داخلی
»اخبار کتاب
«بنیاد كیعطا» را تأسیس كنیم
به گزارش لیزنا، این مراسم با حضور اردشیر صالح پور؛ نویسنده و پژوهشگر، جواد صفی نژاد؛ پژوهشگر جغرافیا و علوم اجتماعی، عزت الله سام آرام؛ عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی و استاد مددكاری اجتماعی، علی مندنی پور؛ حقوقدان و جامعهشناس، سید ضیاء هاشمی مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی( ایرنا)، محمد علی وكیلی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، نیكنام حسینی پور؛ مدیرعامل موسسه خانه كتاب، عدل هاشمی پور نماینده مردم كهكیلویه و بویراحمد در مجلس شورای اسلامی، ابراهیم حیدری، مدیركل دفتر مطالعات و برنامهریزی فرهنگی و كتابخوانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، رضا چمن رئیس دانشگاه علوم پزشكی شاهرود، هجیر تشكری نویسنده و فرزندان آن زنده یاد همایون طاهری، مهرداد طاهری و سیمین طاهری و جمعی از اصحاب فرهنگ، هنر و نویسندگان برگزار شد.
نیكنام حسینی پور در این آیین گفت: سرزمین پهناور ایران با همه تنوع سرزمینی و قومیّتی، مردان و زنان فرهنگساز بسیار دارد. كسانی كه به تنهایی وظایف یك نهاد را بر دوش میكشند و سعی در بازنمایی ارزشهای اصیل تمدّن ایرانی دارند. به همین دلیل است كه همواره معتقد بودهام ایرانِ ما را نه با برج و باروهایش، بلكه با فرهنگسازانش میشناسند.مرحوم كیعطا طاهری بویراحمدی یكی از این مردان فرهنگساز ایران است. با اینكه دل در گرو زادگاه خود داشت و پرورده ایل بود، امّا میهن خود را از بُنِ دندان دوست داشت و در راه اعتلای آن هیچ فروگذار نكرد. چون پرورده طبیعت بود و فرهنگ اصیل ایلی داشت، درِ خانهاش به روی همه باز بود. همه از خوان نعمتش بهره میبردند.
وی ادامه داد: شهرت نیك نامی اش فراتر از استان بود و ایران شناسان بزرگ واهل فرهنگ و اندیشه خوب او را می شناختند، از استاد ایرج افشار، ایرانشناس نامی و دكتر محمدرضا شفیعیكدكنی، استاد مسلّم ادبیات فارسی، تا جوانان گمنام ولی جویای معرفت به خانه كیعطا رفت و آمد داشتند. هرچه داشت سخاوتمندانه با ایشان تقسیم میكرد. از نان و نمك تا كتاب و تجربههای شخصی خود و آخرین یافتههای علمیاش را در طبق اخلاص میگذاشت. این سخاوت طبیعت و ایلیاتی بودنش است. خانهاش بسان آرامگاه عشاق و میعادگاه دوستان و مخزنالاسرار مردم بود و چه صبورانه مسائل و مشكلات مردم را میشنید و به دنبال چارهجویی برای آنها بود. روح بلندی داشت به بلندای دنای سرافراز و حتی بیشتر ازدنا و دنا نشینان را بسیار دوست داشت.
مدیرعامل خانه كتاب بیان كرد: كی عطا طاهری كتابخوانی جدّی بود و در امانت دادن آن دستی گشاده داشت. زندگی خود را صرف آموختن و آموزاندن كرده بود و در این راه هیچ دلسرد نشد. اهل یاد گرفتن و یاد دادن بود و ابایی نداشت كه حتی از خرد سالان تا بزرگسالان چیزی بیاموزد و بیاموزاند. به یك معنی میتوان گفت ایشان یك واقف بزرگ بود. یعنی زندگی و زمانه خود را صرف عمران و آبادانی و آگاهیبخش منطقه كرد و آن قدر بر این آگاهیبخشی پای فشرد كه خودش مثل شمع آب شد تا جوانان آن دیار به جایی برسندكه الآن هستند. كتابخانهاش برای وی مركز جهان بود و برای جوانان آن دیار محل معرفتاندوزی و عشقورزی با پیر خود بود. قلمی روان و خوشخوان داشت و این لطف نوشتههایش را میافزود. آثارش به یك معنا حافظه تاریخی و تصویری ایل بود و در راه شناساندن آداب و رسوم ایل منبعی گرانسنگ بهحساب میآید. زمانة خود را به نیكی درك كرده بود.
