنظر بود. او بر مشخصه های سکولار، پلورالیستی و عقلانی فلسفه سیاسی پیشا اسلامی که آن را روح ایرانشهری مینامید، تاکید میکرد. نظریه ای که مجادله انگیز بود. از طباطبایی آثار گرانقدری به یادگار باقی مانده است.
روز دهم اسفند ۱۴۰۱، دکتر محمد حیدری ملایری (متولد ۱۳۲۶ خورشیدی) در غربت درگذشت. او فیزیکدان و اختر شناسی بزرگ در سطح جهانی بود. او که معاونت دپارتمان اخترشناسی رصد خانه اروپایی را برعهده داشت، اجسام ناشناختهای را در دو کهکشان همسایه کهکشان راه شیری کشف کرد.
دکتر حیدری ملایری افزون بر اختر شناسی، به زبانشناسی و تاریخ نیز علاقهمند بود. در حوزه زبانشناسی تطبیقی و ریشهشناسی زبانهای هند و اروپایی فعالیت کرد. او علاوه بر زبانهای فارسی، انگلیسی، فرانسه، آلمانی، با زبانهای پارسی میانه (پهلوی)، فارسی باستان، اوستایی، سنسکریت، یونانی، و لاتین آشنایی کامل داشت. در زمینه اصطلاحشناسی علمی پیرامون بیش از ۲۰ زبان و گویش ایرانی مطالعه کرد. از او علاوه بر بیش از یکصد مقاله علمی، در زمینه اختر شناسی، کتاب فرهنگ ریشه شناختی اختر شناسی و اختر فیزیک به زبانهای فارسی – انگلیسی- فرانسه منتشر شده که حاصل ۳۵ سال پژوهش او بود. این کتاب با استقبال محافل علمی اختر شناسی روبرو شده است.
در هیجدهم اسفند ۱۴۰۱ سید عبدالله انوار در منزل شخصیش در تهران درگذشت.
استاد انوار دانشمندی چند بعدی و جامع الاطراف بود. او مولف، مترجم، مصحح متون قدیم، نسخه شناس، نسخه پژوه، ریاضیدان، منطقدان، موسیقیپژوه، فلسفهپژوه، تهرانپژوه، و فهرستنویس بود. به قول عبدالجبار کاکایی:"انوار با توجه به تسلطها و مهارتهای گوناگونی که داشت ما را به یاد حکما و قدما میانداخت".
استاد انوار در ۱۸ مرداد ۱۳۰۳ در تهران، در خیابان سعدی، زاده شد. پدرش سید یعقوب انوار، از علما و مجتهدان و چهرههای طرفدار مشروطه و نماینده مجلس شورای ملی بود. مادرش دختر عموی میرزا علی خان امین الدوله بود. نسب خانوادگی استاد انوار به سید نعمتالله جزایری، فقیه نامدار اثر صفوی میرسد. از سید نعمت الله جزایری، کتاب الأنوار النعمانية، في بيان النشأة الإنسانية باقی مانده است. نام خانوادگی انوار نیز از عنوان همین کتاب گرفته شده است.
استاد انوار آموزش علوم حوزوی و زبان عربی را از طفولیت نزد پدر که از اساتید حوزه بود آغاز کرد. در امتحانات ششم ابتدایی شاگرد اول تهران شد (۱۳۱۶). برای ادامه تحصیل وارد کالج امریکایی تهران (دبیرستان البرز کنونی) شد و در آنجا بود که زبان انگلیسی خود را تکمیل کرد.
در سال ۱۳۲۱، آن زمان که در سال ششم ادبی دبیرستان بود، در کنکور دانشکده حقوق شرکت کرد و پذیرفته شد. شرط شرکت در کنکور دانشکده حقوق آشنایی و دانستن سه زبان فارسی، انگلیسی یا فرانسه، و عربی بود.
اما پدرش با تحصیل در دانشکده حقوق مخالف بود. استاد انوار نقل می کند که استدلال پدرم این بود که"انسان امور اعتباری را جایگزین علوم عقلی نمیکند. به جای آنکه بیایی فلسفه یا ریاضی بخوانی، چرا به مدرسه حقوق میروی که بیشتر مباحثش امور اعتباری است."
شاید به این علت بود که استاد انوار، هم زمان با تحصیل در دانشکده حقوق، ششم ریاضی را در دبیرستان خواند و امتحان داد و دیپلم ریاضی گرفت. پس از اتمام دانشکده حقوق وارد دانشسرایعالی شد و در رشته ریاضی تحصیل کرد. از استادان او در رشته ریاضی، می توان از دکتر محسن هشترودی نام برد.
پس از اتمام تحصیل در دانشکده حقوق، و دانشسرای عالی و گذراندن خدمت سربازی، به استخدام بانک ملی درآمد. اما کار در بانک با روحیه پژوهشگر او سازگار نبود. به مدرسه صنعتی ایران و آلمان که در خیابان قوام السلطنه قررار داشت رفت و ریاضیات تدریس کرد. بالاخره به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و مدت پنج سال در مدارس متوسطه انگلیسی تدریس کرد.
