کد خبر: 49365
تاریخ انتشار: شنبه, 15 دی 1403 - 10:57

داخلی

»

گاهی دور، گاهی نزدیک

تغییر در ترمینولوژی و کیفیت اطلاعات

منبع : لیزنا
پوریا راحت
تغییر در ترمینولوژی و کیفیت اطلاعات

(لیزنا، گاهی دور/گاهی نزدیک ۳۶9): پوریا راحت، دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مدیریت اطلاعات در دانشگاه شهید بهشتی: قضیه بیز (Bayes' Theorem) یکی از ارکان اصلی نظریه احتمالات است که به ما کمک می‌کند در دنیای سرشار از عدم قطعیت، پدیده‌ها را بهتر درک و دسته‌بندی کنیم. این قضیه راهی هوشمندانه برای کاهش عدم قطعیت در تصمیم‌گیری‌ها ارائه می‌دهد: با تقسیم‌بندی مناسب رویدادها و بررسی ارتباط آن‌ها با یکدیگر، می‌توانیم از دانش موجود برای کاهش ابهام و عدم قطعیت استفاده کنیم. قدرت اصلی قضیه بیز در این است که وقتی محاسبه مستقیم احتمال یک رویداد دشوار است، می‌توانیم با در نظر گرفتن ارتباط آن با رویدادهای دیگر، به تخمینی قابل اعتماد دست یابیم. به عبارت دیگر، این قضیه به ما اجازه می‌دهد عدم قطعیت درباره یک پدیده را با استفاده از اطلاعات مرتبط با پدیده‌های دیگر کاهش دهیم. این رابطه ریاضی که نام خود را از توماس بیز، فیلسوف اندیشمند انگلیسی گرفته، امروزه به ابزاری بنیادین برای مدیریت عدم قطعیت در حوزه‌های مختلف علمی تبدیل شده است. از تشخیص پزشکی گرفته تا هوش مصنوعی.

تغییر از اصطلاح UFO (شیء پرنده ناشناخته) به UAP (پدیده‌ هوایی ناشناخته) در سال ۲۰۲۰ میلادی به طور رسمی مورد توجه قرار گرفت. این تغییر عمدتاً زمانی آغاز شد که پنتاگون نیروی ویژه یواِی‌پی را برای بررسی گزارش‌های مربوط به پدیده‌های هوایی ناشناخته تأسیس کرد. هدف از این اقدام، مقابله با لیبل اجتماعی کاذب مرتبط با یوفوها و تشویق پرسنل نظامی و خلبانان به ارائه گزارش‌های بیشتر و جدی‌تر بود.

از نظر تاریخی، اصطلاح یوفو از دهه 40 میلادی مورد استفاده قرار می‌گرفت، اما در طول دهه‌های گذشته با تئوری‌های توطئه و فقدان اعتبار علمی آمیخته گردید؛ همین امر باعث ‌شد بسیاری از شاهدان از گزارش مشاهداتشان خودداری کنند. تغییر نام به یواِی‌پی با هدف ارائه یک چارچوب خنثی‌تر و علمی‌تر برای بحث درباره این پدیده‌ها انجام شد تا از این طریق، بررسی جدی‌تر ماهیت آن‌ها و پیامدهای احتمالی‌شان برای امنیت ملی ایالات متحده آمریکا تسهیل شود. اگرچه این اصطلاح متاخر از حدود اواخر دهه ۱۹۶۰ مورد استفاده قرار می‌گرفت، اما برجسته شدن آن در سال‌های اخیر، نشان‌دهنده تلاش هماهنگ نهادهای دولتی است، به‌ویژه پس از برگزاری جلسات استماع مهم کنگره آمریکا و انتشار گزارش‌هایی در این زمینه.