حسینی پور ادامه داد: او با اثر ماندگارش كوچ كوچ مرجعی معتبر برای پژوهشهای مردمشناسی و در حوزه ادبیات اثری معتبر خلق كرد و نثر آن و توصیفات ریز و درشت آن و نازك بینی و بیان شیوای آن این اثر را به تك ستاره ایل و جامعه بزرگ ایرانی درباره این استان تبدیل كرده است. شهسواری كه چه خوب مینوشت و چه خوب احساسات خود را در قالب كلمات معنا میبخشید و به نسل جدید منتقل میكرد. سعی در شناخت درست و شایسته آن داشت. این مهم را از نحوه مراودات و تحقیقاتش میتوان درك كرد. تجربه فعالیتهای اجتماعی و سیاسی و پیوند با بزرگان فرهنگ و ادب و هنر در سطح ملی او را صاحب خاطرات گرانقدری ساخته كه فقط بخشی را مكتوب و در قالب كتاب كوچ كوچ و ممیرو به زیور طبع آراستند اما بخش عمدهای از تاریخ شفاهی این استان را هنوز از آن بی بهرهایم و امیدوارم دست نوشتههای ایشان را بتوانیم با همفكری و یاری دوستان تدوین وچاپ كنیم.
وی عنوان كرد: كیعطا طاهری بویراحمدی آموزگار فرهیختهای بود كه در كورة سوزندة روزگار سوخت تا چراغی باشد فرا راه رهروانی كه دل در گرو ایل و ایران دارند. او این قرن را به نام خود ثبت كرده است و آموخته و آموزش داده و رازها معنا كرده است. علیرغم نامهربانیها، بیشترین مهر را به همه میورزید و در بهروزی به هم نوعان خست به خرج نمیداد. هركسی اولین بار او را می دید شیفته منش و اخلاق و رفتار این بزرگمرد میشد به قول سعدی علیه الرحمه؛ من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت كاوّل نظر به دیدن او دیدهور شدم. در همان نخستین ملاقات به بزرگواری و نیككرداری او میشد پی برد. ساده و بیریا سلوك میكرد و از تكلّف پرهیز داشت. مهماننواز و گشادهدست، خوشرو و مهربان و نیز پژوهشگر، برخی از ویژگیهای ممتاز شخصیّتی او بود. حالا كه نویسنده كوچ،كوچ خودش كوچ كرده و دلتنگی را برای ما جا گذاشته است، یادش و آثار قلمیاش در میان ما نامیراست. هر چند از حضور فیزیكی او محروم شدهایم، ولی در دل ما همواره زنده است. زیرا كه بزرگ بود و از اهالی امروز بود و با تمام افقهای باز نسبت داشت و لحن آب و زمین را چه خوب میفهمید.
مدیرعامل خانه كتاب اظهار كرد: دوستان و بزرگواران امروز میراث این مرد بزرگ را باید گرامی و پاس بداریم. گرچه دریغاگوی حضور اوییم اما ایران و ایل ما به شهسوارانی مثل آقای طاهری به خودش می بالد زیرا كه او بخشی انكارناپذیر از تاریخ ماست.پیشنهاد میكنم بیایید « بنیاد كیعطا» را تأسیس كنیم. مردی كه به كتاب و آگاهی بخشی عشق میورزید و این بنیاد را بر میراث بزرگ او بنیان نهیم. هر چند در زمان حیاتش آن گونه كه باید و شاید او را نه ما شناختیم و نه مركز نشینان بیخبر از مناطقی مثل منطقه ما جایگاه او را درك كردند. وظیفه ماست كه میراث معنوی و حافظه تاریخی ایل و قوم خودمان محافظت كنیم.
