داخلی
»مطالب کتابداری
»سخن هفته
لیزنا، سید ابراهیم عمرانی، سردبیر: همکاریهای علمی به نظر امری مهمتر از تعداد مطلق مقالههای منتشر شده باشد. چرا که این همکاریها نشان از وجود زیرساختهای لازم برای پژوهش در یک کشور دارند و محققان حوزه علم سنجی نشان می دهند که بدون وجود زیرساختهای پژوهشی این همکاریها و ارتباطها امکان پذیر نیست و اگر مواردی وجود داشته باشد، جسته-گریخته و شاید اتفاقی و شاید هم خریداری شده باشد!! ؛ و استدلال می کنند اگر ساختارهای پژوهشی وجود نداشته باشد و بودجه سالانه پژوهش کشور رشد متناسب نداشته باشد گسترش و مداومت این همکاریها امکان پذیر نیست.
همین امروز که به لیزنا نگاه می کردم، در صفحعه اول چندین خبر منتشر شده دیدم که دو خبر از مرکز علم سنجی دانشگاه شیراز و دو خبر دیگر از پایگاه استنادی جهان اسلام گزارش شده بود. در اخبار لیزنا، از موقعیت ایران در جهان و اینکه رتبه ما یکی بالاتر رفته و یکی پائینتر آمده و اینکه تا اینجا در سال 2016 وضعمان این است و اگرهمه اطلاعات تا پایان 2015 کامل شود و به InCite برسد مسلما رتبه ما به جایی می رسد که می توانیم کمی تا قسمتی بیشتر به محققان کشورمان افتخار کنیم و در خبر اخیر نشان می دهند که مقاله های ایرانیان در وب آو ساینس به چارک اول که مقاله های با ضریب تاثیر بالا هستند رسیده است. اینجا نه تنها گلایه ای از این اخبار نیست که شخصا تشکر خودم را از موسسات مرتبط که این قبیل اخبار را تهیه و منتشر می کنند ابراز می کنم، ولی انتظار بیش از این را نیز دارم. لیزنا مجله ای خبری است و انتظار نداریم محققان بلند پایه حوزه علم سنجی کشور مقاله هایشان را به لیزنا بفرستند و لیزنا جای انتشار چنان مقاله هایی هم نیست و به درستی منعکس کننده اخبار این حوزه است ولی در مجله های علمی هم که میگردیم، تحلیل ژئو پلتیکی از علم سنجی در مورد موقعیت ایران نمی بینیم یا بسیار کم و تنها اشاراتی در این موارد در برخی مقاله ها دیده بودم و بس. البته اسلایدهایی که ناشران با خودشان برای نمایش به ایران می آورند را از بعد تبلیغاتی دیدهام که همواره سعی کرده ایم آن را نفی کنیم چون "انّم الاعمال بالنیات". اینها بیشتر می خواهند ما را در برابر ترکیه و اخیرا عربستان بگذارند که ببینید شتاب اینها را و بجنبید و مجلات ما را بخرید، و ادعا دارند رشد اینها از این جهت است که مجلات ما را با دسترسیهای وسیع می خرند، حال آنکه مطالبی که در ادامه می خوانید به شما خواهد گفت که علیرغم تحریم، ما رشد خودمان را داشته ایم و در سال 2015 و در وب آو ساینس ( و نه فقط اسکوپوس) از ترکیه هم عبور کردیم.
یکی از مسایلی که همواره برایم سوال بوده، این مساله است که اساتید برجستهای که در این سالها بطور تخصصی به این نوع علم سنجی میپردازند و اخبار رشد را تولید میکنند، که کارشان در جای خود جای تشکر دارد، چرا همواره در یک شیوه و سبک و روش دارند به جایگاه علمی ایران می پردازند و فقط جستجوهای Web of Science و Scopus را منتشر می کنند. این کار را نفی نمیکنم، ولی فکر میکنم کافی نیست و باید وارد تحلیل شویم. باید تحلیلهای دقیقی از این آمارها در رابطه با صنعت داشته باشیم. صنعتی که فداکارانه از سر راه کاروانهای حمل طلا و دلار کنار رفته تا صنعت قاچاق و واردات میوه و لوازم آرایش و پفک نمکی و عروسک رونق داشته باشد. باید تحلیلهای ما کاروان را به مسیر بازگرداند و صنعت را به مدد تحقیق بارور کند و بازسازی نماید.
