داخلی
»سخن هفته
شمایل شکنی برای محو هویتهای ملی و قومی
لیزنا: سیدابراهیم عمرانی، سردبیر: در گروه "انجمن کتابداران خاورمیانه[1]"، که بارها در مورد تخریبهای وسیع در کتابخانهها، آرشیوها و موزههای غزه گزارش منتشر کرده ، به معرفی مقاله ای از مجله نشنال جئوگرافیک مشهور برخوردم: " وقتی قصههای مردم در خطر است، چه کسی برای نجات آنها وارد عمل می شود "[2]. مقاله ای در مورد اسناد و آرشیوهای در معرض خطر. موضوع برایم بسیار جالب بود. این گزارش درباره وضعیت اسناد در آرشیوهای رسمی و نیمه رسمی در سه منطقه کردستان عراق در سلیمانیه، سومالیلند،(بخش جنوبی سومالی که در جنگ داخلی از سومالی جدا شده)، و کوزوو (بخش مسلمان نشین جدا شده از صربستان) است.
گزارش خوبی است که حتما به آن میپردازم.
لیکن اینجا سوالی برایم پیش آمده. گزارشگر در این مجله پرتیراژ و محبوب، رفته سراغ مکانهایی که از درگیریهای وسیع جان به در بردهاند و اینک آرامش در آنجا جریان دارد. خانم نینا استروچلیک در این گزارش به افرادی روی آورده که در اقداماتی فردی و با کمک طلبیدن از دولتها و افراد و نهادهای پشتیبان، تصمیم دارند، اسناد هویت ساز یک گروه، جامعه، ملت را گردآوری و ساماندهی کنند. به عنوان یک انسان (اگر ذرهای انسانیت در من مانده باشد؟) و به عنوان یک کتابدار خیلی خوشحالم که موضوع آرشیو و هویت ملی و قومی در این مجله منتشر میشود. سالهای پیش از این هم نشنال جئوگرافیک در مورد تخریب پالمیرا (شهری 6 هزار ساله در سوریه) به دست داعش دوبار مطلب منتشر کرده بودند که خوانده بودم.[3] و از همان حد اقل توجه جهانیان به تخریب میراث فرهنگی ملل خلورمیانه خوشحال میشدم. با اینهمه گزارشهای موجود همه مربوط به مناطقی است که جنگهای شدید را پشت سر گذاشتهاند. سوال من این است که چرا به آرشیوهایی که هم اکنون و عامدانه در دست تخریب و از بین بردن هستند نمیپردازند؟ منظور من بطور دقیق فلسطین است. آرزو میکنم نشنال جئوگرافیک با این گستره انتشار و این شهرت، گزارشی از وضعیت این 10 ماه بدهد و در حد توان جلوی گسترش تخریب را بگیرد.
ما گزارشهایی از تخریب آرشیوهای غزه از همین "گروه کتابداران خاورمیانه" به خوانندگان ارائه دادیم. گزارشهایی از "کتابداران و آرشیو داران با فلسطین[4]" و گروه "میراث برای صلح[5]" که گزارشی که از "تاثیر جنگ 2023 بر میراث فرهنگی در نوار غزه[6]" منتشر کردند، به نظرم گزارش بیغرضانهایست و باید همه کتابداران و آرشیویستها و موزهداران جهان، برای حفظ آثار فرهنگی همه اقوامی که روزی در گوشه ای از زمین، زندگی میکرده و میکنند، تلاش کنیم. کاری که هم اکنون کتابداران امریکایی در دانشگاه کلمبیا و چند دانشگاه دیگر پیشگام آن هستند، و از همه داوطلبان خواسته و میخواهد که به جنبشهای حفظ اسناد و آرشیوهای در خطر و در این روزها آرشیوهای فلسطین بپیوندند. بیانیه تازهای نیز در گروه "انجمن کتابداران خاورمیانه" در تاریخ 16 خرداد 1403 مصادف با 5 ژوئن 2024 منتشر شده که همه را به همکاری برای حفظ حافظههای در خطر دعوت میکند[7]. و در همین بیانیه به نام گروه مطالعاتی " خواندن برای آزادی آرشیو در فلسطین و فراتر از آن[8]" و بیانیه آن با عنوان "مستندات نکبت[9]" برخوردم که خوب است نگاهی بیندازید. این بیانیه در بخش Connect SAA انجمن آرشیویستها امریکا SAA (Society for American Archivist) منتشر شده است.
