کد خبر: 45705
تاریخ انتشار: یکشنبه, 25 ارديبهشت 1401 - 08:33

داخلی

»

پژوهش و نگارش (پاورقی)

پژوهش و نگارش 67:

مغز کارخانۀ تولید گزاره و تصویر تازه است و قالب مناسب را نیز دارد!

منبع : لیزنا
حمید محسنی
مغز کارخانۀ تولید گزاره و تصویر تازه است و قالب مناسب را نیز دارد!

مغز را می‌توان یک کارخانۀ تصویرسازی و گزاره‌های مترادف آن در نظر گرفت که ابزارها و قالب‌های آن از پیش آماده است و متناسب با کم و کیف تجربه‌های ناشی از هم‌کنشی انسان با محیط دائما با داده‌ها و تصویرهای تازه تغذیه می‌شود. همۀ انسان‌ها قالب‌ها و ساختارهای از پیش آماده را به صورت غریزی دارند. تفاوت انسان‌ها در تفاوت هم‌کنشی یا ارتباط متقابل آنها با محیط است؛ همین هم‌کنشی است که سبب می‌شود تا ابزارها و قالب‌ها به کار روند، روغن‌کاری شوند، و کارکرد آنها از نظر کمی و کیفی ارتقا پیدا کند. در غیر این صورت، مثل هر قالب فیزیکی دیگر زنگ می‌زند و از بین می‌رود. به همین دلیل است که یک ذهن ورزیده و متخصص هم قالب‌های بهتر و متنوع‌تری دارد و هم داده‌های بیشتر. و البته او می‌داند که باید تصویرها و داده‌های بیشتر و بیشتری از یک چیز و از زوایای گوناگون کسب کند و به شکل‌های مختلف آنها را با هم ترکیب کند تا تصویر بهتر و بهتری تولید کند. تفکر قالبی اشاره به قالب‌های ثابت، از پیش‌آماده و روندی دارد که به تصویرها و تجربه‌های تازه توجه ندارد و یا آن را در دایرۀ غیرخودی قرار می‌دهد. سوگیری در پژوهش‌های علمی نیز اشاره به همین قالب‌های ثابت دارد.

نویسندگی و پژوهش شاید نقطۀ اوج تصویرسازی مغز از چیزها بر اساس نیازهایی خاص، اغلب تعریف‌شده، انتقادی و خلاقانه است. با این حال، نویسندگان و پژوهشگران از همان زیرساخت‌هایی تغذیه می‌کنند که همۀ انسان‌ها برای گذران زندگی روزانه از آنها بهره می‌گیرند، با این تفاوت که هر فرد این زیرساخت‌ها را در جهتی خاص ارتقا داده است.

توان مغز در تصویرسازی شامل تصویرسازی از خود تصویرها، قالب‌ها، الگوها و فرایندهای تصویرسازی، استدلال‌ها، تقلید گزاره‌ها و الگوها، تقلید کنش‌ها و حرکات، ترس‌ها و اضطراب‌ها، و احساسات و هیجانات دیگر هم می‌شود.

مثلا به این گزاره‌های ساده اما سالم و درست توجه کنید که هر کدام آنها حاصل ترکیب تصویرها و مفاهیم جداجدا در ذهن ما هستند:

این درخت سیب است؛ این شکوفه است؛ این درخت پرتقال است؛ این شکوفۀ سیب است؛ این شکوفۀ پرتقال است؛ شکوفه‌ها زیبا هستند.

درک و تولید این گزاره‌های ساده بسیار آسان است اما واقعیت این است که حتی پیچیده‌ترین مفاهیم و تصویرهای مغزی به همین شکل تولید می‌شود و گسترش می‌یابد.

