داخلی
»تورقی و درنگی و گوشه چمنی
شهناز جاودانی: فضاي کتابخانههای عمومی مجموعهاي از قرارگاهها یا مکانهاي رفتاري است که حدودي روشن و نظمی هنجار دارد و همراه با مسئولیتهاي ردهبندي شده و نظام ارتباطی برنامهریزي شده است. از این هنجارها و مولفهها میتوان متناسب با زمان و نیازهاي کاربران در طراحی و معماري بناها استفاده کرد. سیطره معماري و تأثیرات آن بر کاربران کتابخانهها واقعیتی شبههناپذیراست، اما جایگاه و دامنه نفوذ این تأثیرکمتر در توسعه و معماري کتابخانههاي عمومی دیده شده است. معماري زیبا و خوشایندِ فضاهاي جمعی یکی از راههاي ترغیب مردم برای حضور در این فضاها و تعاملات اجتماعی میباشد که در چارچوبِ عناصر مطلوب تجلی مییابد. به گفته مسعودينژاد (1388) وضعیت معماري نامناسب و بیتوجهی به تسهیلات رفاهی در فضا و ساختمان کتابخانههاي عمومی سبب کماقبالیِ مردم به این مکانها شده است. در مواجهه با فضا و معماری ساختمان کتابخانههای عمومی باید این اصل را بپذیریم که «ظرف» برای «مظروف» است. در واقع «ظرف همان بنا» و «مظروف زندگی انسان» است. آنگاه بهرهمندی و حضور مخاطب (انسان) در فضاها موضوعیت خاصی پیدا میکند که از نظر الکساندر[1] (1390) باید به الگوی زندهای دست یابیم که آن را «زبان فضا[2]» مینامد.
زیان فضا، جوهر و جریانی است که به بنا این امکان را میدهد تا مخاطب درآن احساس حیات نماید. به اعتقاد الکساندر (1390) تفاوت میان بنای خوب یا بد، امری عینی است و این تفاوت همان تفاوت میان سلامت و بیماری و انسجام و آشفتگی است. یک بنای منسجم، زنده و خودبان، انسان را از تضادهای درونیاش رها میسازد و این کیفیت را الکساندر «کیفیت بینام» مینامد. از نظر وی کیفیت بینام «فعالیتها و رویدادهایی است که غالبا و مکرراً در فضا اتفاق میافتد و حاصل همین رویدادها است که هویت آن را شکل میدهد». در واقع آنچه که ما بنا میخوانیم، شکل و کالبدی است که هویتش را از الگوهایی میگیرد که همواره در آن روی میدهد.
ماهیت اجتماعی فضای کتابخانههای عمومی برکسی پوشیده نیست، لذا موضع اجتماعگرایانه این فضاها مستلزم شناخت همان «زبان الگو[3]» است. همانا ویژگیهای محیطی و پاسخگویی فضا و سیمای این مکانها به نیازهای روانی کاربران است که بر مبنای قرارگاه رفتاری[4] برای الگوهای رفتاری[5] سنجیده و ارزیابی میشود (لنگ[6]، 1388). در واقع هر الگو، یکی از اجزا به هم پیوستهی یک بنا است که کلیت آن را شکل میدهد و سازماندهی میکند. در نتیجه الگوها نظامی برای همزیستی به وجود میآورندکه آن را «معماری» مینامند. هر الگو کوچکترین واحد معنیدار در ساختار یک بنا است و هر یک واحدهای بالاتر را تشکیل میدهند و آنگاه سبب ایجاد حسِ مکان میشوند. به عنوان مثال، جای در و پنجرهها، سقف، کف، نور، مبلمان، رنگ، ایستایی و استحکام بنا و سایر اجزا، «الگو» نامیده میشوند (الکساندر، 1389). حال «زبان الگو» در معماری فضای کتابخانههای عمومی، مصداق خاصی پیدا میکند. زیرا ساختارکالبدی این فضاها با مقصود و هدفی خاص، شکل میگیرد و باید بستری برای رویدادهای حیاتبخش شخصی و اجتماعی افراد جامعه خود باشند. برای تقویت این الگو، الکساندر در کتاب «معماری و راز جاودانگی» مینویسد، در فرایند ساختار یک بنا، باید بیاموزیم زیان مشترک و زندهای را برای بیزمانی و جاودانگی فضا ایجادکنیم که به تبع آن تاثیر مثبت و روشنی از یک فضای زنده و غنی در ذهن انسان ایجاد شود.
مسئله قرارگاههای رفتاری در بناهای کتابخانهای زمانی بروز میکند که درست از نظر جنبههای الگوی جاری فعالیتهای کاربران تفکیک نشده باشد. به عنوان مثال، در طراحی فضاهای باز در بناهای کتابخانهای و چگونگی تعاملات اجتماعی، معمولا متاثر از نگرشها و هنجارهای فرهنگی است. بارکر و رایت[7] (1951) قبل از طراحی یک بنا فعالیتهای افراد را در بناهای مشابه مورد مطالعه قرار میدادند. آنان در یک دوره زمانی الگوهای رفتاری افراد را ثبت و مورد مطالعه قرار میدادند، با بررسی الگوهای واقعی و رفتارهای جاری افراد در یک بنا، به غنای بیشتری در طراحی و معماری بناها دست مییافتند.