تخریب میراث فرهنگی
تخریب میراث فرهنگی سابقه طولانی دارد. خود ما ایرانیان از نزدیک 470 سال امپراطوری اشکانی آثار زیادی دردست نداریم. زمانی که مغ بزرگ، کرتیر در آغاز امپراطوری ساسانی به قدرت رسید و در دوران 5 پادشاه ساسانی از اردشیر بابکان تا نرسی) موبدان موبد بود، آثار باقیمانده از یونانی مآبی و مسیحی گرایی اشکانیان را به کل نابود کرده و به ندرت، اثری از یک دوران 500 ساله تاریخ ایران باقی گذاشتند. همینطور اعراب، کتابخانه جندیشاپور و شهر تیسفون پایتخت را به آتش کشیدند و از آجرها و خشتهای تیسفون، پایتخت 600 ساله شاهان اشکانی و ساسانی برای ساخت شهر بغداد در آن سوی دجله استفاده کردند.
به زمان حال بازگردیم:
پیتر ماجیرسکی در وبلاگ کتابداران دانشگاه کلمبیا در گزارشی که دو هفته پیش 6 خرداد از وضعیت آرشیوها و کتابخانه های غزه مینویسد: "از 7 اکتبر حداقل 17 کتابخانه و آرشیو مختلف به شدت آسیب دیده یا به طور کامل تخریب شدهاند، از جمله آرشیو مرکزی غزه که دارای 150 سال سابقه تاریخی مربوط به تاریخ غزه است. کتابخانه شهرداری غزه؛ مسجد بزرگ عمری (قرن سیزدهم) و کتابخانه آن، که حاوی یکی از مهمترین مجموعههای کتابهای کمیاب در فلسطین، از جمله آثار مربوط به قرن چهاردهم میلادی است. کتابخانه دیانا تماری صباغ در مرکز فرهنگی رشاد الشوا (الریمال، شهر غزه، از جمله تخریب ده ها هزار کتاب در کتابخانه تماری صباغ). کتابخانه عمومی ادوارد سعید که توسط شاعر مشهور مصعب ابوطاها تأسیس و اداره میشد و تنها کتابخانه انگلیسی زبان غزه بود. و کتابخانه و موزه ملی دانشگاه الاسراء (نزدیک شهر غزه)، که حاوی بیش از 3000 اثر باستانی بود (موزه قبل از تخریب غارت شد).
این گزارش همچنین کارکنان کتابخانههایی را که در نسلکشی جاری کشته شدهاند، نشان میدهد که تلفاتی فراتر از کتابها و آثار فرهنگی است، یعنی نابودی انسانهایی که وظیفهشان حفظ، سازماندهی و دسترسی به اسناد، آموزش و... مطالعه پیرامون میراث، فرهنگ و تجربیات فلسطینی، در تلاشی بیشتر برای نابودی نظام دانش در غزه بود[10]."
و به تعبیر بسیاری همه اینها عمدی و برای محو سابقهای به نام فلسطین با قدمتی چند هزار ساله است. و این شیوهای است که دانشمندان علوم سیاسی از بُعد نظری با دقت به آن پرداخته اند:
کلاپترون و همکاران در مقاله "شمایل شکنی[11] و تخریب استراتژیک..."می نویسند: " تخریب میراث فرهنگی در سوریه و عراق توسط گروهی که خود را دولت اسلامی در عراق و سوریه (داعش) می نامند، نه آسیب تصادفی و نه لزوماً یک تمرین وحشیگری است. هدفمند و از نظر ایدئولوژیک قابل توضیح است. این یک ویژگی اصلی طراحی استراتژیک داعش است. در این زمینه، استراتژی به «استفاده از منابع موجود برای دستیابی به هر هدفی» اشاره دارد[12]" ]هدف وسیله را توجیه میکند[. نویسندگان مقاله، اساتید علوم سیاسی کینگز کالج لندن، هستند، و بحثی نظری به نقل از کلاوزویتس را در شروع مقاله طرح میکنند:"… برای روشن کردن پرسشهای کلیدی پیرامون تخریب میراث به منظور دستیابی به اهداف سیاسی، این تحلیل اصولی اولین بار در اوایل قرن نوزدهم توسط کارل فون کلاوزویتس در کتاب «درباره جنگ» بیان شده است. "بحث در اینجا این است که تمرین شمایلشکنی چارچوبی را برای درک استراتژی تخریب فرهنگی فراهم میکند". این مقاله همچنین بیان میکند که "شمایل شکنی استراتژیک زمانی آشکار می شود که سه متغیر مستقل وجود داشته باشند و به هم مرتبط باشند: یعنی 1) تخریب و مشروعیت زدایی از بافت اجتماعی و فرهنگی موجود؛ 2) حذف هرگونه اشاره به جامعه یا فرهنگ قبلی؛ و 3) تلاش برای بازسازی جامعه مطابق با دیدگاه یا ایدئولوژی جدید توتالیتر[13]".
