داخلی
»مطالب کتابداری
»گزارش
زندانیانی که کتاب می خوانند؛ مسئولینی که پاسخگو نیستند + عکس
«ندامتگاه زنان شهر ری» در نزدیکی قرچک تهران واقع شده است. این زندان در سال ۱۳۹۶ ساخته شده و در ساخت آن سالنی برای مطالعه بانوان مددجو در نظر گرفته شده است.
ما با این تصور که میتوان با صحبت با مددجویانی که در این اندرزگاه به سر میبرند و با مسئولین فرهنگی و تربیتی اندرزگاه، علاوه بر آشنایی با فعالیت های کتابخانه، نیازمندی های آن را دریافت و منعکس کرد، به اندرزگاه زنان شهر ری مراجعه کردیم. اما برخلاف تصور و برخلاف تجربه مثبتی که از صحبت با مسئولین محترم زندان اوین داشتیم، مسئولین اندرزگاه زنان به دلایلی که برای ما هم مشخص نبود از مصاحبه و صحبت خودداری کردند. البته جای بسی خوشحالی داشت که امکان بازدید و تصویربرداری از کتابخانه این زندان فراهم شد.
بر اساس توضیحات کوتاهی که مسئول کتابخانه این اندرزگاه داد، در حال حاضر مددجویان امکان رفت و آمد به محل کتابخانه را ندارند، بلکه پنج نفر از این زنان که کارمندان کتابخانه محسوب می شود لیست کتاب های موجود در کتابخانه را در اختیار مددجویان قرار میدهند و کتابی را که مورد درخواست آنها باشند به بندها می برند. سه نفر از این کارمندان کتابخانه اتباع غیر ایرانی هستند.
در صحبت کوتاهی که با این پنج نفر داشتم متوجه شدم کتاب خواندن این جا نیز راهی برای فرار از روزهای سخت دوران مجازات محسوب می شود.
در این اندرزگاه بانوانی از کشورهای فیلیپین، افغانستان، مالزی، بولیوی و غیره نیز به سر می برند. آنها علاوه بر اینکه خود از کتابهای موجود در کتابخانه استفاده می کنند به کسانی که علاقمند به زبان خارجی هستند آموزش می دهند. اینجا آموزش زبان انگلیسی بسیار پرطرفدار است به همین دلیل انواع دیکشنری، هم برای استفاده این اتباع غیر ایرانی و هم برای کسانی که به دنبال آموزش زبان هستند، از ملزومات کتابخانه محسوب می شود.
از دیگر کتاب های پرطرفدار این کتابخانه کتاب های مذهبی است که خوشبختانه به وفور یافت می شود. مجموعه کامل نهج البلاغه، کتاب هایی راجع به زندگی امیرالمومنین و امام هادی علیه السلام و قرآن به زبان انگلیسی کتاب هایی هستند که مورد استفاده اتباع غیر ایرانی قرار می گیرد. این زنان همچنین علاقمند به خواندن کتاب های مربوط به دوران دفاع مقدس هستند زیرا آن را روایتی از تاریخ معاصر ایران میدانند. کتاب های حقوق نیز کتاب هایی پرطرفدار محسوب می شوند که به علت اهداء خیرین مجموعه کاملی از آن در قفسه کتابخانه به چشم می خورد. به طور کل کتاب های رمان، تاریخی، داستانی و مذهبی بیشترین خوانندگان را دارند.
در مجموع میتوان این نتیجهگیری را کرد که کتاب از محبوبیت زیادی در میان مددجویان اندرزگاه زنان برخوردار است. برای مثال یکی از مددجویان که سواد خواندن نوشتن نیز نداشته، پس سواد آموزی و آغاز کتابخوانی، چنان به شعر علاقه مند شده است که در حال حاضر به گفته مسئول کتابخانه «شاهنامهخوانی حرفه ای» محسوب می شود.
بخش کوچکی از کتابخانه اندرزگاه زنان به کتابهای کودک اختصاص یافته است. بر اساس قانون، کودکان تا دو سالگی به همراه مادران خود در این اندرزگاه به سر می برند و سپس با توجه به نیازهای کودک برای حضور و رشد در اجتماع، از اندرزگاه خارج می شوند. به همین دلیل کتاب های کودکان زیر دو سال یکی از نیازهای ویژه این اندرزگاه برای مادران زندانی محسوب می شود.
این کتابخانه کوچک مانند کتابخانه های بقیه اندرزگاه ها زیر مجموعه نهاد کتابخانه های عمومی کشور و نیازمند توجه این نهاد است. میز ها و نیمکت های آن نیاز به تعویض دارند و کتابها باید بروزرسانی شوند. از طرف دیگر فقط سه روزنامه به شکل روزانه برای این زندان ارسال می شود و دریافت بقیه روزنامه ها نیازمند تامین بودجه از سوی سازمان زندان هاست.
هرچند اجازه تصویر برداری از کتاب های کتابخانه اندرزگاه زنان به ما داده شد، اما آنچه برای ما مبهم ماند دلایل عدم پاسخگویی مسئولین فرهنگی، تربیتی و سلامت اندرزگاه زنان و عدم تمایل آنان به صحبت و مصاحبه با خبرنگار و ارائه توضیحاتی هرچند کوتاه در مورد نیازهای ویژه مددجوییان این اندرزگاه با محوریت مطالعه بود.
مراقبت از زندانیان و اجرای موثر فرآیند های اصلاحی و تربیتی آنان راهبردی مهم است و پیگیری امور این قشر در معرض آسیب های اجتماعی، یکی از مهم ترین فعالیت های حوزه تامینی و تربیتی زندان ها محسوب می شود.
