کد خبر: 24704
تاریخ انتشار: چهارشنبه, 16 تیر 1395 - 10:58

داخلی

»

مطالب کتابداری

»

گزارش

 گزارش اولین میزگرد تخصصی کتابداران کتابخانه های مدارس

منبع : لیزنا
 اولین میزگرد تخصصی کتابداران کتابخانه های آموزشگاهی در تاریخ 27 خرداد 1395 با حضور تعدادی از استادان، دانشجویان، کتابدارن کتابخانه های مدارس و معلمان مروج کتابخوانی در دانشکده مدیریت دانشگاه تهران ، برگزار گردید.
 گزارش اولین میزگرد تخصصی کتابداران کتابخانه های مدارس

 

 به گزارش لیزنا، در ابتدا دکتر علیرضا نوروزی ضمن خوش‌آمدگویی اهداف نشست را بیان کرد و اهداف اجرایی و عملی نشست را عنوان کرد.

 وی ایجاد ارتباط و «تعامل بیشتر بین کتابداران کتابخانه های آموزشگاهی» شامل ایجاد گروه بحث تخصصی از طریق رایانامه و انتشار خبرنامه/ مجله کتابخانه های آموزشگاهی، «معرفی فناوری های اطلاعات و ارتباطات آموزشی»، «معرفی کتاب های خوب برای بچه های خوب (کتاب غیردرسی)؛ برگزاری کارگاه و ...»، را  از اهداف اجرایی برشمرد.

 همچنین «برگزاری نشست کتابداران کتابخانه های آموزشگاهی در دومین کنگره ملی متخصصان علم اطلاعات (دسترسی آزاد به اطلاعات در حقوق شهروندی)، 16 و 17 آبان ماه 1395 تهران»، «ایجاد کارگروه کتابداران کتابخانه های آموزشگاهی» شامل ایجاد ارتباط و تعامل با کارشناسان فرهنگی هنری معاونت پرورشی وزارت آموزش و پرورش و نیز برقراری ارتباط با سازمان های مرتبط و حامیان (اسپانسرها): شورای کتاب کودک، سازمان فرهنگی هنری شهرداری، یونسکو و ...، و «برگزاری دومین همایش کتابخانه های آموزشگاهی کشور» را از اهداف اجرایی دانست و یادآور شد اولین همایش کتابخانه های آموزشگاهی کشور اردیبهشت 1388 در مشهد برگزار شده است.

 علیرضا نوروزی اهداف علمی این نشست را موارد زیر دانست:

 

*بررسی وضعیت حال و آینده کتابخانه های آموزشگاهی

  - ادبیات کودک و نوجوان و کتاب مناسب برای کودکان و نوجوانان

  - اهداف و ضرورت کتابخانه های آموزشگاهی

  - چالش ها و نیازهای کتابخانه ها و کتابداران آموزشگاهی

  - آموزش الکترونیکی و کتابخانه های دیجیتالی آموزشگاهی

  - سواد اطلاعاتی، رایانه ای و دیجیتالی برای معلمان و دانش آموزان

  - خلاقیت در کتابخانه های آموزشگاهی

*آینده شغلی کتابداران کتابخانه های آموزشگاهی

*تجربیات موفق کتابداران حاضر

*بیانیه کتابداران کتابخانه های آموزشگاهی ایران

 

در ادامه با معرفی اعضای پانل شرکت کننده در بحث هر یک به ایراد نکات و دغدغه های خود در زمینه کتابخانه های آموزشگاهی پرداختند، که در ادامه برخی از مباحث ارائه شده بیان می گردد.

 فاطمه مرتضایی فرد، مدرس بازنشسته دانشگاه علامه طباطبایی با 32 سال عضویت در شورای کتاب کودک، در این نشست گفت: اولین مسئله ای که فکر می­کنم دغدغه همه دوستان است، پست کتابدار در مدارس است. متأسفانه این پست چند وقت است از بین رفته است. این درست است که امکان استخدام در کتابخانه­ها هست و ما اینجا دوستانی را داریم که در کتابخانه های مدارس کار می کنند و دوستانی که به شکلی خودشان را به کتابخانه های مدارس تحمیل کرده اند؛ ولی آن چیزی که به عنوان قاعده و قانون مندی است ما در آموزش و پرورش نداریم.

