داخلی
»مطالب کتابداری
»گفتگو
عکس گرفتم تا شخصیت افراد ماندگار شود
مجموعه کتاب سه جلدی آثار نقاشی و عکاسی فخرالدین فخرالدینی توسط خود وی منتشر شده است. دو جلد از این کتاب ها شامل پرتره هایی می شود که او در طی 60 سال زندگی حرفه ای خود از هنرمندان، نویسندگان، فرهیختگان و سایر چهره های شناخته شده ثبت کرده است؛ جلد سوم نیز شامل نقاشی هایی است که او از سن 11 سالگی به تصویر کشیده است.
فخرالدینی در ابتدای سخنان خود با بیان اینکه بیش از 60 سال سابقه عکاسی دارد در توضیح دلایل علاقه خود به عکاسی و شروع به این کار گفت: پدر من هم عکاس بود و هم شاعر.او از دوستان صمیمی شهریار هم بود. اولین عکس خود را در 17 سالگی و با دوربین آلمانی پدرم گرفتم و بدین گونه عکاسی من شروع شد. مجلاتی مانند «ویزدون»، «آنوئل» و «فتوگرافی» در آن زمان به ایران می آمد. تحت تاثیر عکاسانی که عکس های آنان در این مجلات منتشر می شد به پرتره علاقه پیدا کردم. چند سال در آمریکا در «آرت آکادمی سانفرانسیسکو» دوره های سیستم های مرتبط با عکاسی را گذراندم. سپس با عکاس معروف آلمانی آشنا و دوست شدم. مدت یک سال و نیم با هم کار کردیم و در نهایت دوربین خود را به من کادو داد. در تمام این سال ها من عکس های خود را با این دوربین گرفته ام.
او با بیان اینکه نقاشی کمک بسیاری به عکاسی من کرده است بر نقش تجربه کاری در عکاسی تاکید کرد و گفت: عکاسی 30 درصد مسئله ای و 70 درصد عملی است. من 60 سال بر روی تکنیک عکاسی کار کرده ام و هنوز هم کار می کنم.
فخرالدینی ادامه داد: به دلیل اینکه پایه های عکاسی بر روی آنالوگ قرار دارد، در تمام طول این مدت فقط با دوربین آنالوگ عکاسی کرده ام. عکاسی دیجیتال به دلیل سهل بودن عکاس را تنبل بار می آورد؛ ولی آنالوگ مانند ساختمانی است که بر روی پایه های محکم قرار دارد. تجربه ای که یک آنالوگ کار دارد با عکاس دیجیتال بسیار متفاوت است.
وی در مورد تفاوت میان عکس در این دو روش گفت: اساسا پیدایش عکاسی با آنالوگ بوده است. در عکس آنالوگ احساس بسیار بیشتر است. شخصیت افراد در این نوع عکس بهتر لمس می شود.
او «یوسف کارش» از دوستان قدیمی خود و همچنین «اشتایخن»، «جردن هالسمان» و «آرنولد نیومن» را از پیشگامان رشته عکاسی و از عکاسانی برشمرد که بر روی وی تاثیرگذار بوده اند.
فخر الدینی میزان دخالت روانشناسی در عکاسی را تا حدود 30 درصد بیان کرد در توضیح هدف خود از عکاسی گفت: سیستمی که من کار می کنم شخصیت گرایی در پرتره است. یعنی چگونه صورت انسان ها را به همان شکلی که هست بر روی کاغذ منتقل کنیم؟ من معمولا با مدلم صحبت می کنم، حرکات و شخصیت او را در نظر می گیرم تا ببینم که در کدام جهت عکس برداری زیبا خواهد شد. به این طریق خود مدل هم به نوعی احساس آرامش می کند. در برخورد اول عکس نمی گیرم یعنی حتی گاهی 2 روز طول کشیده تا عکسی را بگیرم.
او در توضیح دلایل عکاسی از چهره های مشهور گفت: انسان های معمولی ماندگار نیستند. افراد شناخته شده ای مانند نویسندگان همیشه مطرح هستند. شاید برای نسل های آینده دیدن تصاویر این بزرگان خوشایند باشد. برای مثال عکس سعید نفیسی را 53 سال پیش گرفته ام. اگر عکس خوب گرفته شده باشد و شخصیت او در عکس نمود پیدا کرده باشد، این نسلی که نفیسی را ندیده است یعنی نسل جدید می تواند وی را حس کند.