و نکته ای در پاسخ به دوستان خودم که بارها و در رابطه با لیزنا پرسیده اند که این آمارها که در وب آو ساینس و اسکوپوس هست و هر وقت بخواهید با زدن یک کلید همه آن را می بینید، چه لزومی دارد که این آمارها به عنوان خبر منتشر شوند؟ از سویی می پذیرم که با اینکه هر یک از این آمارها را بخواهم به سرعت در اسکوپوس پیدا می کنم ولی وقتی در تیترهای مجلات ایرانی چه خبری و چه علمی پژوهشی می بینم، توجهم جلب می شود و سریع نگاهی می کنم و رد می شوم.
امروز هم بنده درست به همین دلیل مقاله ای را معرفی می کنم که می توانستم فقط نشانی آن را بنویسم و بگویم این مقاله را بخوانید که تحلیل خوبی است، ولی آن را به زبان شیرین فارسی در دو یا سه صفحه معرفی میکنم. با توجه به اینکه هم به لحاظ محتوا، هم روش پژوهش و هم تعریف مساله مقاله خوبی است، گفتم شاید برای عزیزان معرفی آن خالی از لطف نباشد.
و اما نکته مهمی که در خبرهای منتشره شیرازیهای بزرگوار می بینم تزریق خوش بینی و حرکت دادن جامعه به سوی نوعی احساس اعتماد به نفس به بدنه پژوهشی، سیاستمداران و حتی عامه مردم است و گاهی دور افتادن از واقعیتها. استادان بنده که اخبار این حوزه را بصورت هفتگی انتشار میدهند، خود احساس نمیکنند که مرا دچار خوش بینی مفرط میکنند؟ و من با حس غرور ملی احساس میکنم در مسابقه ای جهانی رتبه 15 را اشغال کرده ام و شب با خوشحالی سرم را میگذارم زمین و می خوابم و بعد ناگهان می بینم با و جود رتبه پانزدهم جهانی از کشوری با رتبه چهل و ششم در یک مسابقه شکست می خورم، کشوری که انتظار ندارم چنین موقعیتی داشته باشد و آنجا حس شکست خیلی عمیقتری سراغم می آید. این مساله وقتی جدی ترمی شود که مسئولین سیاسی اقتصادی کشور، صرفا بر اساس این آمارها تصمیم گیری کنند. الحمدلله که چنین نیست و برنامه ریزان ما مانند آقای دکتر محمود احمدی نژاد چنان مسلط برنامهریزی بلند مدت طراحی میکنند که تا سالها پس از رفتنشان هم نمی توانید خلاءهایی را که ایشان و دار و دسته های وابسته به وجود آورده اند جبران کنید.
مقاله ای را که موضوع سخن هفته امروز کرده ام از پژوهشگر برجسته و مولف با سابقه و پرکار حوزه علم سنجی ، هنک موئد است که معرف حضور دوستان هست. این مقاله ایران را با تاکید بر همکاریهای علمی و در میان کشورهایی که در رقابتهای سیاسی منطقه بسیار فعال هستند بررسی میکند و جایگاه آن را نشان می دهد. هدف من از این معرفی، این پیشنهاد است که عزیزان علاقه مند به این حوزه، علاوه بر این قبیل اخبار و آمار که به مطبوعات و به مسئولان میرسانند، با نگاه به نمونه زیر که در نوع و روش تحقیق خیلی خوب است (ولی در تحلیل ممکن است مشکلاتی هم داشته باشد) بررسیها و تحلیلهایی را تولید کنند که ایران موقعیت واقعی خودش را ببیند و بشناسد و وضعیت رقبای منطقهای خود را رصد کند تا در این سالهای اقتصاد مقاومتی سرمایه های کشور به سمتی سوق داده شود که مردم بزرگوار و شریف ایران نیاز دارند.
