داخلی
»برگ سپید
درباره نویسنده
جنيفر نيون (Jennifer Niven) زاده ۱۴ می ۱۹۶۸ نویسنده آمریکایی است. نیون در شارلوت در کارولنیای شمالی چشم به جهان گشود. او هم کتابهای داستانی و هم غیرداستانی مینویسد و مشهورترین کتابش "جایی که عاشق بودیم" در ابتدای سال ۲۰۱۵ منتشر شد. این کتاب اولین اثر داستانی اوست که برای جوانان نوشته و از این کتاب با فروش چشمگیری استقبال شد و نام این کتاب در میان پرفروش ترین نیویورک تایمز ثبت شد.
خلاصه کتاب
کتاب روایت عاشقانه دختر و پسری نوجوان به نام "وایلت مارکی" و "تئودور فینچ" هست که به نوعی هریک از افسردگی رنج میبرند. فینچ دچار مشکل عدم ثبات در حالات روحی است و خانوادهی از هم پاشیدهای دارد و همیشه تحقیر شده؛ فینچ همیشه به مرگ فکر میکرد اما عاشق زندگی کردن بود و وایلت که به تازگی خواهرش را در اثر تصادف از دست داده بود و خودش زنده مانده و از افسردگی رنج میبرد. اولین برخورد آنها در صحنهای غیررمانتیک در بالای برج ناقوس مدرسه اتفاق میافتد جایی که هر دوی آنها قصد خودکشی داشتند.
تئودور فینچ، شیفته و مسحور مرگ است و مدام به روشهایی برای خودکشی میاندیشد. اما هر بار، اتفاقی خوب، هرقدر هم که کوچک باشد، او را از انجام اینکار منصرف میکند. وایلت مارکی، به امید آینده زندگی میکند و به شدت منتظر تمام شدن درسش است تا بالاخره بتواند از شهرش و اندوه دردناک ناشی از مرگ اخیر خواهرش رهایی یابد.
زمانی که فینچ و وایلت، یکدیگر را بر لبهی ساختمانی ملاقات میکنند، معلوم نیست که کدام یک، ناجیِ آن دیگری خواهد شد و زمانی که این دو برای انجام پروژهای برای یافتن شگفتیهای محل زندگیشان، تیمی را تشکیل میدهند، هم فینچ و هم وایولت، موفق به کشف چیزهای بسیار مهمتری میشوند: فینچ، تنها با وایلت است که میتواند خودش باشد. پسری عجیب، بامزه و پرانرژی که آنقدرها هم ناآشنا و غیرقابل ارتباط نیست. و وایلت، تنها با فینچ است که میتواند شمارش روزها را کنار بگذارد و آنها را واقعاً زندگی کند...
نقد و معرفی کتاب
«جایی که عاشق بودیم یا All the Bright Place» یک داستان عاشقانه غیرکلاسیک و هیجانانگیز است. داستان بر موضوعات حساس و محوری در مورد دوره نوجوانی و مسائل مربوط به آن تمرکز دارد. افسردگی، فکر خودکشی و عشق اول موضوعاتی هستند که خواننده در کتاب جایی که عاشق بودیم با آنها روبهرو میشود.
موضوع این کتاب تجربه شخصی نویسنده است که در مورد پسری که سالیان پیش میشناخت و او را دوست داشته؛ از این رو نوشتن در مورد این مسئله شخصی برای او تا حدودی سخت بوده اما همواره قصد داشته رمانی که مینویسد راجع به موضوعی باشد که خودش نسبت به آن اشتیاق زیادی داشته است.
رمان «جایی که عاشق بودیم» نوشته جنیفر نیون، بهترین رمان عاشقانه سال ۲۰۱۵ به انتخاب سایت آمازون و مجله تایم است و نسخه فارسی این کتاب توسط فرانک معنوی ترجمه و منتشر شده است. نیون در یادداشتی که در ابتدای این رمان منتشر کرده است، نوشته است این داستان عاشقانه را حاصل تاثیرپذیری وی از آمار و علل شیوع خودکشی در غرب عنوان کرده است.
قسمت های زیبایی از کتاب
-چیزی که متوجه آن شدهام که مهم نیست چه برمیداری مهم این است که چه چیزی به جا میگذاری باشد که چشمانت به خورشید برود و روحت به باد.
-نمیتوانم بگویم چرا این بار با دفعات قبل فرق داشت با اینکه وقتی بیدار شدم، بیشتر از همیشه احساس مرده بودن میکردم. بیدار، ولی کاملا خالی بودم، مثل اینکه همه این مدت کسی در حال نوشیدن خونم بوده باشد.
-او اکسیژن، کربن، هیدروژن، نیتروژن، کلسیم و فسفر است، همان عناصری که در همهی ماست ولی نمیتوانم به این فکر نکنم که او خیلی بیشتر از این هاست و عناصری دارد که هیچکس تا به حال حتی اسمشان را نشنیده است عناصری که باعث میشود او از همه شاخصتر باشد.
-بعضی وقتا بعضی چیزا بهمون احساس واقعی میدن حتی اگه واقعی نباشن.
سخن پایانی
شخصیتهای فینچ و وایلت به خوبی پرداخته شدهاند و قابل درک هستند. آنها میکوشند در یافتن مسیر صحیح زندگی به یکدیگر کمک کنند. اما در طول کتاب نمیتوان پیشبینی کرد که این تغییر مثبت پایدار میماند یا قصد آنها به خودکشی همچنان پابرجاست. اوایل داستان کمی خستهکننده هست اما بعدش آنقدر جذب خواندنش میشوید که نمیدانید وقت چه جوری میگذرد. داستان بسیار ساده است ولی انقدر جذاب روایت میشود که خواننده را شدیدا درگیر داستان میکند.
منبع
مجله ادبی کتابیسم. معرفی کتاب جایی که عاشق بودیم. بازیابی شده در 17 مهر 1398 به آدرس لینک.
مشخصات کتاب
نیون، جنیفر. جایی که عاشق بودیم/ مترجم فرانک معنوی. تهران: میلکان، ۱۳۹۷. (۳۵۲ صفحه)
درباره نویسنده این متن
یاسمن خنافره متولد ۱۳۷۸ اهواز هستم و در اهواز بزرگ شدم. در حال حاضر دانشجوی رشته علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه شهید چمران اهوازم. به مطالعه کردن و خواندن کتاب علاقه بسیاری دارم وقتی کتاب میخوانم از دنیایی که در آن زندگی میکنم فاصله میگیرم و به دنیای کتابها میروم، کتابها میتوانند ما را از دنیایی که دوستش نداریم حتی شده برای چند دقیقه نجات دهند.
همینطور ادامه دهید و بنویسید و بدانید که قطعاً "کسانی که خوب مینویسند، کسانیاند که خوب میخوانند".
امید است که شاهد رشد و بالندگی روزافزون شما باشیم.