وی در پایان گفت: در پایان وظیفه خود میدانم از همه همراهیها و همدلیها خانواده آن مرحوم تشكر و قدردانی كنم و از اساتیدی كه دعوت ما را برای سخنرانی باشوق پذیرفتند آقایان دكتر صفینژاد، دكتر سام آرام، دكتر صالح پور، دكتر مندنی پور و دكتر ضرغامی رییس محترم سازمان زیباسازی شهر تهران و همكارانشان و همه جوانانی كه سخن خواهند گفت و دوستان ایلی خودم سیّد همت هاشمی كه از آغاز و از زمان طرح این موضوع همراهی كردند و مشورتهای خوبی هم دادند و رنج سفرهایی راهم برخود هموار كردند. از آقایان حسن غفاری و محمد مختاری كه بیهیچ چشمداشتی عكس و فیلم مورد نیاز ما را در اختیارمان گذاشتند و از آقای جمشیدیان وتیم حرفهایشان كه در تدوین فیلم ها و عكسها زحمتش را كشیدند و آقای حسن زاده كه از زمانی كه شنید بحث تمبر پست را پی گیری كردند آقایان امرالله نصرالهی و مهدی فاموری كه دست نوشتهها و دل نوشتههای صاحبنظران را جمع آوری كردند و همه افرادی كه در فضای مجازی و ... با ارسال پیامهایی ما را دلگرم كردند. از همه همكاران خودم در خانه كتاب در همه بخشها بخصوص سرای اهل قلم و بخش كتاب و نشریات و انتشارات كه چاپ و نشر یادنامه مرحوم طاهری را فراهم آوردند تقدیر و تشكر دارم، امیدوارم رهروان خوبی برای آن بزرگمرد فرهنگ وادب باشیم.
تحقیقات و پژوهش های مردم شناسی به لطف و مساعدت كی عطا میسر شد
در ادامه، اردشیر صالح پور با بیان اینكه این آیین برای لرهای پایتخت نشین یك پایگاه فرهنگی ایجاد كرده است، گفت: امروز اولین سالگرد كی عطا طاهری فرهیخته قوم لر است كه فروتنانه به این مرز و بوم عشق می ورزید. قومی كه به قول افشار قوم دلاور بنیاد بود. كی عطا؛ خان زاده ای نجیب و رعیت دوست بود و به منافع خود پشت كرد تا با مردم خود باشد. او یگانه، دردانه فرهنگ و پژوهش ایل بود.
وی ادامه داد: دانایی و دلیری دو خصلت بزرگ زاگرس نشین ها بود؛ برای همین تفنگ را كنار گذاشت و قلم را به دست گرفت. كی عطا؛ كی عطای قلم قوم لر است. كی عطا از آلمانی ها خواست تا به او زبان آلمانی یاد دهند چرا كه عاشق علم و فرهنگ بود و می خواست زمینه سواد و آموزش را فراهم كند. معتقد بود دانش و فراگیری علم برای او به تنهایی كافی نیست بلكه برای بچه های ایل باید مدرسه ساخته شود تا آنها نیز باسواد شوند.
صالح پور ، تشنه دانایی بودن را یكی دیگر از ویژگی زنده یاد طاهری عنوان كرد و گفت: او به این القاب افتخار نمی كرد اما به فضیلت علم و ادب پی برده بود. امروز به حرمت فضیلت كی عطا در اینجا گردهم آمده ایم كه باید از خانه كتاب برای فراهم كردن فرصت معرفی فرهنگ ایل كهگیلویه و بوریر احمد تشكر كرد. كی عطا ارتباط و دوستی زیاد با بزرگان و فرهیختگان داشت. شفیعی كدكنی از دوستان ایشان بود. استاد جواد صفی نژاد از جمله فرهیختگان قوم لر است. تحقیقات و پژوهش های مردم شناسی به لطف و مساعدت كی عطا میسر شد. كی عطا زندگی پرمخاطره ای داشت و پدرش به تفنگ نابرابر ناعموی خود به خون غلتید.