 وی افزود: شاید این گروه وقتی که تشکیل و حقانیتش ثابت شد؛ اولین کاری که بتواند انجام بدهد، این باشد که این پست را برای خودش احیاء کند که ما بتوانیم کتابدارها را در مدارس داشته باشیم. چون یک ضرب المثل هست شاید اینجا بعضی شنیده باشند: ما اول منار را می دزدیم، بعد میرویم چاهش را می­کنیم. ما الان در دانشگاه تهران کارشناسی ارشد کتابداری آموزشگاهی داریم؛ ولی آن مقامی را که بچه هایمان بتوانند وارد کتابخانه­های مدارس بشوند را هنوز نداریم.

 مرتضایی فرد ادامه داد: نکته دوم شناخت ادبیات کودک و مجموعه سازی در کتابخانه­های مدارس است. که طبعاً اگر اتفاق اول بیافتد اتفاق دوم خیلی راحت تر می­تواند صورت بگیرد. دروس ادبیات کودک و نوجوان در دانشکده ها کمی بیشتر شود. حداقل رشته مدیریت کتابخانه های آموزشگاهی و مجموعه سازی بتواند در این زمینه بیشتر کار کند. یک امر مهم که باید حتماً به آن توجه شود نیز این است که بدانیم ما قیم بچه ها نیستیم. متأسفانه در ذهنمان همیشه فکر می کنیم که ما باید به بچه ها یاد بدهیم؛ اما ما باید محیط را برای بچه ها فراهم کنیم.

 

ناهید جباری، با 30 سال فعالیت در زمینه کتابخانه های مدارس و عضو شورای کتاب کودک، گفت: هنوز تصور واضح و روشنی از کتابخانه های مدارس در مسئولان و کتابداران ما وجود ندارد. در طول سی سالی که در  آموزش و پروش کار می­کنم، شاهد این بوده ام که افرادی فکر می کنند کتابخانه مدرسه جای دنج و آرام است،  که کتابدار میان آن همه کتاب می نشیند و کتاب می خواند.

 وی ادامه داد: من همیشه صحبتم را با یک سؤال شروع می­کنم، چرا بچه ها باید کتاب بخوانند؟ الآن بچه ها کتاب نمی خوانند خیلی هم حالشان خوب است و مشکلی هم ندارند. یعنی ما کتابداران اولین سؤالی که باید بپرسیم همین است که چرا بچه ها باید کتاب بخوانند؟ این جامعه چقدر بچه ها را پرسشگر بار می آورد و نظام آموزش و پرورش ما چقدر به بچه های ما تفکر را یاد می دهد، که ما انتظار داشته باشیم که بچه ها به سمت کتابخانه بیایند و جستجو کنند و بخواهند جواب پرسش هایشان را در آنجا پیدا کنند.

 او گفت: ما یک نظام آموزشی داریم که این نظام کتاب درسی محور و معلم محور است. بچه حق ندارد غیر از آنچه در کتاب درسی هست و اضافه بر آن چیزی را پس بدهد. در چنین نظام آموزشی از بچه ها می خواهیم که کتاب بخوانند با چه انگیزه ای! پس من بازهم از خودم این سؤال را می پرسم که هدف اصلی کتابخانه های مدارس چیست؟ در کتاب هایی که در حوزه کتابداری معرفی می شود تعریفی که از کتابخانه های آموزشگاهی می شود این است که در ارتباط با مباحث درسی دانش آموزان و در تعامل با معلمان و مجموعه کارکنان مدارس کتابخانه آموزشگاهی شکل می­گیرد. ما که قرار است فقط آن کتاب درسی را پس بدهیم؛ دیگر قرار است کتابخانه چه چیزی بیشتر از آن بدهد؟ اگر کتاب های کمک آموزشی مد نظر است، معمولاً کتابخانه های مدارس و آموزش و پرورش ما این بودجه را ندارد که کمک آموزشی ها را روزآمد در کتابخانه داشته باشد. خیلی هم عادت شده در جامعه ما که همه دانش آموزان خودشان تهیه می کنند. پس این بار هم از دوش کتابخانه آموزشگاهی برداشته شده است. پس این می ماند که چه برنامه ای برای کتابخانه های مدارس هست. ما اول باید برای خودمان به این سؤال یک پاسخ داشته باشیم. دوم اینکه برای مسئولان مدارس یک پاسخ داشته باشیم و سوم اینکه اگر این امکان را داشته باشیم که با مدیران آموزش و پرورش بنشینیم، این سؤال را مطرح کنیم بعد برویم دنبال اهداف کتابخانه­های آموزشگاهی.

