داخلی
»برگ سپید
درباره نویسنده
محمد بهمنبیگی، معلم و نویسنده ایرانی، زمستانِ سال 1299 شمسی، در ایل قشقایی و طایفهای سرشناس در یكی از مناطق استان فارس چشم به جهان گشود. بهدلیل اعتراض ایل قشقایی به حكومت وقت، پدر و مادر و چند تن از بستگانش به تهران تبعید شدند. او نیز تحصیلات خود را در تهران گذراند. پس از اتمام مقطع دبیرستان، وارد دانشگاه تهران شد و در رشته حقوق تحصیل نمود. پس از پایان دانشكده حقوق، نخستین كتابش با نام «عرف و عادت در عشایر فارس» را منتشر كرد و در آن، از بیسروسامانیهای عشایر جنوب نوشت و درمان این دردهای بزرگ را فقط در سایه مهر، محبت و تعلیم و تربیت امکانپذیر دانست. برای جلوگیری از این همه سرگردانی و گمراهی، راهی جز ایجاد مدارس سیار عشایری وجود نداشت. پس از چاپ كتاب، نامهای به وزیر فرهنگ آن دوره مینویسد و در آن پیشنهاد تاسیس مدارس سیار را میدهد.
او ابتدا در بانك ملی ایران و سپس در مؤسسه اصل چهار ترومن مشغول به كار شد. از آنجا که اینگونه كارها روح پرشورش را راضی نمیكرد، بهطور ناگهانی میز پیشرفت و ترقی را رها و تهران را به مقصد ایل ترك کرد. بعدها به آموزش و پرورش رفت و مدیر كل آموزش عشایری شد. از دیگر اقدامات و خدمات فرهنگی او میتوان به عادیسازی تحصیل برای دختران، تاسیس دانشسرای عشایری در شیراز، راهاندازی كتابخانه و واحدهای سینمای سیار با همكاری سازمان بینالمللی یونیسف و كانون پرورش و نوجوانان، اشاره داشت. در طی این سالها دست به قلم نبرد و بیش از نویسنده بودن با حرفه معلمی شناخته میشد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز دوره بازنشستگی، ذوق ادبی و انگیزه نویسندگی بار دیگر در او جان تازه میگیرد. در این دوران به ثبت تجربهها، خاطرهها و نظریههایش در زندگی و کار با عشایر و آموزش و پرورش میپردازد که حاصل آن چندکتاب در قالب داستان است. از آثار او میتوان «بخارای من ایل من»، «اگر قره قاج نبود»، «به اجاقت قسم» و «طلای شهامت» را نام برد كه تمام آنها در چندین نوبت تجدید چاپ شدهاند.
پدر آموزش عشایر ایران، پس از عمری تلاش و كوشش خستگیناپذیر در عرصه فرهنگ و آموزش، سرانجام در اردیبهشت ماه 1389 شمسی در شیراز چشم از جهان فرو بست.
درباره کتاب
محمد بهمنبیگی، ۴۴ سال پس از انتشار نخستین کتاب خود (عرف و عادت در عشایر فارس)، مجموعه داستان کوتاه «بخارای من، ایل من» را نوشت. این کتاب اولین اثر او پس از انقلاب اسلامی است که در سال ۱۳۶۸ توسط انتشارات آگاه در تهران منتشر گردید. بعدها در سالهای مختلف، توسط ناشران متفاوت تجدید چاپ شدهاست.کتاب شامل یک یادداشت مقدمه و 19 داستان کوتاه است. چند صفحه پایانی به واژهنامهای اختصاص دارد که برای توضیح عبارات و اصطلاحات خاص محلی در نظر گرفته شده است.
کتاب با داستان «بوی جوی مولیان» آغاز و با داستان «در بویر احمد» به پایان میرسد. در اولین فصل، نویسنده به توصیف دوران کودکی خود، تبعید شدن به تهران و اقامت طاقتفرسای یازده ساله در این شهر، تحصیلات دانشگاهی، دریافت نامهای از برادرش و بازگشت به ایل میپردازد. در آخرین فصل، از سفرهای کاری که برای سرکشی به مدارس و آزمودن دانشآموزان به طوایف و تیرههای قشقایی داشته، همچنین از علاقه خاصش به ایل بویر احمد مینویسد.
درباره اثر
اکثر داستانها از زبان شخص نویسنده و با توجه به خاطرات واقعی نوشته شدهاند. نثر کتاب ساده، قابلفهم، جملهها کوتاه و نزدیک به زبان محاورهاند. از ویژگیهای بارز کتاب میتوان سادگی، صمیمی و روان بودن را برشمرد که آن را به بهترین نمونه نثر فارسی تبدیل کرده است. نویسنده که خود فرزند ایل است و با همه زوایای زندگی عشایری آشنایی کامل دارد با صداقت در کلامش، داستانها را برای خواننده باورپذیر ساخته است. او با خلاقیت و طبع هنرمندانهاش، کلمات را طوری کنار هم قرار داده و به توصیف طبیعت، زیباییهای ییلاق و قشلاق، ساختار سیاه چادر ایل، آلاچیقها، رسم و رسوم، مناسک، شعر و موسیقی ایلی، اسبها، جاجیم وگلیمها و... پرداخته که گویی به تماشای تابلوی رنگارنگ نقاشی دعوت شدهاید.
در کنار این خوشی، شادی و زیباییها، از دردها و سختیها، جهلها، مشکلات، خرافات، اختلافات طبقاتی، خیانتها، ظلم و ستمها، تعدیها و... سخن گفته و با آنکه در شرح این مصائب و رنجها اغراق ننموده، قطره اشکی را همراه و مهمان خواننده میکند. او با لحنی جدی، پندآموز و با بهرهگیری از طنزی تلخ اما صمیمی، خاطرات زندگی و تجربههایِ آموزشی خود را دراختیار خوانندگان قرار میدهد. تمام داستانها چون از دل برآمدهاند، لاجرم بر دل هم مینشینند!
برشی از کتاب
سخن پایانی
با خواندن این اثر نه تنها مروری بر کوششهای معلم ایل و بنیانگذار تعلیمات عشایرخواهیم داشت، بلکه تا حدودی با فرهنگ و جغرافیای ایلی و تاریخ معاصر ایران هم آشنا میشویم. یاد این آموزگار فداکار را گرامی میداریم. روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
مشخصات کتاب
بهمن بیگی، محمد/ بخارای من، ایل من/ شیراز: همارا، 1397.
منابع
سایت وینش. در ستایش طبیعتی که بود. بازیابی شده در تاریخ 7 اردیبهشت 1403 از لینک
سایت همشهری آنلاین. زندگینامه محمد بهمن بیگی. بازیابی شده در تاریخ 8 اردیبهشت 1403 از لینک
نعمتزاده، محمد تقی (1383). بخارای من، ایل من (نقد وبررسی)، رشد آموزش زبان و ادب فارسی، شماره 63 از لینک
درباره نویسنده این متن
فاطمه یزدانی، دانشآموخته علم اطلاعات و دانششناسی، دانشگاه الزهرا (س)، تهران.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.