وی ادامه داد: این تراژدی بزرگ باید از نگاه تئاتر استان به نمایش درآید. بعد از این واقعه، كی عطا با مادرش كه یك بی بی تمام عیار بود به تهران آمد. زن لر هیچ دست كمی از مرد لر ندارد؛ زن لر كاملا قابل احترام است. سردار مریم از زنان لر است كه لقب سردار گرفته است. كی عطا عمر خود را وقف با سوادی كودكان كرد. یك قوم و ملت برای پیشرفت به فلسفه و ادب و هنر نیاز دارد. ادب و هنر دلبستگی و تعلق ایجاد می كند و خاطره می سازد.
صالح پور با اشار به انواع تاریخ نویسی گفت: ما كوچ گر بودیم و سند مكتوب نداریم به همین منظور از تكنیك موسیقیایی برای ثبت تاریخ استفاده كردیم و تاریخ خود را با موسیقی و ترانه نوشتیم. اسم این تكنیك تاریخ نگاری را تاریخ ترانه نویسی می گذارم. روش دیگر كه كی عطا استفاده می كرد تاریخ شفاهی بود؛ این تاریخ مخصوص مردان بزرگ است و در تاریخ نگاری معاصر یك شیوه به حساب می آید.
وی بیان كرد: كی عطا هرگز ایل را ترك نكرد و این باعث شد از جمله پژوهشگرانی باشد كه كاری دقیق ارائه دهد. آخرین نظام عشایری لر است و همه خاطرات عشایر را در كتاب كوچ كوچ آورده است. این كتاب یك جنگ و مانیفست است كه آرمان های انسانی، عشق، كار و چیزهای دیگر در آن آمده است. حسن كتاب تحلیل، اندیشه و تفكر است و برای همین كتاب گرانسنگی است. من فكر می كنم كی عطا نامیرو و نمیرو است.
بزرگداشت كی عطا طاهری بزرگداشت علم و عالم است
در ادامه این نشست، علی مندنی پور گفت: آنچه برای ما مهم و ارزشمند است و باید فكر خود را معطوف آن كنیم آینده است كه امیدوارم آینده خوبی برای همه ملت به ویژه مجموعه قوم لر همان هایی كه در تاریخ خیلی كمتر از هنر و شجاعتشان قدردانی شده، داشته باشیم. امروز به عشق كی عطا جمع شدیم، او زنده است. كسانی كه می گوید انسان های خوب، ارزشمند نمی میرند مصادیق آن این جلسه است؛ او در جلسه حضور ندارد اما فكر، اندیشه و مرامی كه به ارث گذاشت بین همه ما تقسیم شده و از آن بهره می گیریم.
وی ادامه داد: چه كسی با طاهری رفت و آمد داشت اما از او یاد نگرفت و پند نگرفت و از رفتار، كردار و گفتارش چیزی نیاموخته است. هركسی اندازه سهمش از او یاد گرفته است. بزرگداشت او بزرگداشت علم و عالم است. زینتی كه طاهری به عنوان یك حركت زیبا از خود به یادگار گذاشت. نگاه منطق نشان از واقعیت تاریخی دارد و آن اینكه آثار علما از خون شهیدان برتر است، آثاری كه امروز طاهری از خود به جای گذاشته در تمام لحظات زندگی او برای ما درس بوده و درس است.