هنک موئد در حال حاضر پژوهشگر و استاد دانشگاه ساپینزا در رم در کشور ایتالیا است. موئد در سال 1981 و با مرکز مطالعات علم و تکنولوژی دانشگاه لایدن در کشور هلند کارش را آغاز کرد و Times Higher Education World University Rankings,در سال 2004 و در زمان حضور موئد و همکارانش در دانشگاه لایدن و در همان موسسه پایه گذاری شد که از بهترین نمونه های این رتبه بندیها در جهان است. موئد در میان سوابق پژوهشی و دانشگاهیاش در هلند و سایر کشورها، سابقه مشاور عالی علمی شرکت الزویر را از اواخر 2009 به مدت 5 سال و اندی بر عهده داشت و در همین دوره اسکوپوس با توسعه کمی و کیفی کار خودش را جدی تر کرد و توانست به مرور خود را در برابر وب آو ساینس به عنوان یک نظام استنادی موثر مطرح کند. آثار هنک موئد همه با کیفیت هستند و تحلیلهای خوبی دارند که می تواند الگوی کارهای همکاران ایرانی و حتی دانشجویانی که مایلند مقاله هایشان در مجلات با کیفیت منتشر شود، باشد.
مقاله موئد در مجله پرکیفیت ساینتومتریکس شماره 108 سال 2016 با عنوان: "سبقت علمی ایران و ضرورت همکاریهای علمی کشورهای حوزه خلیج فارس با کشورهای آسیای جنوب شرقی[i]" با معرفی مقاله دوبروین و موئد که در نیچر و در سال 1991 (24 سال پیش) منتشر شده، آغاز میشود و اشاره میکند که نویسنده و همکارش در آن مقاله (و درست مدت کوتاهی بعد از حمله امریکا به عراق به بهانه واهی کشف سلاحهای کشتار جمعی که هر گز یافت نشد و تنها چیزی که برای ملت مظلوم عراق توانستند بیابند هرج و مرج و کشتار و داعش و ... بود) نوشته و به تحلیل وضعیت توسعه و همکاریهای علمی 8 کشور حوزه خلیج فارس و همسایگان نزدیک آنها با یکدیگر و با سایر کشورها پرداخته است. هشت کشور ایران، عراق، کویت، عربستان سعودی، قطر، بحرین، امارات متحده عربی و عمان و چهار کشور خاورمیانهای همسایه این کشورها یعنی اردن، لبنان، سوریه، و یمن در دهه 1980 از بعد توسعه و روابط علمی در چه جایگاهی قرار داشته و این توسعه را با تغییرات در روابط بینالملل در طی همان سالها در جهان مقایسه کردهاند. فرض این تحقیق و بر اساس نظر فریم و کارپنتر(1979) این است که روابط جغرافیایی، سیاسی، اجتماعی و تاریخی بر روابط علمی بینالمللی تاثیر مستقیم دارد.
آقای موئد در این مقاله در واقع دارد همان کشورها را و در بازه زمانی 35 ساله از 1980 تا 2015 مجددا بررسی میکند و بار دیگر نتایج خود را با وضعیت سیاسی اجتماعی اقتصادی منطقه مقایسه مینماید. موئد این مقایسه را با کمک مقالهای کاملا سیاسی از ریچارد هاس انجام می دهد و در جهت تطبیق نتایج خود با نظرات و پیش بینیهای ریچارد هاس مقاله را به پایان می برد.
ریچارد هاس دیپلمات نئو محافظه کار و دست راستی امریکایی در سال 2006 میلادی در مقاله " عصر پنجم خاورمیانه “Middle East fifth era” چهار پیشبینی ارائه میکند: 1) ایالات متحده کماکان و هرچه بیشتر نفوذ خود در منطقه را ادامه میدهد ولی از نفوذ آن کاسته خواهد شد. 2) ایالات متحده بطور روزافزون با سیاستهای خارجی سایر دول خارج از منطقه بر سر نفوذ دچار چالش می شود. 3) ایران یکی از دو قدرت اصلی منطقه خواهد بود. 4) تنش بین شیعیان و اهل سنت در خاورمیانه رشد خواهد کرد. با توجه به ریاست جناب هاس بر شورای روابط خارجی امریکا که موسسهای خصوصی و به نوعی باشگاهی با عضویت سیاستمداران قدیمی و جدید آمریکا است بیشتر تحلیل ایشان را برنامهریزی برای ایجاد و رشد تنش میبینم تا پیشبینی. چرا که سالیان سال شاید 1300 سال ملتهای مختلف منطقه در کنار هم به مسالمت زیسته اند و تنها اختلافی که وجود نداشته اختلافات بین شیعیان و اهل سنت بوده و سیاستهای نفتی غربیها این مشکلات را جهت منافع خود و فروش بیشتر سلاح آفریده اند.
