داخلی
»برگ سپید
درباره نویسنده
شهيندخت بهزادي نويسنده خوشذوق معاصر كه در كارنامهاش آثاري چون " آداب معاشرت براي همه" "هزارپايي با يك پاي چوبي" و " نان، جنگ و كلارك گيبل" ديده ميشود.
كتاب نان، جنگ و كلارك گيبل در سال 1388 توسط انتشارات مرواريد به چاپ رسيد. اين كتاب روايتيست از ايران عليالخصوص تهران، سالهاي هزار و سيصد و بيست به بعد كه از فصلهاي كوتاه و به شكل خاطرههايي از دوران كودكي راوي حكايت دارد. در هر فصل حوادث تاريخي ايران آن زمان همراه با زندگي روزمره مردمان آن دوران و شخص راوي كه دختريست از منتصبان ايل قاجار، به تصوير كشيده شدهاست.
شهيندخت بهزادي در نهايت سادگي و شيوايي داستان زندگي خانوادهاي را در تهران قديم روايت ميكند. تهران شهريور سال هزار و سيصد و بيست آغاز ماجرا، خيابان لاله زار و خانوادهاي كه در انتظار تولد فرزند چهارم هستند. پدر وكيل دعاوي و مادر خانهدار و از نوادگان شاهان قاجار است. با شروع ناآراميها در تهران، خانواده بهناچار تصميم به ترك خانه گرفته و در ده افجه نزد يكي از اقوام پدري ميهمان ميشوند. در اين سفر خاله ثميله كه علاقه وافري به هنرپيشه امريكايي "كلارك گيبل" دارد نيز با آنان همراه است. ثميله دختري متجدد و جزو اولين زنان هنجارشكن عصر خود است و البته همراه ديگري كه پاي ثابت خاطرات راوي ماجراست "ننه" است. ننه مهربان و باوفا زني است اهل روستاي "جوين" در سبزوار كه سالها به خدمت خانواده آنها درآمده و لهجه جويني زيبايش در سراسر كتاب ديده ميشود.
- اينجه آدم چيزا مبنه كه دود از كلش هوا مره. اونجه -تو مملكت جوين- بيچره زنا كجا متنن ازاي كارا بكنن. آخر زمونه رفته.
نقد کتاب
در اين كتاب با نگاهي زنانه به مسائل آن دوران پرداخته شده؛ پيامدهاي جنگ چون قحطي و امراض گوناگون، قطع عضو يكي از بستگان نزديك در شهر رضائيه و ماجراي انتقال او به تهران، شهر تسخيرشده و آسيبديده توسط قواي اجنبي و همه و همه با نگاهي زيبا وليكن نه چندان تلخ بازگو شده، در تمام اين لحظات و گفتگوها نكتهاي براي شاد شدن خواننده وجود دارد.
شهيندخت بهزادي با نثري روان و جذاب از شاديها و غمهاي آن دوران از نگاه دختري خردسال ميگويد، مانند افكار دختري خردسال از مرگ و مراسم آن و ازدواج خاله ثميله. خواننده گام به گام با راوي پيش ميرود در حاليكه خط اصلي داستان به هیچ وجه خستهكننده نيست.
دنياي كودكانه راوي با تصوراتش بسيار آشنا براي عموم خوانندگان است. اگر چه كتاب "نان، جنگ و كلارك گيبل" به دنبال دادن شعارهاي فلسفي و آرمانگرايي نيست وليكن نميتوان منكر وجود روح زندگي در سطرسطر كتاب بود، احساسي خودماني كه شما را تا پايان داستان و تا انتهاي كتاب با خود ميبرد.
قسمتی از کتاب
شهریور سال یکهزار و سیصد و بیست، در زمان حمله روس و انگلیس به ایران، مادرم باز حامله بود و همه به خصوص پدرم، امید داشتند که این یکی دیگر پسر بشود. مادرم سه دختر پشت سرهم زاییده بود و من سومی بودم. همه میگفتند مادرم دخترزاست و آرزو میکردند کاش یکی از ما پسر میشد. انگار سه دختر پشت سرهم زاییدن، مصیبت خجالتآوری بود. در آن سال، گرچه گرانی و ناامنی مردم را نگران کرده بود، ولی مثل همه جای دنیا آن که وضع مالی بهتری داشت، صدمه کمتری هم میدید. خانواده ما گرسنگی نکشید چون پدرم وکیل دعاوی سرشناسی بود و وضع مالی خوبی داشت. به جز این، از دهی که پدرم مالک آن بود، برایمان با شتر، آذوقه و نان و روغن و مرغ و خروس و... میآوردند.
خاله جون فرحالسلطنه تصمیم گرفت برای رفع تنهایی و افسردگی شازده یکی دو شب در هفته یک مجلس مهمانی ترتیب بدهد. گرچه روزها خانواده ظفرالسلطنه به دیدن شازده میرفتند ولی با دبدبه و کبکبهای که آنها داشتند نمیتوانستند برای شازده سرگرمی تازهای باشند. شاهزاده ظفرالسلطنه پدر شازده هم فقط یکبار به دیدن پسرش آمده بود. چون بیشتر از آن چه تصور شود افاده داشت.
مشخصات اثر:
بهزادی، شهیندخت. نان، جنگ و کلارک گیبل/ تهران: انتشارات مرواريد، ۱۳۸۸. (264ص)
درباره نویسنده این متن:
سمیه رباطی، ۳6 ساله، ساكن تهران، لیسانس كتابداری و اطلاعرسانی، كارشناسی ارشد مدیریت منابعانسانی و كارشناسی ارشد مدیریت اطلاعات از دانشگاه شهید بهشتی. مسئول كتابخانه بیمارستان میلاد هستم، تفریح و سرگرمی من در تابستان پیادهروی و مسافرت و در زمستان ورزشهای زمستانی است.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.