کد خبر: 43632
تاریخ انتشار: سه شنبه, 07 ارديبهشت 1400 - 07:59

داخلی

»

برگ سپید

کتابی برای پاچکو

منبع : لیزنا
محبوبه خزایی
کتابی برای پاچکو

معرفی کتاب کودک و نوجوان: مناسب رده سنی «ب»: سال‌های آغاز دبستان (کلاس‌های اول، دوم و سوم)

درباره نویسنده

دیپانجانا پال، نویسنده و روزنامه‌نگار اهل بمبئی، چندین کتاب نوشته است، ولی فقط کتاب کتابی برای پاچکو به فارسی ترجمه‌شده که مهربانو احدی‌فر ،کارشناس مترجمی زبان انگلیسی و عضو انجمن صنفی مترجمان استان تهران، آن را به فارسی برگردانده است.

خلاصه داستان

این کتاب قصه دختری به نام پاچکوست. پاچکو همیشه و در هر شرایطی (در خانه، مدرسه و حتی در رختخواب) کتاب می‌خواند. او اهل بازی‌کردن با دوستانش نیست. وقتی دوستش، پت، دلیل این کار را از او می‌پرسد پاسخ می‌دهد که کتاب‌خواندن خیلی سرگرم‌کننده است، زیرا با خواندن داستان‌ها می‌تواند قدم به دنیاهای جدیدی بگذارد.

یک روز پاچکو دچار یک مشکل شد: دیگر کتابی برای خواندن نداشت، زیرا همه کتاب‌های موجود در کتابخانه را از اول تا آخر و صفحه به صفحه خوانده بود. او نارحت و گریان بود و نمی‌دانست باید چه کار کند. در همین ‌حال، چشمش به قفسه‌های بالایی، که پر از کتاب بودند، افتاد. از دیدن آن‌همه کتاب خیلی خوشحال شد، اما هنوز مشکلی وجود داشت: قدش به آن‌ها نمی‌رسید. به راه‌حل‌های ممکن و ناممکنی مانند استفاده از شال، میز و زرافه فکر کرد.

درنهایت، به فکر کمک از دوستانش، تام و پت، افتاد. بنابراین، آن‌ها را صدا زد. تام و پت روی هم ایستادند تا قد پاچکو به قفسه‌های بالا برسد. دقیقا زمانی که دست پاچکو به کتاب‌ها رسید همه‌چیز خراب شد، زیرا تام و پت روی زمین افتادند و پاچکو از قفسه‌ها آویزان ماند.

در همین لحظه، کتابدار خانم قدبلندی سر رسید و از آن‌ها پرسید که چه اتفاقی افتاده است و ...

نقد و بررسی

این کتاب برای گروه سنی ب نوشته ‌شده و هدفش تشویق کودکان به کتاب‌خواندن است. پاچکو دختری است که همیشه و همه‌جا مشغول کتاب‌خواندن است، اما چرا پاچکو تا این اندازه مسحور کتاب شده است؟

وقتی دوستش، پت، از او می‌خواهد تا بیاید و با هم کارتون ببینند؛ می‌گوید: «کتاب‌خواندن خیلی سرگرم‌کننده‌تر است. نگاه کنید. این دایره و این خط صاف را می‌بینید؟ با کشیدن این و فشار‌دادن آن یک حرف درست می‌شود. این حرف‌ها را کنار هم بگذارید و یک کلمه ساخته می‌شود. کلمه‌ها ممکن است جدی یا خنده‌دار، ناراحت‌کننده و یا مثل یک خورشید درخشان باشند. وقتی کلمه‌ها را کنار هم بگذاری، جمله ساخته می‌شود و جمله‌ها داستان می‌سازند. داستان‌هایی که با خواندن آن‌ها پا به دنیای جدیدی خواهید گذاشت.»

او دریافته که می‌تواند با خواندن داستان‌ها قدم به دنیاهای جدیدی بگذارد. گام نهادن در دنیاهایی که امکان تجربه کردنشان برای همه وجود ندارد و تجربه زندگی‌های دیگر از‌ طریق داستان و قصه یعنی ادراک جهان از منظری متفاوت.