البته وظیفه من در اینجا بحث و تحلیل سیاسی نیست که در این کار هیچ صلاحیتی ندارم و بیشتر احساس تنفر خودم را از اتفاقات منطقه به عنوان یک ایرانی بیان میکنم تا تحلیل، کار من در اینجا تاکید بر تحلیلی بودن اثر موئد در حوزه علم سنجی است و بس. موئد برای تعریف کار خود همین پیش بینی سیاسی را گرفته و با نتایج حاصل از تحقیق خود مقایسه کرده که خواهید خواند و خواهید دید.
موئد اظهار میکند که مقایسه کلی یک کشور با کل کشورها می تواند باعث دلسردی کشورها شود و شاید هم از سوی دیگر برخی را دچار توهم توسعه یافتگی علمی کند که آن هم خطرش کمتر از دلسردی نیست. نویسنده مدلی برای توسعه علمی ارائه می کند که شامل چهار مرحله میشود 1) پیش از توسعه، 2) سازندگی، 3) تثبیت و گسترش، و 4) بینالمللی شدن. مشخصه مرحله پیش از توسعه فعالیتهای پژوهشی کم بدون داشتن خط مشی مشخص و روشن و نداشتن ساختارهای بنیادی برای پژوهش است. مشخصه دوران سازندگی همکاری با کشورهای توسعه یافته علمی شروع شده و پژوهش در کشور ساختار پیدا می کند؛ و پژوهشگران ملی به شبکه های علمی بین المللی وارد میشوند. در مرحله تثبیت و گسترش کشور زیرساختهای لازم خود را برای تحقیق گسترش می دهد؛ و بودجه های لازم برای تحقیقات افزایش پیدا می کند. و در چهارمین مرحله یعنی بینالمللی شدن، موسسات پژوهشی داخل کشور به عنوان شریکهای تمام عیار موسسات بینالمللی پژوهشی و موسسات ملی سایر کشورها کار میکنند و بطور روزافزون در همکاریهای بینالمللی پیش می روند. برای این مرحله نیاز به شاخصهای استنادی است و باید از اینجا به بعد میزان مشارکت و همکاریهای بینالمللی و میزان استناد به آثار پژوهشگران بیش از تعداد مقالههای منتشره مورد مداقه قرار گیرند.
وی در ادامه در اولین تصویر خود نموداری از رشد تدریجی تولید علمی 12 کشور منطقه میدهد. که در آن ایران در سالهای مختلف همه 11 کشور دیگر مورد ارزیابی را طی 35 سال یکی پس از دیگری پشت سرگذاشته، که آخرین این کشورها ترکیه است که در 6 ماهه نخست سال 2015 جایگاه خود در منطقه از نظر تعداد مطلق مقالههای تولید شده در وب آو ساینس را به ایران واگذار کرده است. با این همه نویسنده توجه شما را به این جلب می کند که روند و سرعت رشد قطر و امارات بیشتر از میزان رشد ایران بوده و کویت بعد از تهاجم عراق هرگز از صدمات آن کمر راست نکرده است. و با همین نمودارها نشان میدهد که عراق از سال 2005 حرکت خوبی را آغاز کرده است. ایران و عربستان بیشترین تعداد مطلق مقالههای منتشر شده را به ترتیب با 29000 و 13000 دارند و اشاره دقیق نویسنده به اینکه همه آمار ایران متعلق به دوره ای است که ایران همه گونه در تحریم بوده است.
موئد در این تحقیق به زمینههای موضوعی تحقیقات هم اشاره میکند. او می نویسد امریکا و بریتانیا و اغلب کشورهای غربی بیشترین تعداد مقالههایشان در حوزه های پزشکی20% تحقیقات، و مهندسی، بیوشیمی، ژنتیک و بیولوژی مولکولی هر یک 10% از کل تحقیقات را در بر میگیرد، حال آنکه در بین 12 کشور خلیج فارس این درصدها متفاوت و در رشتههای بالا کمتر و در فیزیک و شیمی بیشتر هستند (البته توضیحات مقاله مفصل تر و با جزئیات دقیقتر است).