طبق گفته وی ارتباط او با نویسندگان، شاعران و هنرمندان جهت دعوت به عکاسی از پرتره آنان یا از طریق آشنایی بوده و یا دوستان دیگر معرفی می کردند. چنانچه برای مثال سعید نفیسی دستیابی وی به بسیاری از این چهره ها را تسهیل کرده است. بعد از مدتی خود این افراد برای عکاسی به وی مراجعه می کرده اند.
فخرالدینی در مورد شخصیت شناسی افراد از روی عکس ها گفت: گاهی عکسی که از افراد گرفته می شود بسیار سطحی است یعنی شخصیت این افراد را نشان نمی دهد. شخصیت گرایی در پرتره نگاری مکتب خاصی است. برای دستیابی به شخصیت افراد از روی عکس باید این مکتب رعایت شود. اگر این شخصیت گرایی در عکس به دست آید مطمئنا عکس مطلوب خواهد بود.
این عکاس پیشکسوت ادامه داد: در عکاسی باید فکر شود که از هدف از گرفتن عکس یک شخصیت چیست؟ بر خلاف عکاسی دجیتال که چندین عکس در مدت زمان کوتاهی گرفته می شود، در عکاسی آنالوگ فقط 6 فریم وجود دارد که برای تک تک آن ها باید فکر کرد. خود این فکر کردن باعث انکشاف فکری و سازندگی خواهد شد.
او در مورد عکس شهریار گفت: این تجربه عکاس است که مشخص می کند که در چه لحظه ای دکمه دوربین را فشار دهد و در لحظه ناب عکس را بگیرد به گونه ای که بتوان شخصیت افراد را از طریق عکس حس کرد. اگر عکس در این لحظه گرفته نمی شد و اگر شهریار کمی به اطراف نگاه می کرد این عکس به این شکل در نمی آمد.
فخرالدینی ادامه داد: هیچ وقت لحظه عکس گرفتن را به مدل نمی گویم. هرگز نمی گویم که ژست بگیرد. بلکه همیشه صحبت می کنم و در لحظه مناسب دکلانشور را فشار می دهم.
او در مورد تصویری که از شاملو گرفته است گفت: عکسی که از شاملو گرفتم آخرین تصویر اوست که 20 روز قبل از درگذشتش گرفته شده. همراه با محمود دولت آبادی و سپانلو برای عکس برداری از او رفتیم. به علت بیماری سرش را بالا نمی آورد چون در حالتی شبیه به کما بود. دوربین را زمین خوابانده بودم. دولت آبادی آنقدر با او حرف زد و کلنجار رفت تا شاملو برای چند لحظه سرش را بلند کرد و در این لحظه عکس را گرفتم.
وی عکس احمد رضا احمدی را به عنوان آخرین کار خود عنوان کرد که در کتاب جدیدش منتشر شده است.
او با ابراز تاسف از اینکه نتوانسته است از ملک الشعرای بهار عکس بگیرد گفت: شاید در آن زمان آمریکا بودم که فرصتش ایجاد نشد. همچنین آرزو داشتم که در زمان کمال الملک بودم و می توانستم از او هم عکس بگیرم. همچنین قرار بود از پروفسور حسابی عکس بگیرم که وقتی از آمریکا آمدم متاسفانه درگذشته بود.
فخرالدین فخرالدینی در مورد کتاب های خود گفت: من سه جلد کتاب دارم که دو جلد آن سری اول و سری دوم کتاب «عکس های فخرالدین فخرالدینی» است و کتاب «نقاشی های فخرالدین فخرالدینی» که آن هم سال گذشته چاپ شده است. صحافی این کتاب ها بسیار عالی و از جنس گالینگور آلمانی و کاغذ آن هم 200 گرمی است. در ابتدای کتاب «نقاشی های فخرالدین فخرالدینی» پرتره ای از خودم با نقاشی رنگ روغن و سپس تصویر پدرم قرار دارد. سپس تصویر نقاشی من از فردوسی در سن 11 سالگی آمده است. نقاشی های این کتاب را از 71 سال پیش شروع کرده ام برخی از این نقاشی ها را در آمریکا و برخی در ایران کار کرده ام.
