داخلی
»اخبار کتاب
درآمدی بر تحلیل انتقادی گفتمان روایی
به گزارش خبرنگار لیزنا، این کتاب در 224 صفحه در قطع رقعی و جلد شومیز در سال 1395 با قیمت 17 هزارتومان در انتشارات نی به چاپ رسید.
الهه عینبخش ویراستاری این کتاب را بر عهده داشته است و طراح جلد کتاب درآمدی بر تحلیل انتقادی گفتمان روایی، پرویز بیانی است.
در صفحه اول کتاب نوشته شده است: کتاب حاضر برونداد پژوهشی است که در چارچوب طرح موظف نگارندهاش در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به انجام رسیده است.
این کتاب با جملاتی از رولان بارت، فیلسوف و بدون مقدمهای از نویسنده چنین آغاز میشود: «آنچه در روایت اتفاق میافتد دقیقا هیچ است: آنچه رخ میهد صرفا زبان است، ماجرای زبان مراسم بیوقفه ظهورش (...) . در مورد ریشههای روایت به ندرت چیزی بیش از ریشههای زبان میدانیم.»
نویسنده در ابتدای کتاب نوشته است: «هدف از پژوهش حاضر پیشنهاد چارچوبی است برای شناسایی و بررسی گفتمان روایی (از جمله رمان، داستان کوتاه، لطیفه، قصه عامیانه، حکایت منظوم و مانند اینهاست) در زبان فارسی. منظور از گفتمان روایی هم بازنمود زنجیرهای از رویدادهای واقعی یا خیالی است که بر محوری از زمان چیده شدهاند و در حوزه روایتشناسی مجموعا داستان خوانده میشوند. چنین بازنمودی در هر صورت – خواه کلامی باشد یا غیرکلامی، مانند فیلم سینمایی، عکس خبری، آگهی بازرگانی، داستان مصور، نمایش بیکلام و جز اینها – ساختار فکر و فرهنگی جامعه را پی میریزد. بنابراین شاید بتوان معرفی مبانی و مفاهیم لازم برای تحلیل گفتمان روایی را در خود طرحی دانست که قرار است با تحلیل پاره روایتهایی از زبان فارسی اجرا شود.»
صافیپیرلوجه در بخشی از متن کتاب بیان کرده است: «داستان در زبان فارسی یعنی شرح ماجرای غیرواقعی. تاکیدی که گاه در سینما و ادبیات بر تصادفی بودن هر گونه شباهت احتمالی میان شخصیتها و اشخاص حقیقی گذاشته میشود، دگرگفتی است از همین تعریف. (...) با این همه میان داستانوارگی روایتهای ادبی و واقعنمایی روایتهای تاریخی نمیتوان مرز چندان قاطعی کشید.»
در متن کتاب نوشته شده است: «بررسی پیوند پیچیده میان لفظ و معنا را با نگاهی گذرا به گونه بسیار سادهای از رمزگان غیرکلامی آغاز میکنم؛ رمزگانی به نام «چراغ راهنمایی» از فرط سادگی شاید در نگاه نخستین چندان دلالتمند هم به نظر نرسد. چه رسد به چیزی شایسته نام پرشوکت «رمزگان». چراغ راهنمایی با همه سادگیاش رمزگانی بسیار راهگشا است.»
مهمترین هدف در فصل دوم این کتاب، بازشناسی مفهوم «ادبیت» بیان شده است. «از راه باریکنگری در روابط میان سازههای چندپاره روایت و سنجش ارزش ادبی آنها بر سه میزان مدلولگریزی، خوانشپذیری و شگفتانگیزی سازههایشان. یعنی به جای رویاپردازی درباره کشف معنای یگانه و بیچون از پس فلان اثر مستطاب داستانی با حتا بجای کوششی کمهوده برای تجویز بهترین خوانش ممکن از بهمان اثر سترگ ادبی، به چند و چون دراینباره میپردازیم که اصولا تعبیرپذیری یا همان دلالتمندی پردامنه متون روایی – چه مستطاب باشند چه نامستطاب- از کجا مایه میگیرد و به کجا میانجامد، اگر به جایی بینجامد. این باریکنگری در ساختار درونمتنی یکی چند پاره روایت فارسی، سرانجام به دریافتی از سازوکار نشانههای زبانی راه میبرد که در جایگاه خود نیازمند بازنگری در شیوههای دیرآشنای نقد ادبی است.»