موئد با تکیه بر استنادها و همکاریهای بینالمللی به عنوان نشانه توسعه و نزدیک شدن به بینالمللی شدن، مقاله خود را ادامه می دهد و نشان میدهد که در آمار همکاریهای بینالمللی عربستان و قطر و امارات وضعیتی به مراتب بهتر از ایران دارند، تا جائیکه در مقایسه ایران و عربستان نشان می دهد که عربستان 80% از مقاله هایش با همکاری بینالمللی نوشته شده حال آنکه ایران 20% از مقاله هایش با مشارکت پژوهشگران و موسسات پژوهشی بیرون از ایران انجام میشود. نکته ای که در مقاله با دقت به آن توجه شده این است که این نحوه مشارکت که قطر و امارات و حتی عربستان دارد با زیرساختهای پژوهش این کشورها هماهنگ نیست و با اشاره به مقاله گرینگاس (2014) به خوبی نشان می دهدکه علت این که در مقالههای پر استناد آمار عربستان خیلی بالا است این است که احتمالا مشارکت مالی در پروژه پژوهشی ایجاد میکند و نویسنده مقاله پر استناد، یکی از موسسات عربستان را به عنوان وابستگی سازمانی درجه دوم خودش ثبت کرده است و این در حالیست که محقق وابستگی سازمانی واقعیش دانشگاهی مانند هاروارد و آم آی تی است و از چشم محققانی مانند گرینگاس و موئد دور نمیماند که آمار عربستان و به ویژه قطر و امارات بیشتر آمار وابستگی این کشورها به محققان خارجی است و در همین نتیجه گیری ایران را در پایان مرحله تثبیت و گسترش و در آغاز مرحله بینالمللی شدن ارزیابی میکند و عربستان و قطر و امارات را در مرحله سازندگی زیرساختهای پژوهش.
در ادامه این نتایج را با پیشبینیهای هاس مقایسه میکند و می نویسد این پیشبینی هاس که ایران کشور پیشرو علمی در منطقه است درست بوده ولی در همین حال توجه خواننده را به پائین بودن میزان استناد ایران جلب میکند. در این آمار تنها رژیم اشغالگر قدس است که با آمار 1.13 استناد به ازای هر مقاله در بالاترین رتبه قرار می گیرد و 12 کشور منطقه در بهترین حالت با 6/0% استناد به ازای هر مقاله در رتبه های پائینتر قرار دارند. با اینکه ایران در حوزه های کیفی دستاورد نسبی هم داشته ولی آهسته و پیوسته دارد خود را از کمیت به کیفیت نزدیک میکند، با اینهمه هنوز کار کیفی سنگینی بر عهده محققان ایرانی است که باید میزان استنادهای خود را با تکیه بر کیفیت بالاتر ببرد، و دانشگاههای بزرگ و پیشرو ایران هستند که باید این جهش از کمیت به کیفیت را مدیریت کنند که نشانه های عزم را در دانشگاههای بزرگ و پیشرو به وضوح می توان ملاحظه کرد و امیدوارم که آئین نامه جدید ارتقاء نیز به پشتیبانی ازکیفیت در برابر کمیت برخیزد و این بار به جد پژوهش کشور را به خدمت توسعه اقتصادی اجتماعی فرهنگی کشور در آورد و از عوام گرایی علمی فاصله بگیرد.