 جباری بیان کرد:  این مهم است که روشن شود، ما در کتابخانه های آموزشگاهی می خواهیم چه کار کنیم؟ آیا در خدمت آموزش باشیم؟ یا نه هدف های دیگری داریم؟ من برای خودم هدف های دیگر دارم. به طور نظری، و آنچه که تا به امروز به عنوان راز کتابداری عمل کرده ­ام را می خواهم اعتراف بکنم، هدف های من با آن اهدافی که با اولویت بندی در کتاب ها تعریف شده یک مقدار جا به جاست و تفاوت دارد.

جباری تاکید کرد: ما کتابدارن باید خودمان را باور کنیم و منتظر هیچ کسی هم نباشیم. تجربه سی سال در جاهای مختلف به من یاد داده است که کتابدار مهمترین نقش را در کتابخوان کردن افراد دارد. فکر نکنید کار پیچیده ای است. به نظر من اینکه فقط همدیگر را دوست داشته باشیم کافی است.  کتابدار و کتابخانه در جایی قرار گرفته است که خیلی باید این را به خودش بگوید که دیگر بکن و نکن نگوید. ما هرگز نباید از بچه ها بخواهیم که چه برداشتی از کتاب دارند؛ چه پندی و درسی می گیرند. یک کتابی هست با عنوان «همچون یک داستان»، خواهش من این است که همه کتابدارها این را بخوانند. دقیقاً این نکته را باز می کند که ما به عنوان یک کتابدار، درس، نمره، تشویق و کار جدی نداریم چه کار باید بکنیم.

 ناهید جباری در ادامه صجبتهایش گفت: من در 30 سال فعالیتم بچه ها را تشویق مادی به خواندن نکردم. حتی یک بار مسابقه کتابخوانی برگزار نکردم. کتاب خواندن مسابقه نیست و جایزه نمی خواهد. هدف ما از کتاب خواندن فقط و فقط پرورش شهروندانی است که بتوانند درک بکنند و خودشان را بشناسند و بعد محیط‏شان را بشناسند و بتوانند زندگی کنند. حتی اگر ترک تحصیل می کنند با آگاهی ترک تحصیل کنند و بدانند که دارند چه کار می کنند. خیلی جاها شنیده ام که می گویند ما کتابخانه تأسیس می کنیم برای اینکه دکتر و مهندس از داخلش بیرون بیاید. نه دوستان ما برای تأسیس کتابخانه دنبال پرورش دکتر و مهندس نیستیم. ما دنبال پرورش انسان هستیم. این را همیشه در نظر داشته باشید که کتابخانه نه جای سربازگیری است و نه جای پرورش افراد نخبه. آن چیزی که در ذهن ما هست و به عنوان معیارهای عمومی در جامعه وجود دارد، «برای یک کتابدار انسان بودن سرلوحه همه چیز است». این رمز اصلی موفقیت من در کتابخانه های مدارس است.

 

سپس دکتر مریم جلالی، عضو هیأت علمی گروه ادبیات کودک دانشگاه شهید بهشتی، صحبت کرد و گفت: فعالیت من در حوزه ادبیات کودک و نوجوان است و افزود: اصلاً چرا باید بچه ها کتاب بخوانند، یعنی آنچه که ارتباط مستقیم با وضعیت ادبیات کودکان و نوجوان دارد. بحث مدارس که مطرح می شود ذهنمان به سمت مخاطب می رود. چون مخاطب کودکان و نوجوانان هستند. ادبیات را از چه منظر ببینیم؛ ادبیات عام ببینیم، یعنی همان Literacy؛ تمام خواندنی هایی که برای کودکان در نظر گرفته شده، یا Literature دقیقاً ادبیات به معنای خاصی که همه مد نظرمان است.