در سال ۱۳۳۵ دکتر مهدی محقق، مدیر بخش نسخههای خطی کتابخانه ملی ایران به دانشگاه تهران منتقل شد. چند نفر برای جانشینی او درنظر گرفته شدند. پس از مطالعه در مورد آنها، استاد انوار برای جانشینی دکتر محقق انتخاب شد. در فرایند این انتخاب، دکتر ایرج افشار نقش مهمی داشت. استاد انوار به کتابخانه ملی منقل شد و کارش را در بخش نسخه های خطی آغاز کرد. او خودش را در حوزه فهرستنگاری نسخههای خطی وام دار استاد مجتبی مینوی که مرتب کارهای او را بررسی و ویرایش میکرد و چنانچه لازم بود، نظراتی سازنده میداد، و راهنمایی می کرد، میدانست.
انوار بیش از بیست سال در بخش نسخههای خطی کتابخانه ملی کار کرد تا در سال ۱۳۵۹ بازنشسته شد. حاصل بیست سال تلاش او، تهیه و انتشار ده مجلد فهرست نسخههای خطی کتابخانه ملی بود.وقتی او کار فهرستنگاری نسخههای خطی در کتابخانه ملی را آغاز کرد، هنوز این کار مهم در کتابخانههای مجلس و ملک شروع نشده بود.
فهرستنگاری نسخههای خطی قواعد و استانداردهای خاص خودش را دارد و در آن هنگام، در آغاز راه بود. هر نسخه خطی، به تنهایی یک واحد مستقل و منحصر است و باید مشخصههای آن و کاستیهای آن در فهرستنگاری رعایت و آورده شود. علاوه براین، گاه پیش میآید که نسخهای از نظر موضوع، در روزگار ما مهجور است و فهرست نگار باید با مطالعه متون مختلف، آن موضوع را فرا بگیرد تا بتواند کار فهرستنگاری را انجام دهد. استاد انوار نقل میکند که زمانی به نسخهای خطی بر میخورد که موضوع آن " طلسمات" و "علوم غریبه" یعنی در باره جادو و طلسم است. با موضوع کتاب بیگانه است، قریب به یک سال کتابهای زیادی درباره جادو و طلسم تهیه و مطالعه کردم تا با موضوع کتاب آشنایی کافی پیدا کردم. در مورد انواع کاغذ از استاد انوار شنیدم که مدتی نزد پیرمردی در بازار وراقان، آموزش دیدم تا انواع کاغذها را بشناسم.
به دلیل مشکلاتی که در سالهای ۱۳۵۷ و ۱۳۵۸ پیش آمد، انتشار دو جلد آخر فهرست نسخههای خطی به تعویق افتاد. استاد انوار نقل میکرد که با انتشار جلد دهم، کار فهرستنگاری نسخههای خطی کتابخانه ملی، به اتمام رسید و حدود ۲۰ تا ۳۰ هزار نسخه خطی فهرست شد.
وقتی به استاد انوار با آن همه توانایی علمی و تخصصهایی که در حوزههای علوم و فلسفه داشت میاندیشم، که در کنج کتابخانه ملی به کار کتابداری مشغول بود، به یاد دانشمندانی چون ابن سینا و ابن مشکویه میافتم که کتابدار (خاذن الکتب) بودند.
پس از بازنشستگی استاد انوار همه وقت خود را صرف پژوهش و مطالعه کرد. او که در حوزههای موسیقی، ریاضی، منطق، علوم اسلامی، فلسفه، نسخههای خطی و تهران شناسی صاحب نظر بود، در خانهاش کلاسهای درسی برای علاقهمندان برگزار میکردند و تا پایان عمر این کار ادامه داشت. او در زمینه ادبیات عربی، منطق، فقه و فلسفه اسلامی و غرب، برای شاگردانی خاص که طالب علم بودند، تدریس میکرد. در این کلاسها، مقامات بدیع الزمان همدانی، مکاسب شیخ انصاری، دره التاج قطب الدین شیرازی، التحصیل بهمنیار، موسیقی کبیر فارابی و "الادوار" صفیالدین ارموی و حوزه فلسفه اغلب کتابهای کانت و ویتگنشتاین راتدریس میکرد، آن هم بدون هیچ چشم داشتی.
به یاد دارم که زمانی چند نفر از استاتید بزرگ موسیقی به خانهاش میآمدند که استاد آنچه را در کتاب فارابی یا صفیالدین ارموی خوانده بود، برایشان بازگو کند و آنها بطور عملی با سازشان آن را بنوازند تا مطمئن شود که آنچه از متن اصلی دریافته درست است.
استاد انوار در جوانی نیز در خانهاش جلسات علمی برگزار میکرد و کسانی چون امیرحسین آریان پور، دکتر مهدی محقق، پروفسور فلاطوری، سید جلال آشتیانی، دکتر سید جعفر شهیدی، سید احمد فردید، غلامرضا شهری، محمد باقر هوشیار، علی اکبر شهبازی، سید علی موسوی بهبهانی، و ناصر فربد در این جلسات علمی شرکت میکردند.