این سه عامل را در تخریب آثار اشکانی توسط زرتشتیان تندرو ساسانی و نیز تخریب آثار ایرانی توسط اعراب تندرو و نسل کشی مسلمانان توسط صربها در جنگ بالکان در دهه 90 میلادی به وضوح مشاهده میکنیم. در ادامه در همین مقدمه میخوانیم :" در ارزیابی هدف استراتژیک رویکرد داعش به سایتهای میراث فرهنگی، عملیات آنها را مطابق تحلیلهای متون استراتژیک ارزیابی میکنیم، که شمایل شکنی به عنوان یک استراتژی، ابزاری منطقی و ابزاری برای به کارگیری خشونت برای دستیابی به اهداف سیاسی است[14]". ..... " تخریب میراث در عراق و سوریه توسط داعش اغلب به عنوان چالشی برای مفاهیم سکولار غربی از فرهنگ و سنت تفسیر می شود. در نتیجه این اقدامات اغلب به عنوان وحشیانه محکوم میشوند. در حالی که این پاسخ قابل درک است، تجزیه و تحلیل ارائه شده در اینجا نشان داده است که این گونه محکومیت ها، هدف استراتژی دولت اسلامی را پنهان می کند. وقایع عراق و سوریه به هیچ وجه بی سابقه نیستند. در عوض، آنها در محدوده های مفهومی شمایل شکنی که در درگیری هایی مانند درگیری های دهه 1990 در بالکان و قبل از آن در جنگ جهانی دوم شناسایی شده، قرار می گیرند. هدف ایجاد حس ناامیدی در دشمنان است و به همین دلیل روی اینترنت و بطور وسیع منتشر می شود[15]".
و در پایان نویسندگان اشاره میکنند:" کلاوزویتس ممکن است شخصیتی غیرمعمول برای تحلیل میراث فرهنگی به نظر برسد، اما تفکر او همچنان مرتبط است. یکی از تندترین اظهارات او این است که نتیجه درگیری هرگز نهایی نیست زیرا کسانی که شکست خورده اند، اغلب باخت خود را گذرا میدانند. با این حال، تسخیر ذهن را نمی توان صرفاً با نیروی نظامی به دست آورد. در عوض، مستلزم منحرف کردن ذهن حریف برای تحمیل این موضوع است که هرگونه مقاومت بیشتر در برابر رژیم جدید بیهوده خواهد بود. این مقاله نشان داده است که تلاش برای تسخیر ذهن با هدف قرار دادن محیط ساخته شده در رویکرد استراتژیک داعش به خوبی مشهود است[16]".
کریستف داپلهافر از گروه جغرافیا و مرکز هنرهای بصری و فرهنگ دانشگاه دورهام انگلستان، نیز در مقاله خود "آیا پالمیرا دوباره طلوع خواهد کرد؟ - جنایات جنگی علیه میراث فرهنگی و بازسازی پس از جنگ[17]"، به تخریب میراث برای از بین بردن هویت سوریه اشاره میکند:" نیت این عمل ]تخریب اثار سوریه توسط داعش [ آشکار است: از آن به عنوان وسیله ای تبلیغاتی برای شوکه کردن و تضعیف روحیه دشمنان، نمایش قدرت و انحراف از نقاط ضعف خود مانند ویرانی معبد نمرود و معابد بعلشامین و بعل در پالمیرا استفاده می شود. این عملیات در پی اهداف نظامی بزرگ بود در حالی که اینها فقط انگیزههای کوتاهمدت هستند. یکی از بزرگترین شواهد نقض حقوق فرهنگی بشر: تلاش برای محو هویت سوریه و تخریب پایدار سرمایه فرهنگی”. و در ضمن تامین مالی تروریسم داعش از طریق فروش آثار باستانی و اشیاء فرهنگی، که مقاله های زیادی در این باره نوشته شد از جمله مقاله مهم " چگونه می توانیم جلوی داعش و قاچاق میراث فرهنگی خود را بگیریم؟" که در 31 اوت 2015 در سایت "مجمع جهانی اقتصاد" World Economic Forum منتشر شد[18]. در این مقاله به فروش اشیاء فرهنگی به مجموعه داران برای تامین مالی میپردازد، ولی هیچ نمیگوید این مجموعه داران که موزه تاریخی شهر موصل در عراق و آثار معبد بعل شامین را خریداری کرده اند کیستند و در کدام کشورها هستند. آیا نمی دانستند، دارند داعش را تامین مالی میکنند؟ نمی دانستند در محو آثار تمدن بین النهرین مشارکت میکنند؟ و بسیاری سوالهای دیگر.