مندنی پور بیان كرد: زنده یاد طاهری حدود ۹ دهه عمر مفید داشت و با پیچ و خم هایی در زندگی روبه رو شد اما وقتی وارد اتاقش می شوید تنها خانه ای كه هنوز هم به یاد طاهری بسته نشده خانه طاهری است. نه دوست داشت تشریفات خاصی داشته باشد نه تعارف كند، همه دوستان او می خواستند روش طاهری را در پیش بگیرند. نوجوانان علاقمند از تفریحات خود می زدند و پیش آقای طاهری می رفتند تا در مورد موضوعات مختلف برای آنها صحبت كند.
وی عنوان كرد: كی عطا را می توان از چند منظر دید؛ از نظر اجتماعی او شخصیتی برجسته بود كه از خانواده ای بزرگ زاده شده بود ولی اگر در زندگی او تحقیقی كوتاهی داشته باشیم می بینیم با وجود وابستگی و جایگاه خانوادگی كه داشت از آن به عنوان امتیاز در جامعه استفاده نكرد و آن را مایه فخر در نظر نگرفت. ساده ترین و زیباترین چیزی كه دوست داشت این بود كه می گفت عده ای من را «كی» خطاب می كنند. دوست نداشت به او عنوانی خطاب كنند. نقش طاهری در سیاست در ایجاد شهرنشینی در جامعه استان مهم بود؛ هرچیزی دارد در طبق اخلاص می گذارد تا شهر ساخته شود. در سیاست، مقبولیت و محبوبیت دارد؛ در استان بعد از قرن ها می خواهد نمایندگی كند، همه به او رای می دهند و رای او بالا می شود اما وقتی احساس می كند مردم او را دوست دارند از ایجاد دو دستگی جلوگیری می كند و از رقیبش حمایت می كند و این نشانه مردم داری است.
مندنی پور كی عطا را معلم دانست و گفت: هرجا كه می رود از معلمی، آموزش و برخورد اصولی با جهل و خرافه صحبت می كند و در كتاب هایش به این موضوعات اشاره می كند. كتاب«ممیرو» داستان غم انگیزی است؛ در این كتاب از فقر و نداری و از بین رفتن استعدادهای درخشان صحبت می كند، از حماسه، بزرگ مردی ها، تعصب، مردانگی و روحیه گذشت یاد می كند. در «ال» از خرافه پرستی از نگاه زن و بهره ای كه آدم ها از بی سوادی می برند، حرف می زند. در كتاب «كوچ كوچ» ، كوچ، كوچ است؛ تاریخ روابط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی استان است. تاریخی است كه با عشق در هم آمیخته و رقابت های منفی و نوع نگاه طبقاتی به مسایل استان در آن موج می زند.
جواد صفی نژاد از دیگر سخنرانان این نشست، گفت: طاهری در شناسنامه عطاالله طاهری است اما در جامعه كی عطا است. در مورد خاندان كی عطا تا ۹ پشت آمار و اطلاعات داریم؛ مادرش بی بی ماهتاب دختر كریم خان بویر احمدی ملقب به بهادرالسلطنه از خاندان گسترده بویراحمد است. از سال ۱۳۴۵ كه وارد منطقه شدیم دنبال «كی ها» هستیم تا ۴۰۰ سال شجره ها را جمع آوری كردیم و متوجه شدیم در كهگیلویه و بویراحمد شاخه شرقی سرزمین «كی ها» است كه در كوه ها زندگی خود را ادامه دادند.
وی ادامه داد: عشایر كلمه ای عربی است، از نظر تاریخی، عشایر ما به كوچمند مشهور است و در تاجیكستان و افغانستان به این عنوان آن را می شناسند. از نظر تاریخی كل منطقه كهكیلویه به ویژه بویراحمد به دو دسته «كی ها» و «كاها» تقسیم می شوند؛ «كی ها» یعنی فرمانروا و «كاها» یعنی فرمانبردار. با نگاه به جامعه می فهمیم این فرد كی است یا كا. از نظر تاریخی این منطقه به بلاد شاهپور معروف است.
