داخلی
»مقاله های روز
مجلات دانشگاهی، کلاهبرداریهای پرسودی هستندکه ما مصمم هستیم آن را تغییر دهیم
ترجمه مقاله علمی[1]: دکتر جعفر مهراد استاد پیشکسوت دانشگاه شیراز و بنیانگذار موسسه ISC:
مقدمه مترجم: هدف از ترجمه این مقاله برجسته کردن دیدگاه جدید آن در مورد مدل دسترسی آزاد و موضع انتقادی آن نسبت به سیستم پرداخت مبتنی بر اشتراک برای مجلات علمی است. این مدل اغلب بر روی مقالات تحقیقاتی ارایه شده توسط نویسندگان سرمایه گذاری می کند و در نتیجه صنعت نشر انتفاعی سود می برد. از طریق این ترجمه، هدف من این است که ذینفعان مرتبط، مانند شورای تامین منابع علمی، سیاست گذاران در وزارت عتف وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، ویراستاران و نویسندگان را با استدلال ها و بینش های مقاله آشنا کنم. با انجام این کار، امیدوارم بتوانم به گفتمان جاری در مورد دسترسی عادلانه به دانش علمی و آینده انتشارات علمی کمک کنم.
فرض کنید تا به حال یک مقاله دانشگاهی خوانده اید. در این صورت، این احتمال وجود دارد که شما ناخواسته به یک ماشین سودآور عظیم که از کار مجانی پژوهشگران سو استفاده می کند و سرمایه های عمومی را از بین می برد، ادای احترام می کنید.
درآمد سالانه « پنج ناشر بزرگ» تجاری یعنی الزویر، وایلی، تیلور اند فرانسیس، اشپرینگر، نیچر و Sage، هر کدام یک میلیارد دلار است و برخی از آنها حاشیه سود خیره کننده ای دارند که نزدیک به ۴٠ درصد است و حتی از گوگل نیز پیشی می گیرد. در همین حال، دانشگاهیان تقریبا تمام کارهای اساسی برای تولید این مقالات را رایگان انجام می دهند: ما پژوهش می کنیم، مقاله ها را می نویسیم، کیفیت آن ها را بررسی و مجلات را ویرایش می کنیم.
این ناشران نه تنها برای کار ما پولی نمی دهند، بلکه دسترسی به همین مجلات را به همان دانشگاه ها و موسساتی می فروشند که در وهله اول کار تحقیق و تحریریه را تامین مالی می کنند. دانشگاه ها نیاز به دسترسی به مجلات دارند، زیرا در این مجلات بیشترین پژوهش های پیشرفته منتشر می شود. اما هزینه اشتراک این مجلات به قدری گران شده است که برخی از دانشگاه ها برای تامین هزینههای آن دست و پنجه نرم می کنند. در نتیجه، بسیاری از پژوهشگران (به غیر از عموم مردم) به خاطر هزینه های اشتراک بالا قادر به دسترسی به اطلاعات مورد نظر خود نیستند. اگر دانشگاه یا کتابخانه شما مشترک مجلات اصلی نیست، دانلود یک مقاله با هزینه های دسترسی مثلاً در مورد فلسفه یا سیاست می تواند بین ٣٠ تا ۴٠ پوند هزینه داشته باشد.
فشار تجاری بر انتشارات دانشگاهی به طور قابل توجهی بر فرهنگ فکری و علمی ما آسیب می زند. در دو سال گذشته، به عنوان ویراستار نشریه: Philosophy & Public Affairs, یکی از مجلات برجسته در فلسفه سیاسی، کار کردم. این نشریه در سال ١٩٧٢ تاسیس شده و تحقیقات فیلسوفان مشهوری مانند جان رالز، جودیت جارویس تامسون و پیتر سینگر را منتشر کرده است. بسیاری از تاثیرگذارترین ایده ها در حوزه ما، در مورد موضوعاتی از سقط جنین و دموکراسی گرفته تا قحطی و استعمار، در صفحات این نشریه بازتاب داشته است. اما، اوایل امسال، من و سردبیر همکار و هیات تحریریه تصمیم گرفتیم که به اندازه کافی کار علمی کرده این و به طور دسته جمعی استعفا دادیم.
ما از این روند انتشار دانشگاهی خسته شده بودیم و تصمیم گرفتیم چیز متفاوتی را تجربه کنیم. ما می خواستیم مجله ای را راه اندازی کنیم که واقعاً دسترسی آزاد باشد و اطمینان حاصل شود که همه می توانند مقالات ما را بخوانند. این مجله توسط: Open Library of Humanities
یک ناشر غیر انتفاعی که توسط کنسرسیومی از کتابخانه ها و سایر موسسات تامین مالی می شود، منتشر خواهد شد. وقتی انتشارات دانشگاهی به صورت غیر انتفاعی فعالیت کنند، کار به خوبی پیش می رود. این ناشران خدمات واقعی ارایه می دهند و معمولا محصول نهایی را با قیمت مناسب به جامعه خود می فروشد. پس چرا تعداد آن ها بیشتر نیست؟
برای پاسخ به این سوال، باید به چند دهه قبل برگردیم، زمانی که ناشران شروع به خرید مجلات از انتشارات دانشگاهی کردند. آن ها با سو استفاده از موقعیت انحصاری خود، قیمت ها را به شدت افزایش دادند. امروزه اشتراک کتابخانه برای یک مجله در علوم انسانی یا اجتماعی معمولا بیش از ١٠٠٠ پوند در سال هزینه دارد. بدتر از آن، ناشران اغلب مجلات را با هم «بسته بندی» می کنند و کتابخانه ها را مجبور می سازند تا مجلاتی را که نمی خواهند بخرند تا به مجلاتی که می خواهند دسترسی داشته باشند. بین سالهای ٢٠١٠ و ٢٠١٩، دانشگاه های بریتانیا بیش از یک میلیارد پوند به عنوان اشتراک مجلات و سایر هزینه های انتشار پرداخت کرده اند. بیش از ٩٠ درصد این هزینه ها به پنج ناشر بزرگ تجاری تعلق گرفته است. (یونیورسیتی کالج لندن و دانشگاه منچستر هر کدام بیش از ۴ میلیون پوند هزینه کرده است.) شایان ذکر است که دانشگاه ها این بودجه تحقیقاتی را تامین کردند، حقوق دانشگاهیان تولید کننده آن را پرداخت نمودند و سپس مجبور شدند میلیون ها پوند به ناشران تجاری پرداخت کنند تا به محصول نهایی دسترسی داشته باشند.