داپلهافر در ادامه مینویسد:" تخریب و بازآفرینی هویت، تخریب میراث فرهنگی، حمله مستقیم به هویت یک دولت و مردم آن است. مردم در سراسر جهان هویت خود را از طریق تاریخ، سنت ها و میراث فرهنگی مشترک خود ایجاد می کنند. سوریه کشوری ناهمگون با جوامع قومی و مذهبی مختلف و گوناگون است (تب. 1؛ شکل 3). در این قبیل ملت ها، نیاز به حافظه و هویت جمعی برای ایجاد احساس وحدت، غرور ملی و تعلق بسیار ویژه و مهم است. یکی از راه های دستیابی به این هدف، استفاده از دستاوردهای فرهنگی بود. بناهای یادبود میتوانند به نمایشهای فیزیکی یک ملت و دستاوردهای آن تبدیل شوند و خاطرات و ارزشهای عمومی را برانگیزند، که مورخ فرانسوی" پیر نورا " آنها را مکانهای خاطره نامید . خاطرات و هویت های جمعی مشترک نه تنها نیروی اصلی مشروعیت در تشکیل، ساختن و حفظ یک دولت است بلکه راهی برای یافتن ثبات برای افرادی است که حس "اجتماع داشتن" و "جامعه بودن" را از دست دادهاند. امنیت جغرافیایی گروههای متفاوتی از مردم را در کنار هم نگه میدارد (هابسبام، 1990؛ اسمیت، 2004، ص 16)[19]".
"با این حال، این فرآیندهای اجتماعی نیز دلیلی هستند که مکانهای خاطرات مشترک، اهداف خوبی برای تخریب هستند. پس میتوان فرض کرد که «تخریب نمادهای مذهبی و فرهنگی دست در دست ساخت سیاسی دولت مدرن بوده است». داعش از این مکانیسمهای اجتماعی برای اثبات روایت همگن خود و ادعای اقتدار بر تاریخ و هویت سرزمینهای فتح شده استفاده میکند. بدین ترتیب، هویت مردم سوریه را ربوده و سعی می کند حافظه آنها را در داخل و خارج از دولت تازه ایجاد شده پاک کند. هیچ چیزی قبل از داعش اجازه وجود ندارد و هویت جدیدی بر شهروندانش تحمیل می شود. همانطور که ایرینا بوکووا توصیف کرد، این واقعا یک "پاکسازی فرهنگی" است (سهمر، 2015)[20]. همانگونه که از از سالها پیش از هجوم اخیر به غزه، و تخریب میراث فرهنگی فلسطین، از برخورد اسرائیل با میراث فرهنگی فلسطین با عنوان آپارتاید فرهنگی نام میبردند"[21]. این مقاله یک سال و نیم قبل از فاجعه اخیر در غزه منتشر شده است.
صحبت به درازا کشید ولی یادم هست که در ابتدا عرض کردم که مقاله " وقتی قصههای مردم در خطر است، چه کسی برای نجات آنها وارد عمل می شود؟[22] " خواهم پرداخت، مقاله ای که روی مثبت داستان این یادداشت ما، یعنی ساخت، سازماندهی، حفظ و نگهداری اسناد و آرشیوهای مردمی و دسترسی دادن به آنها است، و بطور حتم باید به آن توجه کرد.
[1] . Middle East Librarian Association. https://www.mela.us/about/ انجمن کتابداران خاورمیانه در یکی از کنفرانسهای مرکز مطالعات فلسطین در دانشگاه آریزونا، در سال 1972 بیش از 50 سال پیش با دور هم نشستن 17 کتابدار کتابخانه های امریکا و کانادا شکل گرفته و با پشتیبانی انجمن مطالعات فلسطین دانشگاه آریزونا فعالیت میکند.
[2] . Strochlic, Nina. When a people's stories are at risk, who steps in to save them? Kurdistan, Somaliland, and Kosovo. National Georgraphic Magazine. May 29, 2024.
[3] . How Ancient Palmyra, Now in ISIS's Grip, Grew Rich and Powerful. National Geographic Magazin, August 26, 2015. &: Why Palmyra, Recently Liberated, Is a Historical Treasure. ByKristin Romey.. National Geographic Magazin . March 28, 2016.