او افزود: هفته ای دو روز در آتلیه هستم و پنج روز در منزل نقاشی می کنم. در کتاب نقاشی حدود 70 نقاشی آمده است که برخی از این تابلو ها قبلا فروخته شده است. همچنین چند نقاشی هم از پدرم آمده است. من از 11 سالگی نقاشی می کردم. در سن 11 سالگی در مجلس شعرا در تبریز با رسام ارژنگی آشنا شدم. او تصویری از فردوسی به عنوان هدیه آورده بود. با اجازه وی این تصویر را نقاشی کردم. در این کتاب این نقاشی را هم آورده ام.
فخرالدینی در مورد کتاب «عکس های فخرالدین فخرالدینی» گفت: اولین جلد از کتاب «عکس های فخرالدین فخرالدینی» در سال 1383 چاپ شده و جلد دوم آن امسال به چاپ رسیده است. پرفسور سمیعی، ابریشم چی، سید محمد احصایی، احمد رضا احمدی، علی برومند، یحیی آرین پور، ایرج اسکندری، الهی قمشه ای، حسین انوری، ابراهیم باستان، دکتر باطنی، رخشان بنی اعتماد، رشید بهبودف، بهلول (مدل نقاشی)، فرامرز پایور، احمد پژمان، محمد رضا تختی (که آخرین عکس اوست)، عبدالرحیم جعفری، ابراهیم حقیقی، بهاء الدین خرمشاهی، خسرو خورشیدی، کامبیز درمبخش، جهانگیر درویش، نجف دریابندری، علی دهباشی، داوود رشیدی، انوشیروان روحانی، علی رهبری، پری زنگنه، محمد زهرایی، خسرو سینایی، هوشنگ سیحون، داریوش شایگان، هادی شفائیه (پایگذار عکاسی در ایران)، عبدالوهاب شهیدی، سیفالله صمدیان، بهروز غریب، فاروق فخر الدینی (برادرم)، اصغر فرهادی، ناصر کاتوزیان، رضا کیانیان، مسعود کیمیایی، گلپایگانی، گل نراقی، فاطمه معتمد آریا، ناصر ملک مطیعی، محمد علی موحد، جمال میر صادقی، توران میر هادی، محسن میرزایی، احسان نراقی، علی نصیریان، رضا نور بختیار، پرویز یاحقی، حسین یغمایی نژاد از جمله اشخاصی هستند که تصاویرشان در جلد دوم کتاب «عکس های فخرالدین فخرالدینی» آمده است.
او توضیح داد: هر کدام از این کتاب ها 86 عکس دارد و بسیاری عکس ها هنوز باقی مانده است که اگر خداوند عمری به من بدهد شاید در آینده جلد سوم این سری کتاب ها را هم منتشر بکنم.
او افزود: البته با توجه به اینکه ناشر این کتاب ها خودم بودم و تمام کارهای آن را از گرافیک و صفحه آرایی گرفته تا انتشار، خودم انجام داده ام، برای من کاری بسیار سخت و طاقت فرساست. در این کتاب ها حتی خط خودم را استفاده کرده ام تا این کتاب نمادی از شخصیت خود من باشد. حتی در انتخاب عکس ها هم کسی به من کمک نکرد یا از کسی الهام نگرفتم. به مدت یک ماه و نیم از ساعت 8 صبح تا 5 عصر در چاپخانه کار می کردم.
او در ترتیب عکس ها سن و حروف الفبا را در نظر گرفته است.
فخرالدین فخرالدینی با ابراز تاسف از اینکه تا به حال عکس پرتره ای که باب میل وی باشد از او گرفته نشده است گفت: شاید عکس های خوبی از من گرفته شده است ولی آن شخص من نیستم. برای همین مهم است که عکاس به شخصیت طرف پی ببرد. تصویری که شاگرد خود من از من گرفته و در پوستر شب های بخارا هم استفاده شده بود تنها عکسی است که حس می کنم به من نزدیک است ولی باز هم این عکس خود من نیستم.
در پایان فخرالدینی این کتاب ها را دایره المعارفی عنوان کرد که در جامعه باقی خواهند ماند و عکس های آن ماندگار خواهد بود.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.