داخلی
»مطالب کتابداری
»کتابخانه های عمومی
نشست نقد و بررسی ترجمه بهاءالدین خرمشاهی
به گزارش لیزنا، بر اساس اعلام روابط عمومی کتابخانه حسینیه ارشاد، در نشست نقد و بررسی ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، مسعود انصاری، مترجم و نویسنده نیز به عنوان کارشناس و منتقد حضور داشت.
در ابتدا مسعود انصاری درباره جایگاه و شخصیت بهاءالدین خرمشاهی صحبت کرده و گفت: اکنون حدود 23 سال از زایش ترجمۀ استاد خرمشاهی میگذرد. وقتی ما امروز و در اینجا نشستهایم و درباره این ترجمه و ارزش و مقام و والایی آن سخن میگوییم نشاندهنده حضور پیوسته این ترجمه در عرصه فرهنگ ما است. آثاری که در آنها نیازسنجی و مخاطب سنجی شده است و نحوۀ ارتباط با مخاطب دیده شده در تاریخ میمانند. امروز ما ترجمه های فراوانی داریم اما برخی متون هستند که پایههای استوار خودشان را دارند و خودبنیاد هستند که ترجمه استاد از این دست است. ما سالها از ترجمههای تحتاللفظی که ارتباط خوبی با مخاطب فارسی زبان برقرار نمیکردند رنج میبردیم. ترجمه حاضر نقطه عطفی در زمینه پایان دادن به اینگونه ترجمههای نارسا محسوب میشود.
انصاری اداه داد: استاد خرمشاهی از قرآنشناسان، حافظپژوهان و مترجمان نامی کشورمان است که آثاری مثل ترجمه کتاب«علم و دین» نوشتۀ ایان باربور، کتاب «قرآن پژوهی» در دو جلد، کتاب مشهور دوجلدی «حافظ نامه»، «ترجمه قرآن کریم»، «فرار از فلسفه»، مجموعه مقالات متعدد و غیره را در کارنامه نویسندگی و پژوهشگری خود دارند. زبان و قلم استاد خرمشاهی در این ترجمه بسیار گویا، شیوا، سلیس، ادیبانه و روشن است و این ترجمه برای ما ایرانیان و پارسیزبانان که زبان فارسی و ترجمه فارسی دریچه ارتباط ما با مفاهیم والا و آسمانی قرآن کریم است، بسیار اهمیت دارد و یکی از بهترین ترجمههای قرآن کریم در روزگار ما به شمار میرود.
بهاءالدین خرمشاهی در سخنان خود گفت: از برکت این کتاب وحیانی است که امروزه بعد از 1400 سال یک میلیارد و هفتصد میلیون نفر مسلمان در جهان از فرق ومذاهب گوناگون وجود دارد. این آمار مال 3 سال پیش است. مذاهب چهارگانه و تشیع که قدمتش به صدر اسلام می رسد.
ایشان ضمن تشکر و سپاس از برگزاری این نشست و تجلیل از علاقمندی مخاطبان و صحبتهای آقای انصاری، خاطراتی از دوران کودکی و نوجوانی خود بازگفت.
بهاءالدین خرمشاهی متولد 1324 هستند. وقتی 15 ساله بود پدرش حاج میرزا ابوالقاسم خرمشاهی 60 ساله بوده و دروس و معارف اسلامی را تا سطح و خارج نزد حکیم ملاعلی همدانی، پدر دکتر حسین معصومی همدانی تلمذ کرده و فراگرفته است.
خرمشاهی دروس حوزوی را مثل«شرح منظومه» و «جواهر» را نزد پدر میخواند و به کتاب «سفینة البحار» شیخ عباس قمی عشق میورزید که در چهارجلد به چاپ رسیده و کتاب سال هم شده است.
وی گفت: کتاب «بحارالانوار» هم قصدش آوردن تمام احادیث متواتر نبوده و هر چه حدیث بوده را گردآوری کرده و این وظیفه علما و حوزههای علمیه است که اینها را منقح کنند.
او با بیان اینکه علامه مجلسی به شرط جامعیت این 200 هزار حدیث را جمع کرده است نه به شرط صحّت گفت: در دایرةالمعارف تشیع، حرف «ب» مدخل «بحار الانوار» را بنده نوشتم.