[4] . Librarians and Archivists with Palestine (LAP). https://librarianswithpalestine.org/#
[5] . Heritage for Peace. https://www.heritageforpeace.org/ گروه میراث برای صلح در معرفی خود مینویسد: ما یک گروه یبن المللی از کارکنان حوزه میراث فرهنگی هستیم که معتقدیم میراث فرهنگی زمینه مشترک گفتگو و ابزاری برای ایجاد صلح است. ماموریت ما حمایت از کارکنان حوزه میراث فرهنگی است که تعصبی به شهر(کشور) یا مذهب خاصی ندارند، زیرا در راستای حفاظت از میراث فرهنگی برای نسلهای آینده تلاش میکنند.
[6] . Report on the Impact of the Recent War in 2023 on the Cultural Heritage in Gaza Strip - Palestine November 7, 2023. Heritage for peace with collaboration of : - Arab Network of Civil Society Organizations for Cultural Heritage Protection. https://www.heritageforpeace.org/wp-content/uploads/2024/01/Report-on-the-Impact-of-the-Recent-War-in-2023-on-the-Cultural-Heritage-in-Gaza-Strip-Palestine-English.pdf
[7] . A Call to Archive Against Genocide: Archivists and Memory Workers in Solidarity with Palestine and Palestinian Colleagues . June 5, 2024. https://forms.gle/GUq2MzYtddEt9zRZ9
[8] . READING GROUP FOR ARCHIVAL LIBERATION IN AND BEYOND PALESTINE
[9] . A DOCUMENTARY NAKBA: READING GROUP FOR ARCHIVAL LIBERATION IN AND BEYOND PALESTINE
[10]. Magierski , Peter. Nakba Day Anniversary, 2024: Archives, Libraries, Memory and Narrative. Global Studies Blog. Posted on May 14, 2024 by Peter Magierski. https://blogs.cul.columbia.edu/global-studies/2024/05/14/nakba-day-anniversary-2024-archives-libraries-memory-and-narrative/
[11] . Iconoclasm
[12] . Iconoclasm and strategic thought: Islamic State and cultural heritage in Iraq and Syria. Matthew Clapperton, David Martin Jones, M. L. R. Smith. International Affairs, Volume 93, Issue 5, September 2017, Pages 1205–1231, https://doi.org/10.1093/ia/iix168
[13] . همان
[14] . همان
[15] . همان
[16] . همان
[17] . Doppelhofer, Christoph. Will Palmyra rise again? - War Crimes against Cultural Heritage and Post-war Reconstruction. UN Office of the High Commissioner, 2016. https://www.ohchr.org/sites/default/files/Documents/Issues/CulturalRights/DestructionHeritage/NGOS/Ch.Doppelhofer.pdf
[18] . How can we stop ISIS and the trafficking of our cultural heritage? Aug 31, 2015 https://www.weforum.org/agenda/2015/08/isis-trafficking-cultural-heritage/
[19] , Doppelhofer, همان
[20] . همان
[21] . Cultural Apartheid, Israel’s Erasure of Palestinian Heritage in Gaza. 22، Feb 2022. https://www.alhaq.org/publications/19542.html
[22] . Strochlic. همان .
عمرانی، سیدابراهیم (1403). «شمایل شکنی برای محو هویتهای ملی و قومی: برای از بین بردن هویت یک ملت، میراث فرهنگیاش را محو کنید». سخن هفته لیزنا، شماره ۶۹6، 21 خرداد ماه ۱۴۰۳
مطلب جالبی بود. اما متاسفانه همیشه در هنگامه جنگ های نیست که میراث فرهنگی در خطر نیستی قرار می گیرند. گاه بی توجهی مردم و سوء مدیریت های فرهنگی بلایی را بر سر میراث فرهنگی یک کشور می آورد که هم تراز یک جنگ تمام عیار . هیچ دقت کرده اید این روزها کمتر مادر و پدر مادربزرگ و پدربزرگی قصه، متل، بازی ترانه، چیستان، ضرب المثل، ... می دانند..... بی صبرانه منتظر مطلب "وقتی قصههای مردم در خطر است، چه کسی برای نجات آنها وارد عمل می شود؟" شما هستم.
گزارش خوب اما دردناکی بود. اولا امیدوارم این جنگ خانمان سوز پایان یابد و دوم اینکه این گزارش ارزشمند کمک کند که کتابداران بدانند که هر لحظه ممکن است چنین شرایطی بر هر کشوری تحکیل شود لذا پیشاپیش به فکر چاره جویی و اقدمات منطقی برای حفظ میراث فرهنگی باشند.
طولانی بود ولی ارزش خواندنش را داشت. دست شما درد نکند. خوب است که لیزنا اخیرا چند باری اندکی از حوزه بیرون میزند و به گوشه و کنار هم سر میزند.