گفته شده است که مقامات نیوجرسی و مناطق اطراف آن گزارشات بسیار زیادی مبنی‌بر این مشاهدات دریافت کرده‌اند. ماجرا از 18 نوامبر 2024 شروع شد. جدا از تئوری حمله موجودان بیگانه و فرازمینی، دو سناریو وجود دارد؛ به نوع بیان اطلاعات از دیدگاه مردم، علم، دولت و این ترکیب توجه کنید. 1. کره‌های نورانی: بسیاری از ساکنان، به‌ویژه در جریان موج اخیر فعالیت‌های هوایی ناشناخته، گزارش کرده‌اند که کره‌های نورانی را در آسمان مشاهده کرده‌اند. این کره‌ها به صورت نورهای درخشان معلق توصیف می‌شوند که شباهتی به پهپادها یا هواپیماهای معمولی ندارند. شاهدان به رفتار غیرعادی آن‌ها اشاره کرده‌اند، مانند ثابت ماندن برای مدت طولانی یا حرکت به شیوه‌هایی که با توضیحات متعارف قابل توجیه نیست. 2. پلاسموئیدها: از سوی دیگر، برخی نظریه‌ها پیشنهاد می‌کنند که این مشاهدات ممکن است با پلاسموئیدها مرتبط باشند، که به عنوان موجودیت‌های شبه‌پلاسما توصیف می‌شوند و احتمالاً با دو اصطلاح «یواِی‌پی»‌ و «فرازمینی» خلط شده‌اند. مفهوم پلاسموئیدها شامل فرآیندهای طبیعی جوی است که با میدان‌های الکترومغناطیسی تعامل می‌کنند و منجر به ایجاد پدیده‌های نورانی می‌شوند؛ می‌توانند با یواِی‌پی‌ها یا پهپادها اشتباه گرفته شوند. این ایده اخیر، با بحث‌های جاری درباره ماهیت این مشاهدات و فقدان شناسایی قطعی از سوی مقامات تقویت شده است.

پرده‌ای از ابهام: تأملی بر مشاهدات UAP در آسمان نیوجرسی

دیگر صرفا پرنده نیستند، بلکه پدیده هستند! موجی از گمانه‌زنی‌ها و تحلیل‌های مختلف که گویا همیشه در دل یک مقوله گنجانده می‌شوند: «احتمالات و برچسب‌های متفاوت عامه». آنچه در این میان بیش از خود پدیده قابل تأمل به نظر می‌رسد، چالش اطلاعات نادرست و نقش پیچیده نهادهای دولتی در این میان است. نقش دولت‌ها در مدیریت اطلاعات مربوط به این پدیده‌ها جالب است. در هر گزارشی، افزون بر خود مشاهدات، یک نوع بی‌اعتمادی نسبت به نهادهای رسمی و اطلاعاتی که از طرف آن‌ها منتشر شده است، احساس می‌شود که عمیق‌تر از ظرفیت این یادداشت است. انگار دولت‌ها به طریقی آمده‌اند تا از طریق مدیریت معناها و انحراف اطلاعات، درك عمومی را از این پدیده‌ها به نوعی مخدوش کنند. این اقدامات متنوع، از پنهان کردن شواهد تا انتشار عمدی اطلاعات غلط، همه به تلاشی شبیه است برای فراموش شدن مشاهدات یا ایجاد حس ناامنی از منبعی نامعلوم: واسپاری امر "روشن‌سازی" یک موضوع به رسانه‌های اجتماعی، البته که خالی از غرض نیست. اما پایه فلسفی این مسئله؛ اول آنکه حقیقت و واقعیت دو مسئله جدا هستند، و دوم، خود واقعیت نیز در جریان فوران تأویل‌ها و معناسازی‌های مختلف در حال تغییر و فراموشی است. وقتی دولت‌ها و رسانه‌ها عمداً از اطلاعات غلط و کنار هم گذاشتن قطعات ناسازگار استفاده می‌کنند، حقیقت ناگزیر در مه توهم ضایع می‌شود. شاید مسئله دوگانه است: هم به اطلاعات حقیقی دست پیدا نمی‌کنیم، هم در فرایند انحراف و اطلاعات غلط، واقعیتی مجازی ساخته می‌شود. از یک سو، دولت‌ها مسئول حفظ امنیت ملی و جلوگیری از ایجاد وحشت عمومی هستند، که این امر ممکن است آن‌ها را به پنهان کردن اطلاعاتی که هنوز به طور کامل درک نشده‌اند، سوق دهد. از سوی دیگر، شفافیت و پاسخگویی به مردم نیز از وظایف اساسی دولت‌ها است. البته باید تا حد امکان، عوامل دیگری که می‌توان برای این رویکرد مردد -که شاید معنادار باشد- متصور شد را ذکر کرد: حفظ امنیت ملی و جلوگیری از افشای اطلاعات حساس، عدم اطمینان از ماهیت پدیده و تلاش برای جلوگیری از ایجاد نگرانی عمومی، پیچیدگی پدیده و نیاز به زمان برای بررسی دقیق‌تر، حفظ اعتبار نهادی و جلوگیری از موضع‌گیری‌های شتاب‌زده.