صفی نژاد بیان كرد: آثار طاهری بیشتر جزوه هایی بود كه قبل از انقلاب چاپ می شد كه به همت خانه كتاب منتشر شد. مقاله كوچكی به نام نیم قرن زندگی در بویر احمد دارد. اولین نفری بودم كه كتاب كوچ كوچ را مطالعه كردم و از درون آن اطلاعات عمیق به دست می دهد. این كتاب از دیدگاه من نمایه و نقشه نداشت كه در صحبت با انتشارات آن گفتم این نواقص را برطرف می كنم. این نمایه از سوی دانشجویان من آماده شد و توسط ۲۰ نفر از دانشجویان من مجدد بررسی شد و آن را در اختیار انتشارات این كتاب قرار می دهم تا در چاپ های بعدی از آن استفاده كند. اطلاعات عجیب و غریبی در كوچ كوچ است كه باید ساعت ها در مورد آن حرف بزنیم.
او عاشقانه همه چیز را وقف مردم كرده بود
در ادامه، هجیرتشكری گفت: طاهری در دل سنت عشق و عاشقی، تاریخ و ادبیات، تاریخ و جغرافیا، عشق بود . اگر مولانا عشق متعالی و فردوسی عشق حماسه دارد طاهری در دل سنت عاشقانه تاریخی دیده می شود. او عاشق همه چیز بود و عاشقانه همه چیز را وقف مردم كرده بود. عشق بسامد بالایی دارد و تاریخ ما با عشق گره خورده است. از دل این عشق شفقت بر خلق ایجاد می شود. فارغ از تحلیل آثار او، طاهری را به این معنا می فهمم، به رغم منزلت اكتسابی و انتسابی كه داشت شفقت ورزیدن به خلق برای من برجسته است. انسانی شفقت می ورزد كه معنوی باشد. در خانه او به روی همه باز بود به این معنا كه همه آدم ها فارغ از هر برچسبی به خانه او رفت و آمدها می كردند.
افق های طاهری فراتر از زمان و مكان بود
سید ضیاء هاشمی نیز در این نشست با بیان اینكه طاهری ریشه در خاك داشت، گفت: با عشق، تعلق و فرهنگ در زمان و مكان متوقف نشد. افق های او فراتر از زمان، مكان و فرهنگی بود كه در آن زیست كرد. او سیاست مداری شاخص، معلمی سرشناس و كنشگری اثر گذار بود. او فرهیخته ای است كه نامش به یادگار خواهد ماند و نام او راه همیشه به نیكی خواهیم برد.
وی ادامه داد: طاهری به ما درس شهامت و فرهیختگی به ویژه شهامت فرهنگی داد. او اهل گفتوگو و نقد فرهنگی بود كه ما امروز به چنین اندیشه و رویكردی نیاز داریم و باید این حركت افلاكی را یاد بگیریم، نسل امروز ما باید عدم توقف، بلندهمتی، بلندپروازی، شجاعت نقد و اندیشه نقادی را از او بیاموزد، او قدرت و جسارت نقد سازنده داشت نه نقد تخریبی كه امروز شاهد آن هستیم.
مدیرعامل ایرنا با بیان اینكه در كشور ما گفت و گو و بیان خاطرات بسیار رایج است، گفت: ما فرهنگی گفتوگو محور داریم، گفتوگو در میان ما رایج است، شاهنامهخوانان، متلخوانان و خاطرهگویان بسیاری داشتهایم اما باید قدر قلم زنان را بدانیم، آنان كه با آداب علمی و حرفه ای قلم میزنند، ما نیاز داریم كه این افتخارات را حفظ كنیم.
وی بیان كرد: تحولات امروز سیال است و از نسل و دهه گذشته، سال به سال با تحولات اجتماعی رو به رو هستیم و این تحولات ایجاب می كند كه به تاریخ بشر نگاهی داشته باشیم، من افتخار میكنم از ایلی هستم كه امثال طاهری از آن هستند، ما باید از او یاد بگیریم و در زمان و مكان نمانیم.اثبات فقر افتخار نیست، باید برخورداری ها را اثبات كنیم. من به برخورداریهایم، به توان بالقوه سرزمینم افتخار میكنم، به سرمایههای طبیعی و اقتصادی و به ویژه به فرهیختگان، شخصیتهایی از دانشگاه تا دل كوه؛ ما مفتخریم كه پای در خاك داریم، در فرهنگ و تاریخ و هویت و سرزمینمان اما مثل طاهری نگاهمان به آفاق است.
