داخلی
»مطالب کتابداری
»کتابخانه و کتابداری
چگونه اولین شغل خود را بدست آوردم
به گزارش لیزنا، کیم دوریتی بنیانگذار و مدیر عامل یک موسسه مشاوره شغلی و دارای تجربه در حوزههای پژوهش، نگارش، ویراستاری، طراحی فرایند اطلاعاتی، و نشر است.
وی به تدریس و نگارش در موضوعاتی چون کارآفرینی و شغلهای جایگزین برای دانشجویان و متخصصان کتابداری و علم اطلاعات پرداخته است و نویسنده کتاب «بازاندیشی درباره کار اطلاعاتی: راهنمای حرفهای برای کتابداران و دیگر متخصصان اطلاعات» (انتشارات کتابخانههای بدون مرز، ویراست دوم، 2016) و همینطور کتاب «شغلهای کتابداری و علم اطلاعات: مدیریت و ارتقای فعالیتهای حرفهای» است که با ترجمه دکتر عصمت مومنی، علیرضا عبودیت و فاطمه علیزاده، توسط نشر کتابدار در سال 1394 منتشر شده است.
اولین جایگاه شغلی حرفهای شما چه بود؟
من ویراستار و کپی رایتر[2] انتشارات کتابخانههای بدون مرز[3]، ناشر کتابهای مرجع و متون درسی حرفه کتابداری، بودم.
چگونه این شغل را بدست آوردید؟
انتشارات کتابخانههای بدون مرز در جایی قرار داشت که من زندگی میکردم و در حال گذراندن مقطع کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاعرسانی خود بودم (شهر دنور). این شرکت با برنامه تحصیلات تکمیلی تماس گرفته بود تا ببیند آیا آنها میتوانند فردی مناسب با مهارتهای خوب در نوشتن و ویراستاری را که به دنبال شغل اولیه خود است، توصیه کنند. من در موسسه انتشارات دانشگاه دنور به عنوان بخشی از کار درسی كارشناس ارشد كتابداري و اطلاعرساني خود حضور داشتم و برای مدیریت شناخته شده بودم، بنابراین آنها مرا توصیه نمودند.
موفقیتتان در جستجوی شغلی را به چه چیزی نسبت میدهید؟
در آن نقطه از زندگی حرفهایم، موفقیت خود را به سه چیز نسبت میدهم که هر فرصت شغلی که از آن موقع بدست آوردهام، مدیون آن است: 1. برقراری روابط خوب با افراد بسیار تا جای ممکن، 2. دیده شدن برای نوع کاری که میخواهید انجام دهید (مدیران کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاعرسانی میدانستند من چقدر به حوزه چاپ و نشر علاقه دارم)، و 3. تلاش برای اینکه در زمان مناسب در جای مناسب باشید، چیزی که من آن را قرار گرفتن در مسیر فرصتها توصیف میکنم.
شما هرگز نمیدانید چه مهارت، ارتباط و یا همکاری، فرصتهای شغلی را پیش روی شما میگشاید، بنابراین فقط مشغول و در تعامل با دیگران باشید، با مردم صحبت کنید، در کارهای داوطلبانه مشارکت کنید، به دیگران کمک کنید، و هر کاری میتوانید انجام دهید تا در وسط جاده باشید و هر زمان که یک فرصت شغلی از آن گذر کرد، شما را هم با خود ببرد. هر شغل یا پروژهای که من انجام دادهام، نتیجه این نوع رویداد خوشایند بوده است؛ اما تنها زمانی اتفاق میافتد که شما شرایط را برای آن مهیا نموده باشید.
چه توصیهای برای کارجویندگان حرفه کتابداری و اطلاعرسانی دارید؟
اجازه دهید تا همه بدانند شما به دنبال چه نوع شغلی هستید از آنها درخواست مشورت، نصیحت و توصیه کنید، و سپس اقدام کنید. نسبت به حضور پررنگِ آنلاین خود اطمینان حاصل کنید (به ویژه با یک پروفایل عالی در لینکداین)، به طوری که اگر شخصی شما را برای گفتگو با یک کارفرمای احتمالی توصیه نمود، آن کارفرمای بالقوه بتواند بلافاصله شما را مورد بررسی قرار دهد (و جذب شما شود). شرکت داوطلبانه در برخی کارها و یا پروژهها به شما امکان استفاده از مهارتهای اطلاعاتیتان برای خلق ارزش را میدهد.