 حقیقت در عصر اطلاعات نادرست

مردم در خلأ اطلاعاتی، به منابع غیررسمی و گاه نامعتبر روی می‌آورند. هر گمانی احتمال حقیقیت بودن را داراست و روشن است که عقل به مثابه فیلتری برای وزن‌دهی به کیفیت اطلاعات عمل می‌کند. در عصری که به راحتی می‌توان اطلاعات را دستکاری و منتشر کرد، مرز میان واقعیت و توهم بیش از پیش مبهم شده است. گزارش‌های متناقض از این مشاهدات در نیوجرسی نمونه‌ای گویا از این چالش است. برخی شاهدان از اجسامی با قابلیت‌های فراتر از فناوری‌های شناخته شده سخن می‌گویند، در حالی که دیگران این مشاهدات را به پدیده‌های طبیعی یا آزمایش‌های نظامی نسبت می‌دهند. نقش رسانه‌های اجتماعی هم در این میان دوگانه است: از یک سو، این پلتفرم‌ها امکان به اشتراک‌گذاری سریع اطلاعات و تجربیات را فراهم می‌کنند، اما از سوی دیگر، بستری مناسب برای انتشار اطلاعات نادرست و تئوری‌های توطئه هستند. در مورد مشاهدات نیوجرسی، موجی از ویدئوهای دستکاری شده و روایت‌های ساختگی در فضای مجازی منتشر شده که تشخیص حقیقت را دشوارتر کرده است: این یعنی حقیقت به عنوان یک مصنوع مشتق از اطلاعات.

چالش‌های پیرامون این مقوله، پرسش‌های عمیق فلسفی درباره ماهیت شناخت و حقیقت را ایجاد می‌کند. در عصری که تکنولوژی قادر است واقعیت را به شکلی باورپذیر دستکاری کند، چگونه می‌توان به صحت مشاهدات اطمینان کرد؟ این وضعیت یادآور غار افلاطون است؛ جایی که مرز میان سایه‌ها و واقعیت مبهم می‌شود. شاید امروز، ما در غاری دیجیتال گرفتار شده‌ایم که در آن، تشخیص حقیقت از توهم دشوارتر از همیشه است. نکته قابل تأمل دیگر، نقش قدرت در شکل‌دهی به روایت‌های مسلط است. آیا عدم شفافیت در اطلاع‌رسانی، خود شکلی از اعمال قدرت نیست؟ این رویکرد چه تأثیری بر اعتماد عمومی و رابطه میان دولت و شهروندان دارد؟ ضرورت تعادل میان شفافیت و احتیاط محسوس است؛ البته به قول فوکو، قدرت نه فقط در دست دولت‌ها یا نهادهای خاص، بلکه در تمام روابط اجتماعی جریان دارد. قدرت از طریق گفتمان‌ها و روایت‌هایی که در جامعه منتشر می‌شوند، بر ذهن و رفتار ما تأثیر می‌گذارد. این مسئله نمونه‌ای از پیچیدگی‌های عصر اطلاعات است. در حالی که نیاز به شفافیت و اطلاع‌رسانی دقیق بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود، باید به محدودیت‌ها و ملاحظات امنیتی نیز توجه داشت. شاید راه حل در ایجاد سازوکارهایی برای اطلاع‌رسانی شفاف و در عین حال محتاطانه باشد. سازوکارهایی که ضمن حفظ امنیت ملی، حداقل از گسترش اطلاعات نادرست جلوگیری کند و اعتماد عمومی را تقویت نماید. این امر مستلزم همکاری میان نهادهای دولتی، جامعه علمی و رسانه‌های معتبر است. شاید بزرگترین درس از این رویدادها، ضرورت تقویت تفکر انتقادی، قدرت تشخیص منابع معتبر و مهم‌تر از آن رو آوردن به استدلال‌های علمی باشد. هرچه نباشد، پاسخ در دست علم است، شاید نه الان اما بالاخره! (قضیه بیز را هم فراموش نکنید).

 

منابع:

What we know so far as drones are spotted in New Jersey and other states

Video Appears To Show Strange 'Golden Orb' Over New Jersey - Newsweek

New Jersey Drones and My Own Close Encounter - WSJ

Planes, drones or UFOs: What are people seeing in the New Jersey sky? | Space

Bayes’ Theorem (Stanford Encyclopedia of Philosophy)

What are UAPs, and why do UFOs have a new name? - CBS News

7868779799.jpg