نویسنده می‌خواهد با ساختن الگویی در قالب پاچکو کودکان را به کتاب‌خواندن علاقه‌مند کند و پیشنهادش برای آن‌ها خواندن داستان است. به‌بیانی، ادبیات راهی برای شناخت جهان خود و دیگران است و قصه‌ و داستان به شکل‌گیری جهان‌بینی انسان کمک می‌کند. حال باید پرسید که شناخت جهان و شیوه چگونه دیدن آن چه فایده‌ای دارد، اگر در زندگی عینی و واقعی تأثیر نگذارد و صرفاً راهی برای گریز از قدم نهادن به دنیاهای جدید در واقعیت باشد؟

نقاط ضعف:

«او همه کتاب‌هایش را یکی پس از دیگری و صفحه‌به‌صفحه خوانده است.» (ص8)

«امروز پاچکو به دردسر افتاده است. دیگر کتابی برای خواندن ندارد... همه کتاب‌های کتابخانه را که دستش به آن‌ها می‌رسید از اول تا آخر خوانده است.» (ص11)

«او تمام کتاب‌هایی را که دستش به آن‌ها می‌رسید از کتابخانه برداشته بود و از اول تا آخر خوانده بود.» (ص12)

نویسنده در سه جا تاکید می‌کند که پاچکو همه کتاب‌‌‌‌‌‌‌های کتابخانه را که دستش به آن‌ها می‌رسید از اول تا آخر خوانده است و به‌نوعی این شیوه کتاب خواندن را ترویج می‌دهد. برخلاف نظر نویسنده، من فکر می‌کنم که این روش درست نیست، زیرا عاری از اندیشه است.

به‌بیان رانگاناتان، هر کتابی خواننده‌اش و هر خواننده‌ای کتابش؛ یعنی، همه کتاب‌ها برای همه اشخاص مناسب نیستند و هر شخصی باید بداند که دوست دارد چه چیز بخواند. از ‌سوی دیگر، علاوه بر آگاهی از هنر کتاب‌خوانی لازم است هنر کتاب‌نخوانی را نیز فراگیریم.

دکتر بهاء‌الدین خرمشاهی در مقاله‌ای به نام هنر کتاب‌نخواندن به این موضوع پرداخته‌اند. ایشان معتقدند از یک‌سو، در عصر حاضر با انبوه اطلاعات و کتاب‌ها وقت برای خواندن همة آن‌ها وجود ندارد و از سوی‌دیگر، هر کتابی نیز ارزش خواندن ندارد. بنابراین، باید انتخاب کرد که چه کتابی را خواند و کدام‌یک را نه.

نویسنده به این معتقد است که باید کتاب را از اول تا آخر و صفحه به صفحه خواند اما به نظر من، هیچ ضرورتی برای چنین خوانشی وجود ندارد. نویسنده به مثابه قانون‌گذاری خشن خوانشی عبوس و بی‌لذت را توصیه می‌کند، در‌حالی‌که یکی از اهداف خواندن کتاب لذت بردن است.

نقد دیگری که به کتاب وارد است بی‌توجهی نویسنده به نقش بازی در رشد تفکر خلاق در کودکان است. پاچکو همیشه در‌حال کتاب خواندن است و هیچگاه با دوستانش بازی نمی‌کند. درواقع، او معتاد به کتاب شده است.

نقاط مثبت:

دو نکته مثبت در کتاب عبارت‌اند از:

1- تصاویری که مکمل متن‌اند و به درک کودک کمک می‌کنند.

2- تصویری که از کتابدار ارائه می‌شود. کتابدار مهربان و یاری‌رسان است. وقتی وارد می‌شود و پاچکو را آویزان از قفسه‌ها می‌بینید، نه‌فقط عصبانی نمی‌شود و او را سرزنش و یا بیرون نمی‌کند، بلکه با رفتار محبت‌آمیز و لحنی آرام به او یادآوری می‌کند که هر وقت نیاز به کمک داشت، به او بگوید. علاوه بر این، کتابی نیز پیشنهاد می‌دهد و این به‌معنای آشنایی کتابدار با شغلش و تخصص او در حرفه‌اش است.

سخن آخر:

به نظر ‌من، بهتر بود نویسنده به جای تمرکز روی تعداد کتاب‌هایی که پاچکو می‌خواند به کیفیت خوانش توجه می‌کرد و تا این‌حد، روی صفحه به صفحه خواندن کتاب تاکید نمی‌کرد. از‌ سوی دیگر، پاچکو را چنین تک‌بعدی به تصویر نمی‌کشید و او را ناتوان از بازی با هم‌سن‌و‌سال‌های خود نشان نمی‌داد.

مشخصات کتاب:

پال، دیپانجانا/ کتابی برای پاچکو. ترجمه مهربانو احدی‌فر؛ ویراستار حمزه غفاری. بروجرد: اردوی سوره، 1397.

درباره نویسنده این متن:

محبوبه خزایی. دانشجوی کارشناسی علم اطلاعات و دانش‌شناسی دانشگاه خوارزمی.

من با آگاهی و عشق رشتة تحصیلی‌ام را انتخاب کرده و شیفته این دیرینه‌سال رشته‌ام. در این حوزه، به مرورنویسی و ویراستاری علاقه‌مندم. همچنین، عاشق داشتن یک کتابفروشی سیارم تا بتوانم مانند صمد بهرنگی کتاب‌ها را به دست کودک‌های محروم برسانم.

به هنر علاقه دارم و هنرجوی تذهیب و خوشنویسی‌ام.