هدف ما از حضور در این مکان آشنایی با فعالیت های فرهنگی اندرزگاه به عنوان جامعه کوچکی بود که افرادی با نیازهای ویژه در خود جای داده است. هدف ما درک و انتقال درخواست ها و نیازهای بخشی از افراد جامعه بود که به هر دلیل در حال حاضر امکان استفاده از خدمات فرهنگی رایج و معمول در جامعه را ندارند و باید تحت نظر سازمان زندان ها حمایت های فرهنگی را که بخشی از حقوق شهروندی آنان است، دریافت کنند تا بتوانند راه زندگی خود را تغییر دهند، راه جدید را به درستی انتخاب کنند و مشکلات گذشته خود را پشت سر گذارند.
اما متاسفانه با وجود همکاری بسیار خوب سازمان زندان های کشور و مدیران حوزه رسانه این سازمان و اعطای مجوز برای حضور و صحبت با مسئولین اندرزگاه زنان جهت آشنایی با نیازهای ویژه مددجویان و شاید یافتن راهی برای کمک به آنان، مسئولین ندامتگاه زنان با دستور مدیر این زندان حاضر به همکاری مناسب با ما نشدند.
با وجود تلاش برای درک شرایط موجود در فضای این اندرزگاه، سوالات بسیاری برای ما بیپاسخ ماند.
چه اقداماتی برای توانمندسازی زندانیان صورت می گیرد؟ آیا بالابردن فرهنگ مددجویان نیز در این فعالیت ها جایگاهی دارد؟ آیا تجهیز کتابخانه های زندان تاثیری بر توانمند سازی خانواده های زندانی دارد؟ کتاب درمانی در ارائه خدمات سلامت روانی زندانیان و کمک به حل بحران هایی مانند مدیریت خشم، اعتیاد، عذاب وجدان، دلتنگی، افسردگی، حملههای وحشتزدگی، اندوه، شکستهای عاطفی و غیره چقدر کاربرد دارد؟ آیا اصلا مورد استفاده قرار می گیرد؟
با توجه به اینکه در ندامتگاه زنان، مادرانی که از کودکان خود جدا شده اند و بدتر از آن، زنان بارداری که بعد از به دنیا آمدن نوزاد خود از آنان جدا میشوند نیز حضور دارند، آیا مسئولین فرهنگی زندان زنان از آموزش های روانشناختی جهت کمک به این مادران استفاده می کنند؟ در این پروسه آیا از مطالعه و کتاب درمانی نیز استفاده می شود؟ چه کتابهایی معرفی می شود؟ آیا این منابع در کتابخانه وجود دارد؟ اگر وجود ندارد چه کتاب هایی لازم است برای کتابخانه تهیه و تامین شود؟ آیا اصلا کتاب های موجود پاسخگوی میزان سواد زندانیان است؟ آیا خود این مسئولین آموزش های لازم برای برخورد درست با این مادران را دارند یا فقط نقش زندانبان را بازی می کنند؟ نیازهای روانشناختی مادران چگونه میتواند با مطالعه پاسخ داده شود؟
سرگرمی دختران جوانی که به هر دلیل راهشان به این اندرزگاه ها افتاده است چیست؟ آیا مطالعه می تواند بخشی از این سرگرمی باشد؟ آیا منابع موجود کتابخانه کوچک زندان می تواند پاسخگوی نیاز آن ها باشد؟ اگر نه کدام کتاب ها مورد نیاز است؟
آیا تا به حال تحقیقی، مطالعه ای و یا نظر سنجی از زندانیان برای دریافت نیازهای اجتماعی و فرهنگی آنان انجام شده است؟ نتایج این تحقیق نیاز به مطالعه را نیز در بر داشته است؟
و چرا اکثر افراد رابط میان کتابخانه و زنان در بند را اتباع غیر ایرانی تشکیل می دهند؟ آیا هدف خاصی در انتخاب این افراد وجود داشت؟
متاسفانه به هیچ کدام از سوالات ما پاسخ داده نشد با این بهانه که برای زندان زنان حساسیت بیشتری وجود دارد. اما باید گفت: برادر زندانبان! ما هم با توجه به درک همین حساسیت ها به اینجا آمدیم. باید توجه کرد که زندان تنها برای تنبیه مجرمان نیست بلکه در بسیاری از موارد زندان به منزلۀ توانبخشی به افراد نیز هست. بسیاری از افراد درون زندان به جامعه باز خواهند گشت. آموزش در غالب فعالیت های فرهنگی و کتابخوانی به زندانیان کمک میکنند تا خود را برای بازگشت به جامعه آماده کنند و رسانه می تواند صدای گویای کسانی باشد که برای دریافت این آموزش ها نیازمند حمایت سازمان ها، نهاد ها و شخصیت ها هستند. محروم کردن زنان دربند از رساندن صدای درخواست خود به گوش هایی که شنونده نیازهای آنان باشند، حمایت از مددجویان محسوب نمی شود.
برادر زندانبان! ما با توجه به حساسیت های ویژه ای که همه مددجویان دارند تلاش داریم تا نیازهای فرهنگی آنان را با توجه به رسالت خود باز شناسیم تا شاید بتوانیم صدایی باشیم برای گوش هایی شنوا.
اما متاسفانه در جامعه ما جایگاه رسانه برای بسیاری از مدیران سازمان ها جا نیفتاده است و برخورد غیر منطقی و غیر اصولی با خبرنگار به رسمی نا شکستنی تبدیل شده است.
خبرنگار: زهرا شریفی
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.