 وی ادامه داد: حالا من ترجیح می­دهم همان Literacy را ببینیم یعنی همان خواندنی های کودک و نوجوان. در اینجا سه مسئله به نظر من مهم است. اگر ما بدبینانه نگاه بکنیم و بگوییم که بچه ها باید کتاب بخوانند یا ما باید بخش کتابخانه مختص کودکان و نوجوانان را در مدارس داشته باشیم، به خاطر اینکه می خواهد از آموزش محض گریز بزند و از آن فضا فاصله بگیرد، جایی وجود داشته باشد تا کمی  بتواند به آن نیازهای ذهنی اش فکر کند و بر اساس نیازها دنبال کتاب برود. دوم اینکه اگر خوشبینانه تر نگاه کنیم، کتابخانه به بحث آموزش کمک می کند، و در جوارش قرار می گیرد؛ و یک سری کتاب هایی انتخاب می شود که به فضای آموزشی کمک می کند. و سوم، اصلی ترین مسئله ای که بحث Literacy را مطرح می­کند، آن بحث تأمین نیازهای کودک و نوجوان است.

 مریم جلالی گفت: بحث تأمین نیازهای کودک و نوجوان صرفاً با کتابخانه های فعلی شکل نگرفته است. از اول در فرهنگ ایران بوده است. حالا من نمی خواهم درازگویی کنم، ما ادبیات رسمی کودکان و غیر رسمی کودکان داشتیم که یکی پیشینه ای پیش از اسلام شاید همان لوح هایی که در تاریخ ادبیات کودکان آقای محمدی و زهره قائینی آمده، لوح هایی پیدا کردند که بچه ها خشت کاری می کردند، مشق می­نوشتند. یعنی از همان زمان هم معلوم است که به این نوع مخاطب فکر شده و آنها تحت آموزش بوده اند. این لوح ها الآن پیدا و ثبت هم شده است.  پس از اسلام ما مکتب‏خانه ها را داشتیم. در قرن هفتم آقای فراحی یک مجموعه 200 بیتی درست کرد که به بچه ها، ادبیات و لغات عربی آموزش بدهد.

 دکتر جلالی ادامه داد: قرن نهم وقتی جامی بهارستان را می نویسند در مقدمه می آورد که من این کتاب را نوشتم برای اینکه وقتی فرزندم می رود آموزش ببیند، کتاب های دیگر سخت هستند، من می­ خواهم کتاب های بهتری در اختیارش بگذارم. یعنی بحث نیازسنجی بحث امروز نیست از گذشته بوده است؛ اما حالا به شکل های مختلف خودش را نشان داده است. از دوره مشروطه به این طرف با رسمی شدن ادبیات کودک و نوجوان این هم شکل رسمی پیدا کرده است که در دوره قاجار ما کتاب هایی می بینیم با عنوان بچه خوانی که تعذیه هایی وجود داشت که زبان حال کودکان در بحث عاشورا و مباحث عاشورایی بود. من قطعاً دوست دارم این بحث را به قضیه کتابخوانی و کتابداری در مدارس متصل کنم.