در کتاب «معماری فضای کتابخانههای عمومی از نظر بهداشت روانی» از نشر کتابدار (1400) بهطور ویژه به مسائل معماری فضای کتابخانههای عمومی پرداخته شده است، مطالعه این اثر از آن جهت خالی از لطف نیست که معماری و طراحی فضاهای کتابخانهای را از منظر دیگر «ظرف» و «مظروف» بررسی کرده است.
از نظر پرین[8] (1970) در طراحی و معماری فضای عمومی به عنوانِ یک محیط اجتماعی چنانچه آن فضا برازنده الگوهای جاری و دلخواه کاربران نباشد، استفاده از آن به حداقل میرسد و رها میشود. به زعم پرین، تصور افراد از ماهیت کالبدی یک فضا براساس تجربههایی که از آن فضا دارند، شکل میگیرد و با استفاده از آن تجربهها، عملکرد فضا تعیین میشود. این زنگ خطری است که تفاوت بین طراحی و الگوهای واقعی رفتار استفادهکنندگان از فضا را مشخص میکند.
دو باتن[9] (1388) نیز در ارتباط با پیوند میان انسان و ساختمانها، درکتاب «معماری شادمانی[10]» مینویسد: «یکی از مهمترین دلایل شادمانی و اندوه ما که معمولاً به آن توجهی نمیشود، محیط اطرافمان است، زیرا ماهیت اجزا و عناصر فضای ساختمانها که ما را محاصره میکنند، هویت ما را به شدت تحت تأثیر قرار میدهند». از نظر دوباتن (همان، ص:۱۶۲). انسان به صورت نیمه هوشیار پویایی خود را در ساختمانها استنباط میکند و تناقضات معماری فضای ساختمانها در شخصیت و احساسات افراد تاثیرگذار بوده و به وضعیتی اشاره میکندکه به لحاظ روانشناسی آن را «سلامت روانی[11]» یا «شادمانی[12]» مینامد.
از سوی دیگر، با توجه به مدل تحلیلی گِهل[13] شهرساز دانمارکی (1987) در خصوص کیفیت فضاهای عمومی و وقوع فعالیتها، چنانچه فضاهای عمومی از کیفیت مطلوبی برخوردار باشند، فعالیتهاي انتخابی (تفریحی) و به دنبال آن فعالیتهاي اجتماعی (بودن در میان مردم) افراد در این فضاها نیز افزایش خواهد یافت.
مدل تحلیلی گهل. وقوع فعالیت بر اساس کیفیت فضا، منبع: زندگی در میان ساختمانها، گهل (1987).
با در نظرگرفتن مشخصههاي ویژه مبتنی بر الگوهاي زیستی، پیرامون فضا و معماري کتابخانههاي عمومی که در کتابِ «معماری فضای کتابخانههای عمومی از نظر بهداشت روانی» به طور مفصل به آنها اشاره شده است، میتوان محور عملکردي این فضاها را از نظر معماري و طراحی، تبدیل به یک فضاي پویا و دوستدار مردم نمود. همچنین، الگوها و معیارهاي ارائه شده در این کتاب میتواند در ایجاد تصویري زیبا و نیکو از کلیت سیماي کتابخانههاي عمومی که وامدار صراحت، معناداري و زیبندگی این فضاهاست، مفید باشد.
مولفههاي موثر و کلیدي معماري فضاي بیرونی و داخلی کتابخانههاي عمومی نه تنها در برنامهریزي، توسعه، تصمیمگیري و سیاستگذاريهاي طراحی و معماري انواع کتابخانهها کاربرد دارد، بلکه در توانمندسازي و افزایش بهرهوري بیشتر از فضاي فیزیکی کتابخانههاي عمومی نیز نقش دارد. برجستهسازی این نوع نگاهها و مولفهها در کتاب معماری فضای کتابخانههای عمومی از منظر روانی میتواند تصویر ذهنی افراد جامعه، مدیران و متخصصان نسبت به این بخش از فضاها را به سمت مفاهیم ارزشمندي نظیرِ هویت، پویایی، سرزندگی و تعلق خاطر سوق دهد و نیز دورنماي کارکرد فضاي فیزیکی این مکانها را متحول سازد و در به سامان شدن عرصه معماري و طراحی کتابخانههاي عمومی مفید و موثر واقع شود.
شهناز، جاودانی. « ابعاد پنهان معماری و طراحی کتابخانههای عمومی». ستون تورقی و درنگی و گوشه چمنی لیزنا: شماره 65 ، 3 اردیبهشت ۱۴۰۱.
-------------------------------------------
[1] Alxsander
[2] The Language of Space
[3] A Pattren of Language
[4] Behavior sitting
[5] Pattern of Behavior
[6] Lang
[7] Barker &wright
[8] Perin
[9] Alain De Botton
[10] The Architecture of happiness
[11] Mental Health
[12] gaiety
[13] Gehl
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.