این نهتنها به گسترش شبکه حرفهای و بیشتر دیده شدن شما کمک میکند، بلکه ابزاری خوب در دست شما در زمان مصاحبه شغلی است.
به جای ارسال رزومه شغلی به صد جا در هر روز، بیشتر بر روی انجام چندین مصاحبه آگاهیدهنده[4] در هر هفته تمرکز کنید (فقط راجع به فرصتهای شغلی از افراد کسب اطلاع کنید و حرفی از استخدام با آنها نزنید!)، کار بر روی پروژههای اطلاعاتی خوب که مورد علاقه شماست، میتواند علاوه بر کمک به دیگران، به فعال ماندن و تعامل حرفهای شما نیز کمک نماید. و اگر یک شغل پارهوقت و یا موقت به شما در برداشتن نخستین گامهای موفقیتآمیز شغلی و نمایش میزان شگفتانگیز بودن شما کمک میکند، حتما به دنبال آن بروید!
من همچنین به کارجویان توصیه میکنم که به مشاغلِ بالقوه از دیدگاه حرفهایِ وسیعتری بنگرند. با هر شغل جدید، شما قادر به ادامهی خلق چیزی میشوید که من آن را «ارزش حرفهای» مینامم که شامل همه آن چیزهایی میشود که شما میدانید (مهارتها و دامنه دانش شما)، همه آن افرادی که میشناسید (جامعه و یا شبکه حرفهای شما)، و همه آن چیزی که افراد راجع به شما میدانند (شهرت و اعتبار حرفهای شما که درواقع همان برند یا نمانام حرفهای شماست).
گاهی اوقات ممکن است شغلی در نگاه اول عالی و تمام عیار نباشد اما زمانیکه به آن جایگاه شغلی از منظر وسیعترِ چرخه حیات حرفهای خود مینگرید، ممکن است درباره آن به مزایای قابل توجهی برسید. من فکر میکنم این مسئله به ویژه در دورانی که افراد ممکن است تغییر شغلهایی داشته باشند (به طور داوطلبانه یا غیر از آن) بیشتر است.
رفتن به یک شغل جدید با دانستن اینکه ممکن است ده سال بیشتر طول نکشد، نیز خوب است، چرا که شما با یک برنامه کاری پیش میروید که بر طبق آن مشخص است قصد به نتیجه رساندن چه اهدافی را با حضورتان در آن شغل دارید، و این موقت بودن برخی مشاغل، تمایل بیشتر آنها به تبدیل شدن به یک شغل مستقل را نشان میدهد.
واقعیت این است که صرف نظر از جایی که ما امروز در آن مشغول به کار هستیم، ما همه خوداشتغالیم و نیاز داریم که به مشاغل از آن منظر بنگریم و چه کسی میتواند مجموعه مهارتهای منطبقتر، بهتر و بینهایت سازگارتر از چیزی که ما داریم را تصور کند.
[1] کیم دوریتی، بنیانگذار و مدیر عامل یک موسسه مشاوره اطلاعاتی است. وی همچنین نویسنده کتاب بازاندیشی درباره کار اطلاعاتی: راهنمای حرفهای برای کتابداران و دیگر متخصصان اطلاعات (انتشارات کتابخانههای بدون مرز، ویراست دوم، 2016) است.
[2] کپی رایتر، نویسنده محتواست که از دانش بازاریابی خوبی نیز برخوردار است و به نگارش متون متقاعدکننده برای جلب رضایت مخاطب به انجام کاری، میپردازد.
[3] Libraries Unlimited
[4] در یک مصاحبه آگاهیدهنده، شما به دنبال کشف سرنخها و اطلاعات مربوط به یک صنعت، مسیر شغلی یا کارفرما با صحبت کردن با افرادی که آنها را میشناسید یا به نوعی معرف حضورتانند، هستید (مارتین، کارول (2015). «مصاحبه آگاهیدهنده». ترجمه فاطمه علیزاده. وبسایت مرجع شغلی علم اطلاعات و دانششناسی، شماره 2. 14 مرداد ۱۳۹۵).
مترجم: فاطمه علیزاده، کارشناس ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه علامه طباطبایی
منبع: https://librarycareerpeople.com/2016/05/03/how-i-got-my-first-job-kim-dority/
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.