 وی بیان کرد: این فکر قبلاً در بستر فرهنگی ما وجود داشته است؛ اما در حال حاضر غربی ها بیشتر به آن می پردازند. دو نمونه که الآن به ذهنم رسید. در ایتالیا در شهر کوچکی در کتابخانه مدارس مسابقه های خیلی آسانی، برگزار کردند؛ مثل اینکه خورشید را نشان بدهیم و بپرسیم خورشید از کدام طرف طلوع می کند، کتاب های باریکی را در اختیار بچه ها قرار می دهند و بچه ها در همان یک نشست کتاب را می خوانند. همانجا از آنها آزمون تستی می گیرند و به همه شان جایزه می دهند. بینهایت از این طرح استقبال شده است. از مدارس شروع شد و الآن در سراسر کتابخانه های آن منطقه این طرح دارد اجراء می شود. در بسیاری از مناطق و جاهای دیگر هم از این طرح الگوبرداری کرده­ اند. در بایرن آلمان، در مدارس، رالی کتابخوانی راه انداخته اند. به نظرم می رسد باید ما نیز فعالیت هایی برای کمک به کودکان و نوجوانان خود به طور خلاقانه طراحی کنیم.

 

در ادامه صدیقه احمدی فصیح، نویسنده   کتاب «ایجاد و گسترش کتابخانه های آموزشگاهی و نقش کتابخانه های مدارس در ایجاد عادت مطالعه در دانش آموزان»، از انگیزه و نحوه نگارش کتاب خود سخن گفت.

  وی بیان کرد که هنگام کار در یک کتابخانه مدرسه، شاهد کتابدارانی بودم که نمی دانستند کتابخانه مدرسه چه شرح وظایف و اهداف انگیزه و فعالیت هایی باید داشته باشند. البته آن کتابخانه بودجه خوبی هم داشت؛ ولی مدیر مدرسه و کارکنان شناخت کافی نداشتند. محیط کتابخانه خیلی جالب نبود. فضا و نور کم بود. زیر پله ای به کتابخانه اختصاص داده بودند؛ در حالی که محیط و فضای بهتری برای کتابخانه در آن مدرسه وجود داشت. کتاب هایی هم که تدوین شده بود، به مباحث چگونگی ایجاد کتابخانه نپرداخته بودند. با توجه به استاندارهایی که یک کتابخانه آموزشگاهی بایستی داشته باشد که بتواند دانش آموزان را جذب کند، تصمیم گرفتیم کتابی که همه جای ایران را پوشش بدهد، بر اساس استانداردها ترسیم کنیم.  

 وی افزود: مشاهداتی در کل روستاهای ایران داشتم دیدم که هیچ کتابخانه مدرسه ای وجود ندارد و از طرفی، مدیر و معلمان هم هیچ شناختی ندارند. دوره های کوتاه مدت برگزار کردیم قبل از اینکه چارچوب کتاب ترسیم و تدوین شود؛ و نیازسنجی کلی صورت گرفت. بر این اساس کتاب ترسیم شد که مورد استفاده همگان واقع شود. در کتابخانه هایی که از نظر منابع غنی بودند، این کتاب را آزمایش کردیم و دوره های کوتاه مدت برگزار کردیم. جلساتی با معاونان، مدیران و دانش آموزان داشتیم که نیازسنجی انجام شد.

 او گفت: در نهایت سعی کردیم خط مشی ها را بر اساس سازمان هایی که در این راستا خیلی کار کرده اند و ارتباط تنگاتنگی با کتابخانه­های آموزشگاهی داشتند، استفاده کنیم. در این مدت با شناخت هایی که نیازهای مدارس پیدا کردیم سعی کردیم تمام این نیازها هم مورد توجه قرار گیرند. در این کتاب،  مبحث ایجاد و گسترش کتابخانه­ها واقعاً بر اساس استاندارها بوده است؛ یعنی می تواند به عنوان یک الگو مورد استفاده همه کشور واقع شود؛ تمام نکات از فضا، خط مشی، کارکنان و ... در این کتاب گنجانده شده است.

 

سپس مهرناز خراسانچی، رئیس کتابخانه حسینیه ارشاد، از اهمیت خودباوری در کتابداران سخن گفت و اینکه کتابداران بایستی در امور مختلف حرفه ای خود حساس و پیگیر عمل نمایند. سپس حاضران را به مقوله کتاب فیزیکی و مجازی سوق داد و اینکه آیا کتاب فیزیکی و کتابخانه در حال انحلال است؟  با وجود گسترش فیزیکی کتابخانه ها، به نظر نمی رسد چنین اتفاقی حداقل به این زودی ها رخ بدهد؛ اما کتابداران باید به این جنبه ها توجه کنند و به محیط تسلط کافی داشته باشند.