موئد در بخش دیگری از مقاله به ارتباط بین کشورهای منطقه با یکدیگر و با بیرون از منطقه می پردازد. ابتدا به ارتباط علمی درون منطقه ای اشاره میکنم. نویسنده بر اساس روشهای دقیق آماری و برپایه میزان مشارکت و استناد سه دایره ترسیم می کند که چنانکه در زیر می بینید در دایره سمت چپ کشورهای عراق، لبنان، سوریه، یمن و بحرین قرار دارند در دایره بالا کشورهای اردن کویت و امارات متحده عربی ، و در دایره بزرگ پائین کشورهای ایران، عربستان قطر و عمان قرار دارند و در اینجا اشاره می کند که بر خلاف پیش بینی ریچارد هاس که کشورهای شیعه نشین را با کشورهایی که جمعیتشان را مسلمانان اهل سنت تشکیل می دهند، در تقابل نشان می دهد، این کشورها بیشترین همکاری را با یکدیگر داشته اند و این تصویر برای من بسیار عجیب و باورنکردنی و نا مفهوم بود و با پیشنهاد دکتر حمید جمالی گرامی در وب آو ساینس جستجو کردم و به چشم خود دیدم که ایران در کشورهای منطقه مورد بررسی بیشترین همکاری را در 2015 اول با عربستان بعد با قطر بعد با عمان داشته است و بعد با عراق و غیره. بنا براین نتیجه موئد نشان از همکاری کشورهای شیعه و سنی بر خلاف پیش بینی ریچارد هاس میدهد. (البته در جبهه های سیاسی و نظامی اصرار ریچارد هاس و شورای روابط خارجی امریکا بر پیش بینی خودشان و درگیری مفروض بین شیعیان و اهل سنت است و با ایجاد داعش و ایجاد اختلافهای دست ساز، تلاش میکنند برنامهای را که منافع آنها را بیشتر تامین میکند و سلاح بیشتری فروخته میشود را به پیش ببرند) .
آخرین بخش مقاله موئد ارتباط بین کشورهای منطقه با بیرون از منطقه است. وی به سراغ مفروضات اولیه خود مبنی بر تاثیر مسایل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی بر توسعه علمی کشورها میرود. در این بخش، مقاله به همکاریهای علمی جدید در منطقه با چین، مالزی، روسیه، پاکستان، هند، کره جنوبی و استرالیا و مقایسه آن با همکاریهای بین این کشورها با امریکا، انگلستان، کانادا، آلمان، فرانسه، ایتالیا و اسپانیا و نیز با کشورهایی مانند مصر می پردازد.
تصویر چهارم مقاله (تصویر بالا) خلاصه فشرده این همکاریها در دو مقطع 1995 و 2015 را نشان می دهد. در سمت راست تصویر (نمودار 2015) میبینیم که در کنار شروع همکاریهای علمی با کشورهایی در آسیا هنوز همکار اول همه کشورهای منطقه از جمله ایران و عربستان ایالات متحده امریکا و انگلستان و کانادا هستند. و در مقایسه با مقاله ریچارد هاس می نویسد، همانطور که هاس گفته بود در یک دهه آینده کماکان امریکا بزرگترین شریک سیاسی و اقتصادی منطقه است ولی از قدرت و نفوذ آن در منطقه به نفع سایر کشورهای بیرون از منطقه کاسته خواهد شد، و این مطلب در توسعه علمی نیز مصداق پیدا کرده و نشان می دهد که درصد همکاری امریکا با اینکه هنوز خیلی زیاد است ولی به نسبت 1995 و نسبت سایرکشورها خیلی کمتر شده است. وی با همین استدلال و با تکیه بر قراردادهای تجاری اقتصادی بالا بین کشورهای منطقه و چین و کره جنوبی و هند، پیشبینی میکند که همکاریهای علمی منطقه باز هم بصورت روز افزون به سمت آسیا خواهد چرخید و با تکیه بر اخبار اقتصادی حول و حوش ایران به قرارداد 600 میلیارد دلاری دهساله بین ایران و چین اشاره میکند و بر اساس تغییر شکل مشارکت ایران و بسیاری کشورهای منطقه پیشبینی می کند که از این پس و تحت تاثیر مسایل اقتصادی- سیاسی، همکاریهای علمی ایران و چین در سالهای پیش رو گسترش خواهد یافت و به بیشترین میزان خواهد رسید.
باید مقاله را خواند و باید تلاش کرد بر آینده و در جهت منافع کشور تاثیر گذارد.
عمرانی، سید ابراهیم. « سبقت علمی ایران و ضرورت همکاریهای علمی ....» سخن هفته لیزنا، شماره ۲۹3. 14 تیر ۱۳۹۵.
[i] . . Moed, Henk .Iran’s Scientific dominance and the emergence of south – east Asian countries as scientific collaborators in the Persian Gulf region. Scientometrics (2016) 108: PP.305-314.
http://link.springer.com/article/10.1007/s11192-016-1946-x
متن کامل این مقاله را چطوری گیر بیاوریم. از مجله های ساینس دایرکت است؟
بسیار عالی بود.