چمن از دیگر سخنرانان این نشست، طاهری را رادمردی از سلسله خردمندان و انسانی صاحب قلم دانست و گفت: از زمان دانش آموزی ایشان را می شناختم و پدرم با ایشان دوست بودند بعد از فارغ التحصیلی در رشته پزشكی كمتر خدمت ایشان رسیدم.
وی بیان كرد: ایشان در بیان تاریخ شفاهی و مكتوب با تمام وجود اعتقاد داشت. اصرار داشت كه از وقایع تاریخ درس و عبرت بگیریم. كی طاهری حاصل یك عمر مجادله و مباحثه بود. فرهیختگان، اندیشمندان و تحصیل كردگان و كسانی كه به فرهنگ غنی ما اعتقاد دارند باید بدانند چگونه جای خالی افرادی مانند كی عطا را پر كنند. او دردمندانه به مسائل اجتماعی می پرداخت.
او كتاب كوچ كوچ را به عنوان سرمایه معنوی برای ما و جامعه به ارث گذاشت
همایون طاهری، فرزند زنده یاد كی عطا طاهری نیز در این آیین گفت: خوشحالم پدرم دوستان و فرهیختگانی چون شما دارد. خانه پدر ماوا جوانان بود و همیشه جوانان را دوست داشت. وقتی به ایشان می گفتیم با این سن و سال چرا با جوانان رفت و آمد دارد می گفتند به آنها اعتماد كردم و آنها هم به من اعتماد كردند. شما بیشتر از ما پدر را شناختید. او كتاب كوچ كوچ را به عنوان سرمایه معنوی برای ما و جامعه به ارث گذاشت. او یادآور غم ها، شادی ها و عشق های احساسی ایل ما بود.
وی ادامه داد: در این كتاب دردهای انسانی و عشق ها آمده و از عشق و غم های آن بدون تعارف حرف زده است. این شخصیت، ناخودآگاه مردم، ایل و تبار ما را به تصویر كشید. زمانی كه كتاب ممیرو رو را نوشت استاد ایرج افشار توصیه كردند این كتاب چاپ شود تا مردم بدانند كی عطا طاهری چگونه زندگی كرد. جلد سوم این كتاب نوشته شده و از ما خواسته است تا آن را به آقای حسینی پور بسپاریم تا چاپ شود و به دست مردم برسد.
طاهری بیان كرد: اولین كتابخانه شخصی خود را به ده دشت می سپارد. معلمی را در كپر شروع كرد و ایل داری كرد. او عشق ورزیدن را به ما آموخت و از جنگ متنفر بود. كتابخانه اش را به جایی كه دوست داشت اهدا كرد. ایشان فرامنطقه ای و مربوط به ایران بود. اولین جرقه خرمندی زندگی پدر در تهران اتفاق افتاد. زندگی در تهران و دیدن افراد ثروتمند جرقه ای به او زد و مادر فداكار او را مانند فولاد آبدیده كرد. فرزندان استان اگر شرایط برایشان درست شود همه مانند كی عطا طاهری می شوند هرچند هم اكنون هم همه فرزندان معنوی او هستند. برای ما افتخار است كه شما فرهیختگان را داریم من دیگر غمگین نیستم و گریه نمی كنم چرا كه پدر دوستانی همچون شما دارد.
در پایان این مراسم با اهدای لوح و هدایایی از فرزندان زنده یاد كی عطا طارهی تقدیر شد و از كتاب « بخوان یاد نامه عطا طاهری بویراحمدی» به كوشش امراله نصرالهی و مهدی فاموری رونمایی شد.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.