تولید و درک این گزاره‌ها حاکی از آن است که ما با مفهوم درخت، شکوفه، سیب، پرتقال، درخت سیب، درخت پرتقال، زیبا، زیبایی، ضمیر اشاره، فعل و مانند آن آشنا هستیم. جمله‌های فوق را جمله‌های ساده هم می‌گویند که با ترکیب آنها جمله‌های مرکب و پیچیده‌تر ساخته می‌شوند. با تجربه و مشاهدۀ درختان تازه می‌توانیم هزاران گزارۀ دیگر مثل آن را به سرعت بیشتر تولید کنیم، مفهوم آن را نیز به خوبی درک کنیم و آن را بر روی کاغذ نیز بنویسیم. با مشاهدۀ تازه و آشنایی با صفت‌ها، ویژگی‌ها و تصویرهایی تازه از یک درخت می‌توانیم بی‌نهایت گزارۀ تازه دربارۀ مشاهده‌های تازۀ خودمان تولید کنیم که همین ساختار ساده را داشته باشد. اما هر کدام حاوی داده‌ها، اطلاعات و مفاهیم تازه و جدید هستند. حتی کودکان خردسال هم توانایی ساخت این جمله‌ها را دارند و به سرعت می‌توانند متناسب با تجربه‌های تازه آن را توسعه دهند. همین تمرین ساده را دربارۀ یک مفهوم تازه آغاز کنید که کمتر با آن آشنا هستید. فقط تلاش کنید جمله‌های ساده بنویسد؛ از نظر دستوری و موضوعی، درست باشد؛ و تا حد ممکن کوتاه. ابتدا هر چیزی دربارۀ آن موضوع به ذهن شما آمد را فورا بنویسید و سپس آن را ویرایش کنید. در همۀ موارد با کمی دقت متوجه خواهید شد که تصویرهای ذهنی پیش از تصویرهای زبانی است. تصویرهای زبانی هم پیش از تصویرهای نوشتاری است. به عبارت دیگر، اگر هیچ تصویر ذهنی از چیزها نداشته باشید تصویرهای زبانی و نوشتاری آن هم ناقص خواهد بود. با دقت بیشتر متوجه خواهید شد که تصویرهای ذهنی هم وابسته به مشاهدات حسی و هم‌کنشی انسان با محیط درونی و بیرونی است. گزاره‌ها یا تصویرهای زبانی چیزی شبیه چیدمان یا آرایش تصویرهای ذهنی (یا همان نتیجۀ هم‌کنشی انسان با محیط درونی و بیرونی است که رابطه یا پیوند آنها با هم و با محیط را ترسیم می‌کند (از جمله با خود انسان)

فرایند تولید جمله‌های مرکب و پیچیده، استدلال، استنباط، نتیجه‌گیری، فرضیه‌سازی و پیش‌بینی نیز بخشی از همین نظام یا توانایی زبانی و شناختی برای آرایش، چیدمان و سازماندهی تصویرهاست. روزمره نیز همۀ ما در حال استفاده از این توانایی هستیم: کافی است یک مسیر و روش چیدمان و آرایش تصویرها یا همان استدلال، نتیجه‌گیری، فرضیه‌سازی و غیره را یاد گرفته شود یا چند جمله مرتبط به هم متصل گردد. الگوهای تولید جمله‌های مرکب، استدلال، استنباط، و غیره تا حد زیادی شبیه هم است. تصویر، قالب یا الگوی استدلال و غیره چنان درونی می‌شود که به سادگی می‌توان شبیه آن را تولید کرد. البته حتی نویسندگان و محققان ورزیده هم باید مواظب دام‌هایی باشند که همین سادگی تولید جمله‌ها در مسیر آنها پهن می‌کند. کافی است حساسیت واژگانی، تصویرسازی، جمله‌سازی، ایجاد پیوند منطقی بین جمله‌ها و پاراگراف‌ها، و به طور کل استفاده از عقل سلیم و متعارف همراه با تجربه‌های حسی، حرکتی و شناختی تازه به تدریج ارتقا یابد.

برای مثال به جمله‌های مرکب زیر توجه کنید که با ترکیب جمله‌های سادۀ قبلی در همین بخش تولید شده است:

درختان سیب و پرتقال شکوفه دارند؛ شکوفه‌های سیب و پرتقال، زیباست؛ این شکوفه‌ها سفید است؛ شکوفه‌های سیب و پرتقال، سفید و زیباست. شکوفه‌های درخت سیب پس از مدتی تبدیل به سیب‌های شیرین شدند؛ شکوفه‌های پرتقال نیز ممکن است روزی تبدیل به میوۀ پرتقال شوند. هر شکوفه‌ای ممکن است روزی به میوه تبدیل شود. درختان گل‌دار، میوه خواهند داشت. میوه‌ها محصول درختانی است که گل و شکوفه دارند.

درک و تولید این جمله‌ها نشان می‌دهد که هم با مفاهیم، واژه‌ها، و تولید جمله‌های ساده آشنا هستیم، و هم با ترکیب آنها و تولید جمله‌های مرکب و کمی پیچیده‌تر. اگر می‌توانیم جمله‌های فوق را تولید کنیم با فرایند استدلال، نتیجه‌گیری، و حتی فرضیه‌سازی و پیش‌بینی هم آشنا هستیم (حتی اگر مفهوم استدلال و فرضیه را ندانیم!) نکتۀ بسیار مهم این که چند بار تولید چنین جمله‌های ظاهرا ساده‌ و مرکب کافی است تا فردی بتواند متناسب با مشاهده‌ها و تجربه‌های تازه، جمله‌ها و تصویرهای تازه و تازه‌تر بسازد و از تخیل و قدرت تصویرسازی ذهنی و زبانی خود برای تولید و ترکیب آنها استفاده کند. به عبارت دیگر، مهارت تصویرسازی او ارتقا پیدا کند.