فصل سوم کتاب به ساختارشناسی روایت در سطح داستان پرداخته است. در قسمتی از متن کتاب چنین نوشته شده است: «منظور از روایتمندی میزان بهرهگیری از مفاهیمی مانند داستان و کنشگر و کانون ادراک و سطوح هستیشناختی در راه دستانپردازی است. سنجش میزان روایتمندی به سهم خود، نیازمند تشخیص تنشخیزترین و پرتقابلترین روابط نهفته در ساختار روایت است. لازمه تشخیص چنین روابطی نیز توجه به حقیقت غالبا مغفول است چون بنیان متن روایی خواهناخواه – همچون ساختار دیگر انواع متن- بر پسزمینه بسیار عمیقی از دلالتهای پنهان نهاده شده است. (...) دستگاه نشانهپرداز روایت اگرچه با محدود کردن دامنه نوستان روایتمندی در ساختاری بسته انگار مضمون هر متن روایی را از پیش تعیین میکند، ولی این ساختار بسته در واقع همانقدر میتواند تعیین کننده خوانش متن باشد که ساختار استعاره و مجاز.»
ساختارشناسی روایت در سطح گفتمان، موضوع فصل چهارم است. در قسمتی از متن این فصل بیان شده است:«(...) با معرفی سازههای گفتمان روایی و تشریح ساختار آن در چند نمونه داستان فارسی، به پاسخجویی برای این مساله برمیآییم که کاربرد ترفندهای داستانپردازی تا چه اندازه داستان را دستخوش گفتمان میکند. در آغاز این راه با شیوههای زمانبندی (گاهشماری رویدادها در گفتمان) آشنا میشویم. سپس روشهای کارگزاری (فراگویی یا اجرای روایت) را میشناسیم، پس از آن به بررسی شگردهای کانونیسازی (بازنمایی رویدادها از دیدگاهی خاص) و گفتوگوپردازی (واداشتن شخصیتها با کنش کلامی) میپردازیم و سرانجام، ساز و کار داستانسرایی (همجوشی آنچه از نظر شخصیت میگذرد و آنچه به زبان روای میآید) را برخواهیم رسید.»
فصل آخر این کتاب با جملهای از رولان بارت آغاز میشود: «خوانش یعنی جستن معنا وجستن معنا یعنی نامیدن معنا، اما معنا تا نامی به خود میگیرد، سراغ نامهای دیگر میرود. آنها را فرامیخواند، در آنها میآمیزد و به همراهشان نام تازهای را میجوید.»
نویسنده، در فصل آخر به مطالعه نقش روایت در کارکردهای فرهنگی، تاریخی و اجتماعی زبان میچردازد: «از آنجا که معتقدیم مطالعه چنین نقشی، گذشته از بررسی شرایط روایتگونگی و مناسبات ساختاری میان گفتمان و داستان، نیازمند شناخت جایگاه روایت در شبکهای از روابط بافتی است، در فصل حاضر علت دلالتمندی متن روایی را فراتر از میدان متنیت، در دلالتهای بینامتنیاش ترسیم کنیم.»
در توضیحات پشت جلد کتاب نوشته شده است: «بنابر ساختارگرایی سوسوری، دستگاه زبان پس از افتراق نشانههای کلامی و چینش بعضی از آنها در پی یکدیگر، مدلولهای معینی را در پارهای از متن گرد میآورد و از وحدت مضمونیِ آن در شرایط ناپایدار بافتی محافظت میکند. بسیاری از منتقدان عرصهی ادبیات نیز به پیروی از بوطیقای ساختارگرا، نقد ادبی را با سخنکاوی اثر در راه کشف آن به مقصود آفرینندهاش برابر گرفتهاند. در اینجا اما بهجای کوششی بیفرجام برای وصول به فلان مدلول در بهمان اثر سترگ ادبی، به چندوچون در این باره میپردازیم که اساساً دلالتمندی پردامنهی متن از کجا(ها) مایه میگیرد و چرا نمیتوان فزایندگی خوانش را به روالهای مکانیکیِ سخنکاوی فرو کاست و هدف از نقد ادبی را نیل به مضمونی بیبدیل انگاشت.»
حسین صافیپیرلوجه، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی، گروه زبانشناسی نظری، متولد سال 1355 است. او دکتری خود را در رشته زبانشناسی همگانی از دانشگاه تهران در سال 1388 گرفت. از کتابهای تالیفی او میتوان به «داستان از این قرار بود» که توسط رخداد نو در سال 1388 منتشر شد و از ترجمههایش به «از فلسفه به زبان شناسی» انتشارات گام نو، «نقبهایی به جهان داستان» انتشارات گام نو و «عناصر بنیادین در نظریههای روایت. تهران» انتشارات نی اشاره کرد.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.