استادانوار، از میان فلاسفه بزرگ اسلامی، به ابن سینا عشق میورزید، و او را بزرگ میداشت و میستود. او کتاب شفای ابن سینا را ترجمه و تصحیح کرده است و بر آن حواشی نوشته است. از ۲۲ دفتر کتب شفای ابن سینا، دو دفتر جوامع علم موسیقی و حساب را بنیاد علمی و فرهنگی بوعلی سینا منتشر کرده است. به امید آنکه ۲۰ دفتر دیگر منتشر شود.
استاد انوار آثار زیادی را از متون کهن ترجمه کرده یا بر آنها شرح نوشتهاند. پرداختن به آنها را به زمانی دیگر موکول میکنیم و در اینجا به آوردن کتابشناسی آنها بسنده می نماییم:
علاوه بر این، استاد انوار از فلاسفه غرب نیز ترجمه هایی به یادگار گذاشته اند:
در حوزه تهران شناسی هم استاد انوار آثاری به صورت کتاب و فیلم منتشر کردهاند.
استاد انوار به درخواست استاد دکتر محمد معین، مدتی در سازمان لغت نامه دهخدا بکار پرداختند و بخشی از لغتنامه به همت ایشان انجام شده است. علاوه بر همکاری در نگارش بخشهایی از لغتنامه، هم زمان با بزرگداشت نادر شاه به درخواست انجمن آثار ملی ایران، کتاب جهانگشای نادری را تصحیح کردند.
در سی و سومین دوره کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، کتاب "شرح مبارک شاه بخاری بر ادوار ارموی در علم موسیقی" به تصحیح و ترجمه سید عبدالله انوار برنده کتاب سال شد.
چند نهاد و موسسه علمی و پژوهشی معتبر کشور، از جمله کتابخانه ملی ایران، کتابخانه مجلس، انجمن مفاخر و .... در سالهای اخیر از استاد انوار تجلیل کرده و خدمات او را ستوده اند.
استاد انوار از نظر شخصیتی انسانی بود فرهیخته و بسیار اخلاق مدار. به ایران و فرهنگ آن عشق میورزید و بر این باور بود که ایرانیان نقشی بزرگ در توسعه و ترویج فرهنگ و تمدن اسلامی داشته اند. بر این باور بود که بسیاری از کتابهای مرجع به زبان عربی و کتابهای زبانشناسی عربی را ایرانیان تالیف کرده اند و از این بابت مدیون ایرانیان هستند.
استاد انوار از کمک رسانی علمی به دیگران لذت میبردند و به اصطلاح قدما "بخل علمی" نداشتند. بی هیچ چشمداشت مادی، به کسانی که به ایشان مراجعه میکردند کمک میکردند. استاد انوار به هیچوجه در بند مال دنیا نبودند و به معنای واقعی زندگی درویشانهای داشتند.
به یاد دارم وقتی درکتابخانه تخصصی وزارت خارجه بودم، برای فهرستنگاری و سازماندهی نسخههای خطی آن کتابخانه از ایشان کمک خواستیم. با رویی گشاده به آنجا میآمدند و به خانم دکتر فریبا افکاری که این مهم را انجام میدادند، کمک و در صورت لزوم راهنمایی میکردند.
در پایان یاد میکنم از فرشته انوار، خواهر استاد انوار که از نخستین نسل کتابداران نوین ایران بودند و در دوره کارشناسی ارشد کتابداری در دانشگاه تهران تدریس میکردند.
افسوس که این بزرگان از میان ما میروند و صد افسوس که جای آنها خالی میماند و جانشینی در خور ندارند.
روانشان شاد باد.
مرادی، نورالله. « به مناسبت در گذشت استادی جامع الاطراف و بی بدیل: سید عبدالله انوار: ابن سینایی دیگر». سخن هفته لیزنا، شماره ۶۳۴، ۲۲ اسفندماه ۱۴۰۱.
جای استاد انوار و همه آنانی که بر پایه عشق به فرهنگ ایران و علوم بشری تلاش کردند خالی. ای کاش نسل جوان ایران و بویژه کتابداران بتوانند آشنایی بیشتر و ژرف تری با بزرگان تاثیرگذار پیدا کنند.
سپاس از دکتر مردادی که با قلم شیوای خود به این مهم پرداختند. روزگارتان به نیکی
بدون شک فرهیختگان همچون زنده یاد عبدالله انوار بی بدیل هستند و جای خالی آنها در عرصه فرهنگ جهان و ایران زمین پر نخواهد شد. علامه ای اخلاق مدار و شریف که دل به توسیع فرهنگ و انسانیت داشت و بس.
روحش شاد و یادش گرامی.
از لیزنا نیز باید سپاسگزار بود بخاطر یادنامه عزیزانی که از آنها یاد شد. همه ارجمند بودند و بزرگوار.