داخلی
»اخبار کتاب
شازده کوچولو دایرهالمعارف تجربه زیستی است
به گزارش لیزنا بر اساس اعلام روابط عمومی فرهنگ سرای اندیشه، پانزدهمین نشست اندیشه و قلم فرهنگسرای اندیشه، یکشنبه شانزدهم مهرماه همزمان با روز جهانی ادبیات کودک، به اندیشه نکاری رمان «شازده کوچولو» اثر نویسنده فرانسوی، آنتوان دو سنت اگزوپری با حضور امیرعلی نجومیان نويسنده، نظريهپرداز و مترجم اختصاص داشت.
نجومیان در ابتدای این نشست با اشاره به ساختار داستان شازده کوچولو گفت: این کتاب به نوعی «اتوبیوگرافی» یا خود نوشت است. آنتوان دو سنتاگزوپری خلبان بود و در نهایت هم در یکی همین سقوطها از دنیا رفت. در جایی از کتاب «زمین انسانها» نقل میکند که: من در بیابان بی آب و علفی مانده بودم و تصویر ذهنی از یک روباه بر من آشکار شد. انگار که فقط یک روباه نبود و میخواست چیزی به من بگوید.
وی ادامه داد: «گل سرخ» معشوق شازده کوچولو، عنوانی بود که اگزوپری برای همسرش «کانسوئلو» به کار میبرد. کانسوئلو بعد از مرگ آنتوان کتابی را به نام «خاطرات گل سرخ» از تجربه زندگی با اگزوپری منتشر کرد.
این منتقد با اشاره به عنصر «مهاجرت» در این کتاب گفت: اگزوپری این کتاب را به عنوان یک فرانسوی در آمریکا نوشت، در حالی که خودش برای جذب کمک به مردمش که درگیر جنگ جهانی دوم بودند مهاجرت کرده بود. در این کتاب هم خلبان و هم شازده کوچولو از وطن خود دورند.
وی افزود: البته این مهاجرت به یک مفهوم اگزیستانس به کار رفته و تداعی گر مهاجرت انسان از کودکی به بزرگسالی است. قرار است با خواندن شازده کوچولو ما نیز تلاشی کنیم تا به اصل و ریشه خود، کودکی برگردیم.
امیرعلی نجومیان در ادامه درباره نگاه روایتشناسی و نشانهشناسی به این کتاب گفت: «شازده کوچولو» از ساختار تقابلهای دوگانه پیروی میکند و اولین تقابل پیش از شروع داستان و در تقدیمنامه صورت میگیرد. او کتاب را به «لئون ورث» تقدیم کرده و از بچهها عذرخواهی میکند که این کتاب را میخواهد به یک آدم بزرگ تقدیم کند، اما برای این تقدیم دلایل جالبی میآورد. او مینویسد «این بزرگتر همه چیز را میتواند بفهمد، حتی کتابهایی را که برای بچهها نوشته شده»
وی افزود: این دقیقا عکس قراردادهای امروزی ماست. ما اصرار داریم تا بچهها زودتر بزرگ شوند تا عاقل شوند در حالی که اگزوپری عقیده دیگری دارد او در این کتاب بارها میگوید که «آدم بزرگها» نمیفهمند و بچهها خسته میشوند از بس که باید به آنها توضیح بدهند.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: دلیل سومی که اگزوپری برای این تقدیم دارد هم جالب توجه است. این دلیل تمِ پسا استعماری دارد و در آن درباره جنگ صحبت میکند: «او در فرانسه زندگی میکند و آنجا گرسنگی و تشنگی میکشد و سخت محتاج دلجویی است»
نجومیان ادامه داد: اما دلیل پایانی او گذری به اندیشه «رمانتیسیسم» دارد زیرا آنها عقیده داشتند که «انسان کامل» در کودکی است: «اگر همه این دلایل کافی نیست میخواهم این کتاب را تقدیم به بچهای کنم که این آدم بزرگ روزی بوده. چون همه آدم بزرگها یک روز بچه بودند، گرچه کمتر کسی آن را به یاد میآورد. پس من هم اهدا نامه را اصلاح میکنم: به ائون ورث زمانی که پسر بچه بود»
وی با اشاره به فراداستان بودن این کتاب گفت: ما در روند نوشتن کتاب با نویسنده همراه میشویم. حتی از مخاطب نظرخواهی هم میکند به گونهای که ما در واقع با دو روند روایت در کتاب مواجه میشویم، یک روند واقعگرایانه و یک روند پریانی. نویسنده در جایی میگوید «مینویسم تا فراموش نکنم» و مقصود او از آنچه نمیخواهد فراموش کند، شازده کوچولو یا در واقع کودکی خودش است.
این منتقد ادبی در بخش دیگر صحبتهای خود گفت: شازده کوچولو یک دایرهالمعارف تجربه زیست انسانی است. در آن درباره کودکی، تنهایی، فقدان، عشق، سفر، مهاجرت، خانه، مرگ، فلسفه، علم، قدرت، جنگ و حتی سیاست سخن به میان میآید. : بیان این همه مفاهیم اصلی زندگی در این کتاب صد صفحهای یک معجزه است.
وی افزود: او با بیان تقایل بین کودکی و بزرگسالی به نوعی به تقابل دو دیدگاه فلسفی نیز میپردازد. نقابل «عصر روشنگری» و «فلسفه رمانتیک». فیلسوفان عصر روشنگری اعتقاد داشتند که تنها علم مهم و لازم است و انسان باید خیال بافیهایش را «مهار» کند در حالی که فیلسوفان رمانتیک میگویند دنیا را نمیتوان با چشم سر دید و برای شناخت آن باید چشم دل را نیز گشود.
نجومیان اضافه کرد: او به بهترین شکل این تقابل را تصویر سازی میکند. جایی که شازده کوچولو با «جغرافیدان» ملاقات میکند. از او میپرسد: تو خودت این کوهها و دریاها که درباره آن مینویسی را دیدهای. میگوید: نه، کسان دیگری آن را میبینند و برای من تعریف میکنند. شازده کوچولو از او میپرسد: درباره گلها هم مینویسی و جغرافیدان میگوید: نه، گلها زودگذرند، چرا باید درباره آنها نوشت، کوهها خوبند، همیشگی.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره به فصل درخشان دیدار با «روباه» گفت: یکی از مهمترین حرفهای این کتاب درباره «عشق» است. که عشق یک «امر عام» را به «امری خاص» تبدیل میکند. جایی که روباه میگه تو یک پسر بچهای مثل هزاران پسر بچه دیگر و من یک روباهم مثل هزاران روباه دیگر اما اگر تو من را اهلی کنی، هم من و هم تو برای هم یگانه میشویم.
وی در پایان سخنان خود گفت: در نهایت شازده کوچولو کتابی است درباره مسئولیت داشتن دربرابر عشق، در برابر وطن و در برابر خود. در روز بزرگی به نام «روز جهانی ادبیات کودک» امیدوارم همه ما با نگاه دیگری به کودکی خود بنگریم و بخشی از این کودکی را به یاد بیاوریم. این بخش عزیزترین بخش وجود ماست که نباید آن را از یاد ببریم.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.