به گفته او پدر خرمشاهی 40 سال پیش در 1355 فوت کردند. پدرش، کتابخانه کوچکی با حدود 400-300 کتاب داشت که پر از تفاسیر قرآن بود. استاد از کودکی و نوجوانی با متون عربی چاپ سنگی، و قرائت و دورخوانی و ختم قرآن انس و الفت داشت و از کودکی عاشق قرآن شد. او همچنین به فوتبال و سینما هم علاقه داشته است.
سپس استاد خرمشاهی به ابداع و پیشنهاد کلمه «وحیانی» اشاره کرد و خاطرۀ در میان گذاشتن این واژه با استاد صلاحالصاوی در انجمن فلسفه و استقبال و به وجد آمدن او را تعریف کرد.
استاد از همان دوران نوجوانی ترجمههای موجود قرآن را کافی نمیدانست چرا که دستور زبان فارسی در آنها رعایت نمیشده، معنا را نمیرسانده و نارسا بودهاند. استاد معتقد است ترجمۀ قرآن کریم کار سترگ و عظیمی است که از هر کسی ساخته نیست و برای این کار نیاز به مترجمان حرفهای و کارکشته است که در انتهای عمر کاری و حرفهای خود و پس از سالها ممارست و تمرین متون مختلف سرانجام به سراغ ترجمه قرآن کریم بروند و این کار قطعاً از مترجمان ناآزموده و مبتدی، و خامان ره نرفته به هیچ روی ساخته نیست. مترجم باید به زبان مبدأ و مقصد تسلط داشته و با منابع ادبی، تاریخی و تفسیری انس و پیوند داشته باشد.
در ادامه جلسه سؤالی درباره ترجمۀ منظوم قرآن کریم و تجربههایی که در این زمینه تاکنون صورت گفته پرسیده شد. وی در پاسخ گفت: من با ترجمه منظوم و برگرداندن به شعر مخالف هستم. خود ترجمه معمولی و به نثر به اندازه کافی دشواری و سختی دارد حالا چه کاری است که ما بیاییم گره بر گره بیفزاییم و قرآن را به شعر ترجمه کنیم؟ بله سعدی یا مولوی گاهی در یک مصرع یا بیت آیهای از قرآن را ترجمه کردهاند. خود بنده هم در بعضی جاها و نوشتهها و مقالات این کار را انجام دادهام ولی درباره ترجمه کل قرآن نظر بنده منفی است و نشدنی است.
سپس بهاءالدین خرمشاهی قدری درباره ترجمههای قدیم و معاصر قرآن کریم توضیح داد و از ترجمه مرحوم قمشه ای نام برد. خرمشاهی بیش از 100 صفحه نقد درباره آن نوشته است و ضمن تجلیل از تلاش ایشان و آرزوی مغفرت و آمرزش برای این مترجم گفت که در ترجمه مرحوم قمشهای خیلی جاها ملِک با ملـَک اشتباه گرفته شده است. ترجمه و به ویژه ترجمه قرآن باید حداقل یک اثر دورادور از متن اصلی را نشان بدهد و آن فصاحت و بلاغت قرآن را به نوعی منعکس کند. مترجم هم باید حرفهای باشد تا بتواند بوی نحو را کلمات بگیرد و بفهمد.
ایشان از آقای مسعود انصاری، ویراستار اول و دکتر مرتضی کریمینیا ویراستار دوم ترجمهشان از قرآن کریم هم تشکر و قدردانی کرد و پیشنهاد داد که دوستان و حاضران ترجمۀ تفسیر «کشاف زمخشری» توسط انصاری را حتماً ببینند و بخوانند. استاد خرمشاهی در پایان گفت: من افتخار میکنم که پس از ترجمه بنده، 70 نقد بر آن نوشته شد. خدا را شکر میکنم که با این توجّه و اقبال رو به رو شد و از هر گونه نقد و بررسی و پیشنهاد در چاپهای بعدی استقبال میکنم.
در پایان جلسه بهاءالدین خرمشاهی و مسعود انصاری به سؤالات حاضران پاسخ گفتند.
شایان ذکر است این جلسه در روز 2 بهمن برگزار شد.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.