 وی در ادامه به صورت سریع از تجربه خود در کتابخانه حسینیه ارشاد سخت گفت: «تجربه ما در کتابخانه حسینیه ارشاد ارتباط تنگاتنگی با مدارس دارد. در حال حاضر ما با کارگروه های دانش آموزان ارتباطات گسترده داریم. کارگروه مشورتی داریم یعنی  بچه های دانش آموز در کتابخانه ما گروه مشورتی دارند. اظهار نظر می­کنند؛ به ما می­گویند برای مثال، اینجا این میز را گذاشته اید بچه ها بیاید خوششان نمی آیند. ما یک طرح تربیت کتابدار دانش آموز داریم که طرح بسیار خوبی است من دو سال پیش این طرح را به مقاله تبدیل کردم و در همایشی در اسپانیا پذیرش گرفت و من آن را آنجا ارائه کردم خیلی برایشان هیجان انگیز بود که ما داریم یک همچنین کاری می­کنیم.

 وی ادامه داد: ما تا الان نزدیک سی دانش آموز را تربیت کردیم برای اینکه بتوانند در کنار کتابداران در مدارس خود خدمات بدهند. خدمات متنوعی برای دانش آموزان در گروه های ویژه ارائه می دهیم. ما کتابخانه های سیار داریم؛ برای کودکان نابینا و ناشنوا و کم توان ذهنی، معلول جسمی و دیرآموز خدمات ارائه می نماییم. دوازده مدرسه در سطح تهران تحت پوشش رایگان کتابخانه حسینیه ارشاد هستند که کتابداران ما با کتابخانه های سیار به مدارس می روند و خدمات ارائه می دهند. بیش از 5200 دانش آموز ویژه عضو ما هستند و ما به آنان خدمات کتابخانه ای می دهیم و خدمات مختلف که اگر فرصت پیش بیاید در مورد شیوه اجراء و روند اجرائی شدن آنها که هرکدام حداقل دو سال کار برده است، به شما اطلاعات خواهم داد. الآن روی طرحی کار می کنیم که در آینده به دانش آموزان اُتیسم خدمات بدهیم. اینها هرکدام نیاز به پژوهش، مطالعه نگرش و کار دارد که در حال انجام است.

 خراسانچی  در پایان صحبتهایش تاکید کرد: متمرکز کردن فعالیت ها در حیطه کتابخانه های مدارس است. استمرار، تداوم و متمرکز کردن فعالیت ها در حیطه کتابخانه های آموزشگاهی بسیار مورد نیاز است و انجمن کتابداری ایران نیز برای ایجاد کمیته کتابخانه های آموزشگاهی و فعالیت آن در سطح کشور اعلام آمادگی می کند.

 

در ادامه نشست مریم شمس الهی، با 18 سال سابقه فعالیت در مراکز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بیان کرد: من فکر می کنم کانون می تواند مکمل خوبی برای کتابخانه های آموزشگاهی باشد، اگر تعامل خوبی بین کانون و مدارس برقرار باشد. مدارس شکل آموزشی خودشان را دارند، منابع شان در ارتباط با منابع درسی است؛ ولی کانون کاملاً اوقات فراغتی و  در خدمت پرورش و خلاقیت بچه هاست. ما سالیان گذشته طرح کانون و مدرسه را داشتیم، که بچه ها یک روز در ماه به کتابخانه می آمدند. یک روز در ماه هم ما به مدرسه می رفتیم. طرح خوبی از این جهت بود که بچه ها آن ساعت کتابخوانی را در کتابخانه کودکان و نوجوانان می گذراندند و با شیوه هایی که ما برای ترغیب و تشویق به کتابخوانی به کار می بردیم، جلو می رفتند. در کلاس سوم دبستان یک درس هم داشتند، به اسم کانون پرورش فکری که معرفی کانون بود بچه ها در آن درس حتماً به کتابخانه می آمدند و ما راجع به کتابخانه و فعالیت هایش توضیح می دادیم. فکر می­کنم اکنون این درس حذف شده است و جای تأمل دارد. من فکر می کنم ما شاید در مدرسه خیلی نتوانیم به این قضیه کتابخوانی در کنار برنامه سنگین درسی و دغدغه های درسی و امتحانی، بپردازیم یا اینکه روی پرورش تفکرشان کار بکنیم. ولی در کانون از نظر امکاناتی که وجود دارد همچون کتاب های غیردرسی که هست و هم از جهت دغدغه ای که در میان همکارانم در کانون وجود دارد و آن اولویت اساسی دادن به امر تشویق و ترغیب به کتابخوانی در کتابخانه های ماست.