حتی شگفت انگیزتر این واقعیت است که این ناشران اغلب امتیاز انتشار در مجلات خود را از نویسندگان می گیرند. در سال های اخیر، ناشران بزرگ شروع به ارائه مقالاتی به اصطلاح «دسترسی باز» کرده اند که خواندن آن ها رایگان است. در ظاهر، این ممکن است خوشایند به نظر برسد، اما ناشران انتفاعی تنها با دریافت هزینه از نویسندگان، اغلب هزاران پوند، برای انتشار مقالات خود دسترسی آزاد را برای خوانندگان فراهم می آورند. چه کسی این هزینه های قابل توجه نویسنده را پرداخت میکند؟ بار دیگر دانشگاه ها تنها در سال ٢٠٢٢، در بریتانیا ١١٢ میلیون پوند به پنج ناشر بزرگ پرداخت کردند تا انتشار دسترسی آزاد را برای نویسندگان خود تضمین کنند.
این روند تاثیر موذیانه ای بر تولید دانش دارد. ناشران تجاری تشویق می شوند تا هرچه بیشتر مقالات و مجلات را منتشر کنند، زیرا هر مقاله سود بیشتری بهمراه دارد. این امر منجر به افزایش مجلات ناخواسته ای شده است که تحقیقات جعلی را منتشر می کنند و فشار بر مجلات اصیل علمی را برای تضعیف کنترل کیفیت آن ها دو چندان کرده است.
یک جایگزین آشکار وجود دارد: دانشگاه ها، کتابخانه ها و موسسات تامین مالی می توانند دست واسطه ها را قطع کنند و مستقیما به مجلات خود با هزینه ای بسیار کمتر کمک کنند. این رویکرد، فشار های تجاری را از روند ویرایش حذف، یکپارچگی ویراستاری را حفظ و نتایج تحقیقات علمی را برای همه قابل دسترس می کند. اصطلاح دسترسی آزاد «الماس» است، به این معنی است که ناشران نه از نویسندگان، نه از سردبیران و نه از خوانندگان هزینه ای دریافت نمیکنند (مجله جدید ما به این ترتیب عمل می کند). سال ها است که کتابداران به این امر اصرار دارند. پس چرا دانشگاهیان تا کنون به مجلات الماس کوچ نکرده اند؟
دلیل این امر آن است که چنین مجلاتی به منابع مالی جایگزین نیاز دارند، و حتی اگر چنین بودجه ای وجود داشته باشد، دانشگاهیان همچنان با یک مشکل بزرگ اقدام جمعی رو برو هستند: ما یک ترتیب جدید می خواهیم، اما هر یک از ما، به طور جداگانه به شدت انگیزه داریم که به وضعیت موجود ادامه دهیم. پیشرفت شغلی به شدت به انتشار در مجلاتی با نام و اعتبار ثابت بستگی دارد و این مجلات اغلب در اختیار ناشران تجاری هستند. بسیاری از دانشگاهیان، به ویژه پژوهشگرانی که در مراحل اولیه کار خود تلاش می کنند تا شغلی طولانی مدت در یک بازار کار بسیار دشوار را تضمین کنند، نمی توانند به تنهایی فرصتی برای یافتن مجلات جدید و آزمایش نشده داشته باشند.
به همین دلیل است که به عنوان سردبیران یکی از مجلات پیشرو حوزه خود، برای کمک به ایجاد حرکت جمعی به سوی یک ترتیب بهتر احساس مسئولیت بیشتری می کنیم: مدل انتشاراتی که دیگر مقادیر هنگفتی از منابع عمومی را برای تامین سود شرکت های خصوصی هدر نمی دهد و استقلال سردبیری را با دسترسی رایگان به تحقیقات علمی، تضمین میکند. این فقط یک مشکل آکادمیک نیست. یک انقلاب در چشم انداز نشر همچنین می تواند به توقف موج اطلاعات نادرست و تبلیغات در حوزه عمومی کمک کند. چنین جایگزینی در دسترس است، اما رسیدن به آن هدف دشوار است. ما می خواهیم آن را تغییر دهیم.
[1] .Abizadeh, Arash, Academic journals are a lucrative cam - and we're determined to change that. The Guardian, July 2024.
ای کاش دنیای علم، آلوده به مسائل مالی نمی شد ...
درسته زیربنای هر کاری مسائل مالی هست، ولی وقتی مسائل مالی اونقدر برجسته می شه که اصل کار و مفهومش، لا به لای اون گم می شه، همه ارزش ها از بین می ره.
بیچاره پژوهشگر علاقه مند و پرتلاشی که به جای تمرکز روی پژوهشش، باید به فکر تامین مالی انتشار مقاله اش باشه.