 وی افزود: درست است اسم ما مراکز فرهنگی و هنری است، و در کنار 32  فعالیتی که داریم فعالیت فرهنگی و هنری هم انجام می­دهیم؛ ولی همه در راستای کتابخوانی بچه هاست. آن کلاس گام به گام تا اندیشه­ای که برای بچه ها به وجود آمده، فلسفه به زبان ساده، در جهت تشویق بچه ها به تفکر  و برای پرورش قوه تفکر بچه هاست. من حلقه اتصال کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به جمع کتابداران آموزشگاهی را این گونه می بینم که می­توانیم مکمل خیلی خوبی داشته باشیم، اگر دارای تعاملات و برنامه ریزی خوبی باشیم. یعنی مدرسه توقعات خودش را در ساعات غیردرسی از کتابخانه داشته باشد و ما بتوانیم برنامه های خوبی که برای بچه ها داریم را در آن راستا قرار دهیم و این دو محیط فرهنگی آموزشی کنار هم کامل بشوند.

 

در ادامه حضار و کتابداران به بیان تجربیات و نظرات خود پرداختند که برخی از موارد مطرح شده به شرح زیر است:

 

- لزوم توجه به کتابخانه های مدارس در شهرستان ها و ضرورت ایجاد تعامل بین کتابخانه های تهران و شهرستان

- مطلع نبودن کتابداران فارغ التحصیل دانشگاه از اهداف و وظایف و شیوه های کار در کتابخانه های آموزشگاهی

- بیان اهمیت شیوه مطالعه، بررسی و ارزیابی کتاب در مدارس و الگویی که در برخی مدارس به کار گرفته شده است.

- توجه به مشکلات و مسائل رده بندی کتاب های کودکان و نوجوانان

- کم شدن منابع تألیفی و ازدیاد منابع ترجمه و تأثیر زیاد آن بر کودکان و لزوم بازنگری در این امر

- اجرای طرح امانت بین کتابخانه های آموزشگاهی برای رفع مشکلات تأمین منابع

- لزوم بازنگری در نحوه اجرائی شدن نمایشگاه یاد یار مهربان و از سر گیری اهدای کتاب به مدارس

- استفاده از خانواده ها در اداره کتابخانه به صورت داوطلبانه و آموزش آنها به عنوان مادران قصه گو

- امکان اهدای کتاب از سوی کتابخانه ملی به کتابخانه های داوطلب یا نیازمند

- لزوم بازنگری در برخی دروس برای کارایی بیشتر کتابداران در کتابخانه های مدارس

- کمبود منابع تخصصی در زمینه کتابخانه های آموزشگاهی و کودکان و لزوم ایجاد یک مجله علمی تخصصی در این زمینه

- استفاده از کتاب ها از طریق اپلیکیشن ها مانند اول اپ و ...

- لزوم وجود یک نرم افزار کتابخانه ای یکپارچه جهت تبادل اطلاعات بین کتابخانه های آموزشگاهی

- لزوم توجه به معلمان مروج کتابخوانی و کمک به آنها در ترغیب دانش آموزان به مطالعه غیردرسی

- لزوم تعامل کتابداران با معلمان و سایر اقشار و بسته نبودن این جمع به کتابداران

 

 در پایان ضمن قرائت بیانیه، و بیان دغدغه ها و اولویت های مورد توجه جمع، بر ضرورت ادامه چنین نشست هایی تاکید شد.

خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: